معرفی مفجّع

مفجّع که بود؟

ابوعبدالله محمّد بن احمد بن عبدالله کاتب نحوى مصرى ملقّب به مفجّع، از مردان بى نظیر در علم و حدیث، حلقه واسط میان بزرگان لغت و ادبیّات، و از اصحاب امامیّه می باشد. او را به حسن عقیده، صحیح بودن مذهب و محکم بودن رأى ستوده اند. همه میل و توجّهش به اهل بیت(ع) بوده و در اشعارش ثناى آنها را زیاد گفته و به خاطر مصیبتهای آنها، بسیار مى نالید تا جایى که دشمنانش که لقبهاى ناپسند بر دیگران مى گذارند، او را مفجّع (نالان و مصیبت زده) نامیدند. او در بصره متولّد شد و در همان جا در سال 327 وفات یافت.

شعر مفجّع در باره غدیر

مفجّع در رابطه با غدیر خم چه قصیده اى سروده است؟

مفجّع در رابطه با غدیر خم چنین سروده: ...نصب المرتضى لهم فی مقام.../ قال هذا مولىً لمن کنت مولا***ه جهارا یقولها جهوریّا/ وال یا ربّ من یوالیه وانصر***ه وعاد الّذی یعادی الوصیّا؛ مرتضى را براى آنها در جایگاهى منصوب کرد...؛ فرمود: این (على) مولاى کسى است که من مولاى او هستم، و این را آشکارا و با صداى بلند فرمود. پروردگارا! دوستدارش را دوست بدار و یاریش کن و کسى را که با وصىّ دشمنى مى کند دشمن بدار.

سروده مفجّع در مدح امیرالمؤمنین(ع)

مفجّع پیرامون فضیلت و مدح امیرالمؤمنین(علیه السلام) چه سروده اى دارد؟

مفجّع در مدح امیرالمؤمنین(ع) چنین سروده: أیها اللاّئمی لحبّی علیّا... أبخیر الأنام عرّضت*** لا زلت مذُوداً عن الهدى مزویّا/ أشبه الأنبیاء کهلا وزولا***وفطیما وراضعا وغذیّا/ کان فی علمه کآدم***إذ علِّم شرح الأسماء والمکنیّا؛ اى کسی که مرا بر حب على ملامت مى کنى...؛ آیا به بهترین خلایق تعرّض مى کنى؟ پیوسته از هدایت دور باشى و منع شوى. او شبیه پیامبران است در پیرى و جوانى و در حال از شیر گرفته شدن و شیر خوارگى و غذا خوردن. در علمش مثل آدم بود زمانى که شرح اسماء و اسرار به او تعلیم داده شد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام عليٌّ(عليه السلام)

الإيثارُ سَجِيّةُ الأبرار، و شِيمةُ الأخيار

ايثار، خصلت نيکوکاران و خوى نيکان است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 22