پاسخ اجمالی:
با كمى تأمل در متن آيه متوجه می شویم كه یوسف(ع) قصد گناه نكرد. زیرا این آیه این نکته را بیان می کند که یوسف اگر «برهان» پروردگارش را نمی دید، قصد گناه می کرد در حالی که می بینیم ایشان برهان پروردگارش را مشاهده كرد؛ منظور از برهان پروردگار همان آگاهى او به اسما و صفات خدا بوده است که به همه پیامبران عطا می شود و آنها را از گناه مصون نگه می دارد.
خرافات و سخنان و تفسیرهای باطلی که یوسف را تا لبه پرتگاه اقدام به آن عمل زشت پيش برده از اسرائيليات است؛ چرا که یوسف(ع) از مخلصین می باشد که بر اساس قرآن از فریب شیطان در امان هستند.
علاوه بر آن در روایتی از امام رضا(ع) «هَمَّ بهَا» به تلاش برای دوری از همسر عزیز مصر معنی شده نه قصد کردن او.
پاسخ تفصیلی:
وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَّمَ بِهَا!
در آيه 24 سوره يوسف مى خوانيم: (آن زن [همسر عزيز مصر] قصد او را كرد، و او نيز اگر برهان پروردگارش را نمى ديد، قصد وى را مى نمود، اين چنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم، چرا كه او از بندگان مخلص ما بود)؛ «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَّمَ بِهَا لَوْلَا انْ رَأى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ انَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ».
آیا معنای آيه این نیست که يوسف(علیه السلام) نیز در قصد گناه با زليخا شريك بود؟! آیا این میل و قصد گناه با مقام عصمت انبیاء قابل جمع است؟! مگر گفته نمی شود که انبیاء معصوم اند و حتی قصد گناه هم نمى كنند؟
مقام عصمت انبیاء و معنای صحیح این آیه
كمى تأمل در متن آيه براى رفع اين شبهه - که ممکن است این آیه به ذهن متبادر کند - كافى است. زيرا قرآن مى گويد: «اگر برهان پروردگارش را نمى ديد قصد گناه مى كرد»؛ مفهوم اين سخن دقيقاً اين است كه او قصد گناه نكرد؛ زيرا برهان پروردگارش را مشاهده كرد.
از آن گذشته عصمت پیامبران و امامان از تعالیم اساسی و بلکه از ضروریات دین است(1) و در آیات و روایات فراوانی بر این امر تصریح شده است، از جمله خداوند در آیه 181 سوره صافات درباره آنها فرموده: «وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ». این «سلام» نشانه سلامت و عافيت از هر گونه عذاب و كيفر روز قيامت می باشد و بخاطر عصمت آنها از هر گناهی می باشد.(2) حاشا كه پيامبری مرتكب گناه شود با آنكه مشمول آیه 86 سوره انعام: «وَ كلًّا فَضَّلْنا عَلَى الْعالَمِينَ» قرار گرفته است و اگر گناهی از آنها سر می زد هرگز خداوند آنها را مشمول این برتری نمی دانست و به آنها سلام نمی فرستاد.(3)
معنای «برهان» در این آیه چیست؟
منظور از اين «برهان» چيست که حضرت یوسف را از «انجام گناه» و حتی از «قصد گناه» برحذر داشت؟ زیرا ما می دانیم که برهان، از ماده «بره» به معناى سفيد شدن، به معناى هرگونه دليل محكم و قوى است كه موجب روشن شدن حقيقت شود.(4)
مفسّران در اينجا احتمالات متعددى داده اند، ولى از همه بهتر اين است كه گفته شود منظور از برهان پروردگار همان آگاهى یوسف(علیه السلام) به اسما و صفات خدا، و علم و قدرت و سميع و بصير بودن او بوده است که به همه پیامبران عطا می شود و آنها را از گناه مصون نگه می دارد.(5) چنانکه در روایتی در مجمع از امام صادق(عليه السّلام) نقل شده كه: (برهان پروردگارش نبوّت بود كه مانع از ارتكاب فواحش است و حكمت بود كه صارف از اقدام بقبائح است)؛ «البُرهُانُ النُّبُوَّةُ المَانِعَةُ مِنْ اِرتِكَابِ الفَوَاحِشِ وَ الْحِكْمَةُ الصّارِفَةُ عَن القَبائِحِ».(6)
به تعبير ديگر منظور امدادهاى الهى و تأييدهاى ربانى است كه در لحظات خطرناك و سرنوشت ساز به يارى بندگان مؤمن با تقوا مى شتابد، و آنها را در برابر عوامل شيطانى و وساوس نفسانى نيرو مى بخشد و تقويت مى كند.
شاهد اين سخن جمله هاى آخر آيه مورد بحث است كه مى فرمايد: «كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ انَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ»؛ (اين چنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم، چرا كه او از بندگان مخلص ما بود).
