پاسخ اجمالی:
اصل در آفرینش انسان صحّت و سلامت است، چرا که خداوند دستگاه خلقت را به نحو احسن آفریده و خللی در آن نیست. با وجود این اصل، ممکن است بخاطر نوع عملکرد انسان ـ در مواردی به دلیل «تزاحم علل» ـ در خلقت خللی ایجاد گردد. برای پیشگیری از چنین سرنوشتی، معصومین(ع) سفارشاتی نموده اند که رعایت آن سلامت خلقت را تضمین می کند. از لحاظ عقلی، بهداشتی و پزشکی نیز اموری وجود دارد که رعایت آنها نیز می تواند در سلامت جنین مؤثّر باشد. لازم به ذکر است که خداوند نسبت به افراد گرفتار به نقص، لطف کرده و تکلیف سبک تری تعیین می نماید؛ و اجر بیشتری برای اعمالشان در نظر می گیرد.
پاسخ تفصیلی:
اصل اولیّه در آفرینش انسان، صحّت و سلامت است:
بر اساس آیات و روایات اسلامی، اصل اولیّه در آفرینش انسان، صحّت و سلامت است. خداوند درباره آفرینش انسان در آیه 5 سوره تین می فرماید: (ما انسان را به بهترین شكل آفریدیم)؛ «لَقَدْ خَلَقْنَا الاِنْسانَ فی اَحْسَنِ تَقویم». در نتیجه، دستگاه آفرینش از هر نقص و عیبی پیراسته بوده؛ و انسان نیز در نهایت کمال آفریده شده است. اما اینکه، «چرا كسی ناقص الخلقه می گردد و از نعمت سلامت محروم می شود؟» سوالی است که گاهی مطرح می گردد.
پاسخ کوتاه اینست که: خیلی از اوقات، اگر در دستگاه آفرینش ـ در ظاهر ـ خللی مشاهده می گردد، بخاطر فساد و دخالت خود انسان است. به عنوان مثال یکی از اموری که آثار منفی آن باعث بروز نقص در کودکان می گردد، عوارض ناشی از داروها و مواد شیمیایی و آلودگی هایی است که غالبا در جنگ ها و یا آزمایشات هسته ای و سلاح های شیمیائی پدید می آید. در نتیجه در بحث «ناقص الخلقه» خداوند نقش مستقیمی نداشته، و این مسأله با عدالت و حکمت الهی منافاتی ندارد. قرآن کریم در آیه 30 سوره شوری می فرماید: «وما أصابَكُمْ مِّنْ مُّصیبَهٍٔ فَبِما كَسَبَتْ أیْدیكُمْ»؛ (هر مصیبتی كه به شما می رسد نتیجه اعمال شماست). خداوند در این آیه بسیاری از گرفتاری ها را نتیجه تکوینی اعمال ما دانسته است.
همچنین در آیه 41 سوره روم می خوانیم: «ظَهَرَ الْفَسادُ فى الْبَرَّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ ايْدِى النّاسِ»؛ (فساد، در صحرا و دريا بخاطر كارهايى كه مردم انجام داده اند، آشكار شده است).
اکنون این سؤال باقی می ماند که: هرچند افراد در مقابل اعمالشان ـ در صورتی که سبب تضییع حقوق دیگران گردند ـ مسئولند، امّا چرا کودکانی باید بخاطر کوتاهی سایر افراد سختی کشیده، و از نعمت سلامت محرومند؟
پاسخ به این سوال و پرسش پیشین، نیازمند دقّت در نکاتی است:
1. نظام آفرینش و مساله تزاحم علل:
نظم حاکم بر جهان آفرینش حاصل قوانین هماهنگی است که سراسر دنیا را فراگرفته اند. قوانین موجود در عالم ماده هر یک مصلحت و حکمتی دارند که فقدان آنان، موجب خلل و بی نظمی می گردد. گاهی نیز بخاطر محدودیّت های عالم مادّه ممکن است برخی از همین قوانین و علل حاکم بر جهان، با یکدیگر تزاحم کرده و موجبات ضرر و زیانی را فراهم کنند. یک چاقوی تیز می تواند مفید باشد امّا همین چاقو ممکن است به شخصی آسیب برساند! آیا منطقی است که بگوییم: چرا خداوند چاقو را تیز آفرید؟ این عادلانه است که اعضای انسانی بخاطر تیزی چاقو آسیب ببیند و مدّتها از این مسأله رنج ببرد؟!
