نگاهي به فلسفه «تقيّه»

فلسفه «تقيّه» چیست و اسلام چه اهدافی را از «تقيّه» دنبال مي كند؟

در روايات درباره فلسفه «تقيّه»، به صراحت بحث شده است؛ هرگاه یک جمعيّت صالح در ميان اكثريّت ناصالحى گرفتار شوند برای رسیدن به تمام اهداف، نقشه ها، برنامه ها و عقايد خويش تقیّه می کنند تا نابود نشوند. هم چنين برای جلوگيرى از هدر رفتن بى دليل نيروها، حفظ وحدت، جلوگيرى از تفرقه و سوء استفاده دشمن از پراكندگى ها، جلوگیری از زيان هاى بدون دليل و يا تفرقه و پراكندگى و يا مشكلات ديگر «تقيّه» لازم شمرده شده است.

«تقیّه» دلیلی بر فرضیه «جبر اقتصادی»

قائلین به فرضیه «جبر اقتصادي» چگونه از مسئله «تقیّه» براي اثبات نظر خود استفاده می کنند؟

قائلین به فرضیه «جبر اقتصادی» معتقدند: «تقيّه» باعث مي شود انسان در برابر هر خطرى که احساس كرد، ايمان و اعتقاد خود را پنهان كند و خود را از ميدان مبارزه كنار بکشد و ميدان را براى ديگران رها سازد. بنابراین تقیه، انسان را ترسو بار مي آورد؛ در حالي كه اسلام معتقد است تقيّه نه معناي عقب‏ نشينى و خالى كردن ميدان؛ بلكه به منظور باقيماندن در ميدان و مقاومت بيشتر در نيل به هدف است و تغيير شكل مبارزه و استفاده از روش هاى مثبت است، به طوري كه براي جلوگيرى از هدر رفتن بي ‏دليل نيروها و براى حفظ وحدت و جلوگيرى از تفرقه و سوء استفاده دشمن از پراكندگي ها، تقيّه صورت مي گيرد.

مهمترین شرط پیروزی بر دشمن

از منظر اسلام مهمترین شرط پیروزی بر دشمن چیست؟

از منظر آیات و روایات، صبر، استقامت و پایمردى در کارها مهم ترین شرط پیروزی است. اگر مؤمنین در برابر دشمن قدمها را محکم بردارند و استقامت کنند و به خدا توکل داشته باشند قطعا پیروز خواهند شد، حتی اگر دشمن ده برابر باشد. چرا که صبر نسبت به ایمان همچون سر نسبت به بدن است. آنچه سبب شد که مسلمانان در جنگ هاى نابرابر با دشمنان در صحنه هاى مختلف پیروز شوند همین اصل بود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

نِعْمَ الدَّواءُ الأجلُ

بهترين دارو اجل است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 44