داستان «ابرهه» و «اصحاب الفیل» و سرانجام آنها

«ابرهه» و «اصحاب الفیل» چه کسانی بودند و چه سرنوشتی پیدا کردند؟

«ابرهه» از فرماندهان سپاه نجاشی بود كه پس از كشتن «اريات» بر تخت حکومت نشست و کلیسای بزرگی ساخت. او تصميم گرفت تا کعبه را تعطیل کند؛ اما چون مردم حجاز کلیساي بزرگ او را آتش زدند، برای گرفتن انتقام و نابودي كعبه و جذب درآمد اقتصادی با سپاه بزرگی به سوي مکه به راه افتاد. به مردم مکه پیام داد که شهر را ترک کنند. «عبد المطلب» که مي دانست قدرت مقابله با سپاه ابرهه را ندارد سفارش كرد كه همه به کوه ها پناه ببرند. در اين هنگام، پرندگانی در آسمان ظاهر شدند و با سنگ هايي در منقار و چنگال، به سپاه ابرهه حمله کردند، و همه لشكرش را نابود ساختند.

ماجرای «اصحاب اخدود» و سرانجام آنها

ماجرای «اصحاب اخدود» که در قرآن ذکر شده چيست و سرانجام آنها چه شد؟

پادشاه يمن ذونواس بود وى به آيين يهود گرايش پيدا كرد و يهودى شد اما به او خبر دادند كه مردم نجران حاضر نيستند يهودي شوند لذا با لشكري آهنگ آنجا كرد و دستور داد گودال هائي از آتش آماده سازند و تمام كساني را كه مقاومت كردند در آتش سوزاند. آری از بین آن مردم تنها عده كمي آئين يهود را پذيرفته و نجات يافتند و به خاطر گودال هاي پر از آتش، به مردم سوزانده شده نجران «اصحاب اخدود» گفته شده است.

أصحاب أخدود

أصحاب أخدود چه کسانى بودند؟

«اخدود» به معنى خندق است که مملوّ از آتش می کردند و مؤمنان را در آن می انداختند. معروف است که «ذونواس» آخرین پادشاه«حِمْیَر» در سرزمین«یمن» به آئین یهود گروید و به سمت«نجران» در در شمال یمن که نصرانی بودند حرکت کرد و آئین یهود را بر آنها عرضه داشت. آنها قبول نکردند و او دستور داد خندق عظیمى را پر از آتش کرده گروهى را زنده زنده در آتش سوزاند و گروهى را با شمشیر قطعه قطعه کرد، به طورى که عدد مقتولین و سوختگان به آتش به بیست هزار نفر رسید!

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

أصدَقُ شيء الأجلُ

راست ترين چيز، اجل و مرگ است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 44