و یا «جاذبه زمین» که اگر نبود در يك چشم بر هم زدن همه ما بر اثر حركت دورانى زمين به فضا پرتاپ و در آن سرگردان مى شدیم؛ ممکن است باعث سقوط انسانی از بلندی و نقص عضو او گردد! آیا می توان گفت: چرا خداوند نیروی جاذبه را قرار داده که باعث نقص عضو یک انسان شده است؟
همان جوابی که در این مسائل بیان می شود، در مسأله «ناقص الخلقه» نیز صحیح است. یعنی می توانیم بگوییم: «نفس این امر خیر است و شرّ بودن عارضی است» یا اینکه «خداوند در کنار این امر به انسان عقل عطا کرده تا با رعایت آداب و نکاتی گرفتار نگردد» و ... .
البته گاهی از اوقات، برخی ندانسته و به دلیل غفلت از آموزه های اسلامی و قوانین حاکم بر جهان گرفتار و متضرّر می شوند. این دسته از افراد باید بدانند که گرفتاری ها و بیماری ها، ـ از جمله نقص در خلقت، ـ برایشان از آزمايشات الهى و وسیله ای برای تأدیب و پندآموزی خواهد بود. امام صادق(عليه السلام) در پاسخ به سؤال مفضّل که: چرا برخی ناقص الخلقه هستند؟ فرمود: «ذَلِكَ لِلتَّأْدِيبِ وَ الْمَوْعِظَةِ لِمَنْ يَحِلُّ ذَلِكَ بِهِ وَ لِغَيْرِهِ بِسَبَبِه...»(1)؛ (اين براى تأديب و پند آن كس و ديگران است). خداوند مى خواهد بنده خود را، با آن مشكل و گرفتارى همچون فولاد آبديده ای در كوره حوادث مقاوم گرداند؛ و يا همچون طلاى ناخالصى كه به كوره مى برند، خالص نماید. در اين گونه موارد جاى سرزنش نيست؛ چنانکه امام علی(علیه السلام) می فرماید: (هر شخص گرفتارى را نمى توان سرزنش كرد [چه بسا بى تقصير باشد])؛ «مَا كُلُّ مَفْتُونٍ يُعَاتَبُ».(2) بنابراین، این وضعیّت می تواند برایش میدانی برای رشد معنوی گردد.
2. جبران عادلانه!
پیش از این گفتیم که برخی از افراد، ندانسته گرفتار بلا و مصیبت می گردند و اسباب گرفتاری را فراهم می سازند. این گرفتاری که اقتضای تخلّف از قوانین مادی و نظم حاکم بر جهان است، تخلّف ناپذیر می باشد امّا از آنجا که برخی از روی سهو و غفلت چنین گرفتار شده اند، یا مانند نوزاد ناقص الخلقه، خود نقشی در گرفتاریشان ندارند، خداوند در قیامت رحیمانه با ایشان رفتار خواهد کرد، و در دنیا نیز آنان را جز به اندازه توانشان تکليف نخواهد نمود؛ «لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا»(3)؛ لذا خداوند تكاليف شرعي آنان را آسان گرفته و پاداش عبادتشان را نیز مضاعف می کند. چنانکه پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) می فرماید: (برترين اعمال، مشكل ترين آن ها است)؛ «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا».(4)
همچنین امام صادق(عليه السلام) در این باره به مفضّل مي فرمايند: «ثُمَّ لِلَّذِينَ يَنْزِلُ بِهِمْ هَذِهِ الْبَلَايَا مِنَ الثَّوَابِ بَعْدَ الْمَوْتِ إِنْ شَكَرُوا وَ أَنَابُوا مَا يَسْتَصْغِرُونَ مَعَهُ مَا يَنَالُهُمْ مِنْهَا حَتَّى إِنَّهُمْ لَوْ خُيِّرُوا بَعْدَ الْمَوْتِ لَاخْتَارُوا أَنْ يُرَدُّوا إِلَى الْبَلَايَا لِيَزْدَادُوا مِنَ الثَّوَاب»(5)؛ (براى آنان كه به چنين بلایا دچارند اگر شكر كنند و بخدا بازگردند پس از مرگ ثوابى است كه فائده دنيوى آن را كم شمارند [به بيان ديگر بیماری و داشتن اعضاي ناقص و... براي آنان منافع اخروي زيادي دارد به طوري که فايدة دنيوي آن در برابر فايدة اخروي، کم به نظر مي رسد] و اگر پس از مردن مخيّر شوند، برگشت به همان بلاها را برگزينند تا ثواب بيشتر يابند).