از اين سخن معلوم مى شود كه بندگان خالص و مخلَص در اين لحظات حساس مشمول الطاف خاصّه و عنايات الهى مى شوند، و اين در واقع پاداشى است براى ايمان خالص و اعمال پاكشان.(7)
فخر رازى در تفسير آيه، تعبير جالبى دارد. او مى نويسد: «همه، حتى شيطان شهادت به پاكى حضرت يوسف(عليه السلام) دادند؛ زيرا شيطان در همان زمانى كه رانده درگاه خدا شد، گفت: «فَبِعِزَّتِكَ لَاغْوِيَنَّهُمْ اجْمَعينَ * الّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ»(8)؛ (من براى گمراه ساختن همه فرزندان آدم تلاش مى كنم * جز بندگان مخلَص تو)». فخر رازى مى افزايد: «اگر گويندگان اين سخنان بى اساس و خرافى (یعنی اینکه یوسف(علیه السلام) قصد گناه داشت) تابع خداوند هستند، خداوند شهادت به پاكى حضرت يوسف(عليه السلام) داد و اگر پيرو شيطانند، شيطان نيز شهادت به پاكى او داده است».(9)
خرافات و سخنان بی اساس در تفسیر «برهان» و نقد آنها
در تفسیر آیه مورد بحث بعضى از بى خبران، خرافاتى را به عنوان روايات نقل كرده اند كه چيزى جز اسرائيليات نيست. آنها يوسف را طبق اين خرافات تا لبه پرتگاه اقدام به آن عمل زشت پيش برده اند تا اینكه جبرئيل با زدن بر سينه اش، او را از اين كار بازداشت! نیز در تصویر دیگر مدعی شده اند که یوسف در آن زمان با مشاهده شبح پدرش، يعقوب در حالى كه دست خود را مى گزيد، از این کار باز داشته شد.
اينها سخنانى است واهى كه هيچ ربطى به قرآن ندارد و خرافاتى است كه لايق پاسخ گويى نيست، و طبق ذيل آيه كه او را از بندگان مخلص مى شمرد و نیز طبق آيات قرآن كه بیان می کند شيطان راهى به بندگان مخلص ندارد، چنین احتمالات زشتی کاملا باطل اند.(10)
چگونه امکان دارد كسى كه خدا درباره او مى فرمايد: «إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ»(11)، چنان باشد كه در اين روايتها آمده است؟! اين سخنان سند نامعلومی دارند.(12) عيّاشى از امام باقر(عليه السّلام) تكذيب اين قول را نقل نموده(13) و در تفسیر صافى از امام صادق(عليه السّلام) نیز نقل شده: «إِنَّ رِضَا النَّاسِ لَا يُمْلَكُ وَ أَلْسِنَتَهُمْ لَا تُضْبَطُ وَ كَيْفَ تَسْلَمُونَ مِمَّا لَمْ يَسْلَمْ مِنْهُ أَنْبِيَاءُ اللَّهِ وَ رُسُلُهُ وَ حُجَجُ اللَّهِ أَ لَمْ يَنْسُبُوا يُوسُفَ إِلَى أَنَّهُ هَمَّ بِالزِّنَا»(14)؛ (رضايت مردم را نمى توان به دست آورد، زبانشان مضبوط نيست، چطور سالم خواهيد ماند از كسانى كه پيامبران و رسل و حجج خدا از [از دست زبانشان] آنها سالم نماندند، آيا به يوسف نسبت ندادند كه قصد زنا كرد؟).
ضمن اینکه در روایتی از امام رضا(علیه السلام) در پاسخ به مأمون، عبارت «هَمَّ بهَا» به تلاش برای دوری از همسر عزیز مصر معنی شده نه قصد او کردن: «فَأَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ»فَقَالَ الرِّضَا(ع)لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ لَوْ لَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِلَهَمَّ بِهَا كَمَا هَمَّتْ بِهِ لَكِنَّهُ كَانَ مَعْصُوماً وَ الْمَعْصُومُ لَا يَهُمُّ بِذَنْبٍ وَ لَا يَأْتِيهِ وَ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ الصَّادِقِ(ع) أَنَّهُ قَالَ هَمَّتْ بِأَنْ تَفْعَلَ وَ هَمَّ بِأَنْ لَا يَفْعَلَ»(15)؛ (مأمون پرسيد: درباره حضرت يوسف و آيه «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ» چه نظرى داريد؟ امام رضا(علیه السلام) پاسخ دادند: همسر عزيز مصر قصد كامجويى و مواقعه با يوسف را نمود و اگر برهان الهى نمى بود يوسف نيز به اين ورطه در مى غلتيد لكن بايد بدانيم كه وى داراى مقام عصمت بود و هيچگاه معصومى بسوى گناه روى نخواهد آورد و از جدم امام صادق(علیه السلام) روايتى است كه مى فرمايند: همسر عزيز بسوى مواقعه و كامجويى گام برداشت و يوسف بسوى ممانعت و خودورزى).
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.