موضع متضاد قرآن درباره علم غیب پیامبر اسلام (ص)!

موضع قرآن درباره علم غیب پیامبر اسلام(ص) چیست؟ از بعضی از آیات قرآن بر می آید که ایشان علم غیب نداشتند و در عین حال، بعضی دیگر از آیات این علم را برای ایشان اثبات می کنند؟!

آیاتی که علم غیب را از رسول خدا(ص) نفی می کنند، «علم غیب استقلالی» را از ایشان نفی می کنند و آیاتی که علم غیب را برای ایشان اثبات می کنند «علم تبعی» را اثبات می کنند؛ یعنی هیچ موجودی غیر از خداوند مستقلا هیچ گونه آگاهی از غیب ندارد؛ بلکه تنها با عنایت او به علم غیب آگاه می شوند.
اصولا وحى آسمانى كه بر پيامبران نازل مى شود نوعى «علم غيب» است كه در اختيار آنان قرار مى گيرد؛ الفاظ و مضامین وحی را کسی جز خدا نمی دانست؛ آنگاه که خدا اراده کرد کسی را به رسالت برگزیند، او را بر آن الفاظ و مضامین آگاه کرد.
براساس گروهى از آيات قرآن مجيد برخى از پيامبران و اولیاء الهی گذشته داراى علم غيب بوده اند؛ اگر آنها داراى علم غيب بوده اند، به طريق اولى پيامبر اسلام(ص) به عنوان خاتم انبیاء نيز بهره اى از علم غيب داشته اند.

حکمت آفرینش میکروب های خطرناک، و مسئله عدل الهی؟!

آفرینش ميكروب های خطرناك چگونه با عدل الهی سازگار است؟!

اولا: شرور اموری «عدمی» هستند، یعنی مثلا وقتی می گوییم بیماری، منظورمان عدم سلامت است. امر عدمی نمی تواند منتسب به خالقی باشد.
ثانیا: شرور اموری «نسبی» هستند نه مطلق. یعنی از آنجا که بدی ذاتی آن امر نیست، برای صدق وصف بدی برای آن نمی توان به صورت کلی و مطلق حکم داد. به تعبیر دیگر برای صدق وصف «بد» برای هر پدیده، پای عنصری به عنوان «ملاک مقایسه» به میان می آید که چیزی جز دیدگاه و منافع شخصی ما نیست.
ثالثا: میکروب ها نیز مثل همه آفریده های الهی بنا به ضرورتی خلق شده و فعال شدن دستگاه ایمنی بدن و تقویت آن منوط به فعالیت میکروب هاست. خارج از بدن نیز میکروب ها فواید بسیار زیادی در تجزیه فضولات و لاشه های حیوانات مرده و تبدیل و بازیابی آنها به عناصر حیاتی ای چون ازت و هیدروژن و اکسیژن دارند.

«سعادت» و «شقاوت» انسان، اکتسابی یا ذاتی؟

«سعادت» و «شقاوت» در انسانها ذاتى است یا اکتسابی؟

از نظر قرآن، «سعادت» و «شقاوت»، اكتسابي است. خدا مى داند چه كسانى با ميل خود در طريق سعادت و چه كساني با ميل خود در مسير شقاوت گام مى نهند. پس اگر مردم مجبور به انتخاب اين راه باشند آن وقت علم خدا جهل خواهد شد. اگر ما محكوم به سعادت و شقاوت ذاتى باشيم تعليم و تربيت، آمدن پيامبران، نزول كتب آسمانى و كيفر و پاداش همگى بي فايده يا ظالمانه خواهد بود. اين انسان است كه راه شقاوت و سعادت را با امداد الهي و با پاى خود مى پيمايد.

وجود «ناقص الخلقه ها»، و منافات آن با حکمت و عدل الهی!

آیا وجود انسان های «ناقص الخلقه» با حکمت و عدل الهی سازگاری دارد؟!

اصل در آفرینش انسان صحّت و سلامت است، چرا که خداوند دستگاه خلقت را به نحو احسن آفریده و خللی در آن نیست. با وجود این اصل، ممکن است بخاطر نوع عملکرد انسان ـ در مواردی به دلیل «تزاحم علل» ـ در خلقت خللی ایجاد گردد. برای پیشگیری از چنین سرنوشتی، معصومین(ع) سفارشاتی نموده اند که رعایت آن سلامت خلقت را تضمین می کند. از لحاظ عقلی، بهداشتی و پزشکی نیز اموری وجود دارد که رعایت آنها نیز می تواند در سلامت جنین مؤثّر باشد. لازم به ذکر است که خداوند نسبت به افراد گرفتار به نقص، لطف کرده و تکلیف سبک تری تعیین می نماید؛ و اجر بیشتری برای اعمالشان در نظر می گیرد.

اراده الهى بر عبودیّت بندگان، و کفر برخی از انسان ها!

اگر اراده الهى بر عبودیّت بندگان تعلّق گرفته، چرا گروهى راه کفر را پیش مى گیرند؟!

اراده الهی بر عبودیّت بندگان، اراده تشریعی است نه تکوینی. زیرا هدف از خلقت، عبادت و بندگی اجبارى نبوده است، بلکه عبادت توأم با اختیار است که ارزشمند است.
منظور از اراده تشریعی این است که خداوند برای هدایت انسان به مسیر عبودیت، به او «ارائه طريق» کرده است یعنی با وضع قوانین شرعی و بعثت انبیاء و ارسال رسل، راه عبودیت را به او نشان داده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيى فيهِ اَمْرُنا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ.

هر کس در مجلسى بنشيند که در آن ، امر (و خطّ و مرام ما) احيا مى شود، دلش در روزى که دلها مى ميرند، نمى ميرد.

بحارالانوار، ج 44، ص 278