3. راههای پیشگیری از نقصهای خلقتی؟
راه جلوگیری از کودکان ناقص الخلقه رعایت آداب اسلامی و مسائل بهداشتی است. در روایات اسلامی بسیاری برای سلامت جسمی و روحی فرزند، به رعایت امور مادی مثل: تغذيه مناسب و زمان انعقاد نطفه و... و یا امور معنوي مثل: یاد خدا و خواندن قرآن و...، در دوران بارداری تاکید شده است.(6)
در آداب اسلامی به رعایت اموری توصیه شده که می تواند در سلامت جنین مؤثّر باشد. به عنوان مثال در روایتی از رسول اكرم(صلی الله علیه وآله) می خوانیم: «یُكْرَهُ أنْ یَغْشَی الرَّجُلُ الْمَرْأَهُٔ وَقَدْ اِحْتَلَمَ حتّی یَغْتِسلَ مِنْ اِحْتِلامِهِ الَّذی رَأی، فَإِنْ فَعَلَ فَخَرَجَ الْوَلَدُ مَجْنُونا فَلا یَلُومَنَّ إلاّ نَفْسَهُ»(7)؛ (كراهت دارد كه مرد محتلم قبل از غسل [جنابت] از احتلامی كه دیده است با همسرش نزدیكی كند. اگر چنین كرد و فرزند دیوانه ای به وجود آمد، فقط خود را ملامت كند).
در روایت دیگری شخصی از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) پرسید: چرا بیماری جذام و برص دامنگیر كودكان می شود؟ حضرت فرمود: «مَنْ جامَعَ اِمْرأئهًٔ وَهِیَ حائضٌ فَخَرَجَ الوَلَدُ مَجْذُوما اَو أَبْرَصَ فَلا یَلُومَنَّ الاّ نَفْسَهُ»(8)؛ (اگر كسی با همسرش در حال حیض نزدیكی كرد و فرزندش با جذام یا برص به دنیا آمد، فقط خودش را سرزنش كند).
از لحاظ عقلی و بهداشتی و پزشکی نیز اموری وجود دارد که رعایت آنها نیز می تواند در سلامت جنین مؤثّر باشد. انسان با مطالعه درباره عواملی که منجر به حادثه و نقص می گردد، می تواند از وقایع ناخوشایند پیش گیری کند. معمولا آنچه سبب می گردد یکی از اجزاء خلقت دچار نقص گردد، عاملی خارجی است. تمام افراد بشر ممكن است از مادر سالم متولّد شوند، اما كمبودهاى آموزشى و فرهنگى سبب تولد فرزندان معلول و ناقص مى گردد. بطور مثال دانشمندان کم کاری تیروئید را از شایع ترین عوامل عقب ماندگی ذهنی در نوزادان بیان کرده اند که با انجام آزمایشات لازم و غربالگری در 3 تا 5 روز بعد از تولد در مراکز بهداشتی، تا حدودی قابل پیشگیری می باشد.
در نتیجه، هرچند «تزاحم علل» در «نظام خلقت» می تواند در خلقت اولیه الهی خلل ایجاد کند امّا خداوند توسّط اولیایش راه گریز را به انسان نشان داده است؛ و با آنان که گرفتار شده اند با کمال رحمت و عدالت رفتار نموده است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.