نشانه های «جاه طلبی»

نشانه های «جاه طلبی» چیست؟

ویژگی های افراد «جاه طلب» موجب می شود به راحتی قابل شناسایی باشند. آنان افراد ریاکاری هستند که جاه طلبی شان هرگز اشباع نمی شود. آنها بسیار خودخواه اند بصورتی که خداوند در توصیفشان، در آیه 188 سوره «آل عمران» می فرماید: «دوست دارند نسبت به كار نيكى كه انجام نداده اند مورد ستايش قرار گيرند». این گروه تحمل کوچکترین انتقاد را ندارند و آنچه را در واقعيت عينى از مقام و منزلت به دست نمى آورند، در عالم اوهام و خيالات براى خود فراهم مى سازند.

نشانه های ریاکار

نشانه ریاکاران چیست؟

پيغمبر اكرم(ص) فرمود: علامت رياكار چهار چيز است: هنگامى كه كسى نزد اوست تلاش مى كند اعمال الهى انجام دهد و هنگامى كه تنها شد، در انجام عمل كسل است! و در تمام كارهايش اصرار دارد مردم از او مدح و ستايش كنند، و سعى مى كند ظاهرش را در نظر مردم خوب جلوه دهد. امام على(ع) نیز درباره ریاکار می فرماید: هرگاه او را مدح و ثنا گويند بر عملش مى افزايد، و هرگاه ثنا نگويند از آن مى كاهد.

فلسفه تحریم ریا

چرا ریا حرام شده است؟

رياكار درون خود را ويران مى سازد و از مقام والاى توحيد دور مى شود و در قعر درّه شرك پرتاب مى گردد. هنگامى كه جامعه اى عادت به رياكارى و تظاهر كند همه چيز آن از محتوا تهى مى شود، فرهنگ و اقتصاد و سياست و بهداشت و نظم و نيروهاى دفاعى همه تو خالى و تهى مى گردد و همه جا به ظاهر سازى قناعت مى كنند، دنبال خير و سعادت جامعه نيستند بلكه به سراغ چيزى مى روند كه ظاهر جالبى داشته باشد، و اين طرز كار، ضربات هولناكى بر جامعه وارد مى كند كه بر هوشمندان مخفى و پنهان نيست.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

يا دِعْبِلُ! اُحِبُّ اَنْ تُنْشِدَنى شِعْراً فَاِنَّ هذِهِ الا يّامَ اَيّامُ حُزْنٍ کانتْ عَلَينا اَهْلِ الْبَيْتِ عليهم السّلام .

اى دعبل ! دوست دارم که برايم شعرى بسرايى و بخوانى ، چرا که اين روزها (ايام عاشورا) روز اندوه و غمى است که بر ما خاندان رفته است .

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567