پاسخ اجمالی:
یکى از بزرگ ترین مواهب الهى در جهان دیگر این است که خدا با مردم با ایمان از طریق لطف سخن مى گوید، یعنى همان مقامى را که پیامبران الهى در این جهان داشتند و از لذت گفتگو با پروردگار بهره مند مى شدند، مؤمنان نیز در آن جهان به آن مفتخر مى شوند! در مقابل این، خداوند با مجرمان سخن نمی گوید و آنها را مورد لطف قرار نمی دهد و آنجا هم که سخن بگوید، سخنى است از روی بى مهرى، تحقیر، طرد و مجازات، که این خود یکى از دردناک ترین کیفرها است.
پاسخ تفصیلی:
خداى متعال در آیه 174 سوره «بقره» به یکى از مجازات هاى مهم جسمى و روحى و بسیار دردناک گناهکاران اشاره نموده، مى فرماید: (خداوند روز قیامت با آنها سخن نمى گوید، و آنان را پاکیزه نمى کند، و عذاب دردناکى در انتظارشان است!)؛ «وَ لایُکَلِّمُهُمُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ».
در آیه 77 سوره «آل عمران» نیز به نظیر همین مجازات دردناک براى کسانى که عهد الهى و سوگندهاى خود را به خاطر منافع ناچیزى زیر پا مى گذارند اشاره کرده، مى فرماید: «إِنَّ الَّذینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلیلاً أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الآْخِرَةِ وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ»؛ (کسانى که پیمان الهى و سوگندهاى خودرا به بهاى ناچیزى مى فروشند، آنها بهره اى در آخرت نخواهند داشت و خداوند با آنها سخن نمى گوید و به آنان در قیامت نظر نمى کند و آنها را پاک نمى سازد و عذاب دردناکى براى آنها است).
طبق این آیه خدا با این گونه اشخاصِ پیمان شکن در روز قیامت سخن نمى گوید، به آنها نظر لطف نمى کند، و آنها را پاک نمى سازد و عذاب دردناک براى آنها است.
از این آیه و آیه مورد بحث استفاده مى شود: یکى از بزرگ ترین مواهب الهى در جهان دیگر این است که: خدا با مردم با ایمان از طریق لطف سخن مى گوید، یعنى همان مقامى را که پیامبران الهى در این جهان داشتند و از لذت گفتگو با پروردگار بهره مند مى شدند، مؤمنان نیز در آن جهان به آن مفتخر مى شوند، چه لذتى از این برتر؟!
به علاوه، خدا به آنها نظر لطف مى کند، با آب عفو و رحمتش آنها را مى شوید و پاک و پاکیزه مى کند، چه نعمتى از این بالاتر؟!
بدیهى است، سخن گفتن خداوند با بندگان، مفهومش این نیست که خدا زبان دارد و جسم است بلکه او با قدرت بى پایانش امواج صوتى را در فضا مى آفریند به گونه اى که قابل درک و شنیدن باشد (همان گونه که در وادى طور با موسى(علیه السلام) سخن گفت) و یا از طریق الهام و با زبان دل با بندگان خاصش سخن مى گوید.
به هر حال این لطف بزرگ پروردگار و این لذت بى نظیر معنوى براى بندگان پاکدلى است که زبان حقگو دارند و مردم را با حقائق آشنا مى کنند، بر سر پیمان خود ایستاده اند و حق طلبى را هرگز فداى منافع مادى نمى کنند.
در اینجا این سؤال پیش مى آید: از پاره اى از آیات قرآن استفاده مى شود که خدا در قیامت با بعضى از مجرمان و کافران نیز سخن مى گوید، مانند: «قالَ اخْسَئُوا فیها وَ لاتُکَلِّمُونِ»؛ (بروید و گم شوید در آتش دوزخ و دیگر با من سخن مگوئید).(1)
این سخن را خداوند به گنهکارانى مى گوید که درخواست خلاصى از آتش دوزخ مى کنند، و مى گویند: «خداوندا! ما را از آن خارج کن و اگر بار دیگر باز گشتیم ستمگریم».
در سوره «جاثیه» آیات 30 و 31 نیز نظیر این گفتگو از سوى خداوند با مجرمان مشاهده مى شود.
پاسخ این است: منظور از سخن گفتن در آیات مورد بحث، سخن از روى لطف و احترام و محبت خاص است، نه سخنى که به عنوان بى مهرى، تحقیر، طرد و مجازات باشد که این خود یکى از دردناک ترین کیفرها است.
این نکته نیز چندان احتیاج به توضیح ندارد که معنى جمله «آن را به بهاى کمى نفروشید!» این نیست که کتمان حق در برابر بهاى گزاف بى مانع است، بلکه، منظور این است: هر بهاى مادّى که در برابر کتمان حق گرفته شود، ناچیز و بى ارزش است هر چند تمام دنیا باشد!.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.