پاسخ اجمالی:
خداوند در سوره «انشقاق» مى فرماید: «اى انسان تو با رنج و تلاش به سوى پروردگارت پیش مى روى، و سرانجام او را ملاقات خواهى کرد». بر اساس این آیه، زندگی انسان همواره آمیخته با زحمت و رنج است، حتى اگر هدف، رسیدن به متاع دنیا باشد، چه رسد به این که هدف، آخرت، سعادت جاویدان و قرب پروردگار باشد. از سویی تعبیر به «ملاقات پروردگار»، حال چه در صحنه قیامت باشد، یا از طریق شهود باطن، نشان مى دهد: این رنج و تعب زمانى به پایان مى رسد که پرونده این دنیا بسته شود و انسان با عملى پاک، خداى خویش را ملاقات کند.
پاسخ تفصیلی:
خداى متعال در آیات 6ـ9 سوره «انشقاق» انسان ها را مخاطب ساخته و سرنوشت آنها را در مسیرى که در پیش دارند براى آنها روشن مى کند، مى فرماید: (اى انسان تو با تلاش و رنج و زحمت به سوى پروردگارت پیش مى روى، و سرانجام او را ملاقات خواهى کرد)؛ «یا أَیُّهَا الاِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ».
این آیه، اشاره به یک اصل اساسى در حیات همه انسان ها است، که همواره زندگى، آمیخته با زحمت و رنج و تعب است، حتى اگر هدف، رسیدن به متاع دنیا باشد، چه رسد به این که هدف، آخرت، سعادت جاویدان و قرب پروردگار باشد، این طبیعت زندگى دنیا است، حتى افرادى که در نهایت رفاه زندگى مى کنند، آنها نیز از رنج و زحمت و درد بر کنار نیستند.
تعبیر به «ملاقات پروردگار» در اینجا، خواه اشاره به ملاقات صحنه قیامت که صحنه حاکمیت مطلقه او است باشد، یا ملاقات جزا و پاداش و کیفر او، یا ملاقات خود او از طریق شهود باطن، نشان مى دهد:
این رنج و تعب تا آن روز ادامه خواهد یافت، و زمانى به پایان مى رسد که پرونده این دنیا بسته شود و انسان با عملى پاک، خداى خویش را ملاقات کند.
آرى، راحتى بى رنج و تعب، تنها در آنجا است.
خطاب به «انسان» که همه نوع انسان را شامل مى شود (با توجه به تکیه بر انسانیت انسان)، بیانگر این حقیقت است که: خداوند نیروهاى لازم را براى این حرکت مستمر الهى در وجود این اشرف مخلوقات آفریده.
و تکیه بر عنوان «رَبّ» (پروردگار)، اشاره به این است که: این سعى و تلاش، جزئى از برنامه ربوبیت و تکامل و تربیت انسان است.
آرى، ما همه مسافرانى هستیم که از سر حدّ عدم، بار سفر بسته و به اقلیم وجود گام نهاده ایم، ما همه رهرو منزل عشق او هستیم و به طلبکارى مهر گیاه رخ دوست آمده ایم.
نظیر این تعبیر، در آیات دیگر قرآن نیز آمده است، مانند: «وَ أَنَّ إِلى رَبِّکَ الْمُنْتَهى»؛ (و این که همه امور به پروردگارت بازمى گردد و تمام خطوط به او منتهى مى شود(1) و نیز مى فرماید: «وَ إِلَى اللّهِ الْمَصِیرُ»؛ (بازگشت همه به سوى خداوند است).(2)
و آیات دیگر که همه حاکى از این سیر دائمى تکامل موجودات به سوى پروردگار متعال است.
ولى در اینجا انسان ها به دو گروه تقسیم مى شوند، همان گونه که مى فرماید: (اما کسى که نامه اعمالش به دست راستش داده شده؛ «فَأَمّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ».
(به زودى حساب آسانى براى او مى شود)؛ «فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسِیراً.
(و مسرور و خوشحال به اهل و خانواده اش باز مى گردد)؛ «وَ یَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً».
اینها کسانى هستند که در مدار اصلى آفرینش، در همان مدارى که خداوند براى این انسان، سرمایه ها و نیروهاى او تعیین کرده، حرکت مى کنند، و تلاش و کوشش آنها همواره براى خدا، و سعى و حرکتشان به سوى خدا است، در آنجا نامه اعمالشان را به دست راستشان مى دهند که این نشانه پاکى عمل و صحت ایمان و نجات در قیامت است، و مایه سرافرازى و سربلندى در برابر اهل محشر.
هنگامى که در پاى میزان عدل قرار مى گیرند، میزانى که کمترین وزنها را مى سنجد، خداوند حساب را بر آنها آسان مى گیرد، از لغزش هایشان مى گذرد، و به خاطر ایمان و اعمال صالح، سیئات آنها را تبدیل به حسنات مى کند.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.