پاسخ اجمالی:
طبق قانون تداعی و محاكات(یادآوری و الگوگیری)، سجده بر تربت كربلا خاطره فداكارى سالار شهيدان حسين بن على(ع) را در قلوب افراد نمازگزار زنده مى كند و ارواح پاك و دل هاى بيدار را دعوت به پيروى از آن مكتب عالى نموده، روح جانبازى و فداكارى را در زمينه هاى مساعد تقويت مى نمايد.
تربت حسینی در میان انبیاء و اولیای الهی از جایگاه مهم و شناخته شده ای برخوردار بوده است. طیق روایتی از ام سلمه، رسول گرامي اسلام(ص) هر وقت اين تربت را مي ديدند اشك از چشمان مبارکش جاری می شد و از شهادت مظلومانه ی امام حسین(ع) در كربلا سخن می گفتند. ایشان تربت امام حسین(ع) را استشمام و آن را می بوسید.
در متون حدیثی و فقهی، آثار متعددی برای تربت حسینی ذکر شده است. در احادیث گفته شده که تربت حسینی، شفابخش بیماری هاست، ولی شرط تأثیر آن پیروی از امام حسین(ع) و اعتقاد به آن حضرت دانسته شده است.
پاسخ تفصیلی:
اینکه شیعیان تربت امام حسین(علیه السلام) - خاک محدوده محل شهادت حضرت - را محترم می شمارند طبق روایاتی است که اشاره به حکمت های متعدد این موضوع دارد.
اهمیت تربت حسینی با توجه به قانون تداعی
حکمت احترام تربت محدوده شهادت امام حسین(علیه السلام) ارتباط مستقیمی با الگو بودن قیام ظلم ستیزانه حضرت سید الشهدا(ع) و تداعی این قیام در ذهن همه آزادی خواهان جهان تا ابد دارد. مبنا و الگو بودن قیام حسینی تا حدی است که پیامبر اکرم(ص) ده ها سال پیش از واقعه کربلا، بر حرارت و اثرگذاری قیام حسینی چنین تاکید فرمودند: (همانا در قتل حسین حرارتی در قلوب مومنین است که تا ابد سرد نخواهد شد)؛ «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا».(1)
در مورد سجده بر تربت امام حسین(ع) نیز همین معنا وجود دارد. می دانیم که در سجده براى خداوند به منظور اين كه خضوع بيشترى به عمل آيد، بايد پيشانى را در حال سجده بر زمين يا آنچه از زمين است (و خوردنى و پوشيدنى و معدنى نباشد) گذاشت. تربت حسينى نيز خاك پاكى است كه به واسطه قيام امام حسين(ع) براى احياى دين خدا و توحيد، شرافت بيشترى پيدا كرده است. مخصوصاً روى قانون محاكات و تداعى، سجده بر تربت كربلا خاطره فداكارى سالار شهيدان حسين بن على(ع) را در قلوب افراد نمازگزار زنده مى كند و ارواح پاك و دل هاى بيدار را دعوت به پيروى از آن مكتب عالى نموده، روح جانبازى و فداكارى را در زمينه هاى مساعد تقويت مى نمايد.(2)
اهمیت این تربت نزد انبیاء و اولیاء در طول تاریخ
قیام امام حسین(علیه السلام) در طول تاریخ برترین الگو در مبارزات آزادی خواهان و ظلم ستيزان بوده است. در این بین محل شهادت و تربت حضرت نیز نقش خاصی در معرفی این قیام داشته است و در میان انبیاء و اولیای الهی نیز از جایگاه مهم و شناخته شده ای برخوردار بوده است. چند مثال را در این باره با هم مرور می کنیم:
1. زمین و خاک کربلا معرّف قیام حسینی به حواریون: طبق روایات اسلامی حضرت عیسی(علیه السلام) در گذر از سرزمین کربلا ضمن اِخبار غیبی از قیام و شهادت امام حسین(ع) برای حواریون، به حرمت تربت ایشان چنین اشاره نمودند: (این زمینی است که در آن فرزند رسول الله، احمد و فرزند آزاد زن پاک بتول شبیه مادرم مریم، کشته خواهد شد و در آن دفن می شود. این زمین از مشک خوشبوتر است چون خاک طینت و گل فرزند شهید پیامبر خداست)؛ «هَذِهِ أَرْضٌ يُقْتَلُ فِيهَا فَرْخُ الرَّسُولِ أَحْمَدُ وَ فَرْخُ الْحُرَّةِ الطَّاهِرَةِ الْبَتُولِ شَبِيهَةِ أُمِّي وَ يُلْحَدُ فِيهَا هِيَ أَطْيَبُ مِنَ الْمِسْكِ لِأَنَّهَا طِينَةُ الْفَرْخِ الْمُسْتَشْهَد».(3)
2. اهمیت زمین و خاک کربلا نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) و مسلمین: احادیث متعددی که در منابع شیعه و اهل سنت، حکایت از آگاهی پیامبر اکرم(ص) و به تبع آن مسلمین از واقعه کربلا دارد و بیان می کند که جبرائیل (یا فرشته ای دیگر) تربت سرخی از کربلا را برای پیامبر آورد که سبب تأثر آن حضرت شد. این احادیث از طریق زنان و مردان صحابی، از جمله شماری از همسران پیامبر، روایت شده است. در برخی منابع، مُفاد این احادیث از جمله معجزات پیامبر(ص) به شمار آمده است.(4)
به عنوان نمونه طبق روایتی رسول گرامي اسلام(ص) هر وقت اين تربت را مي ديدند اشك از چشمان مبارکش جاري مي شد و از شهادت مظلومانه ی امام حسین(ع) در كربلا سخن مي گفتند. ایشان تربت امام حسین(ع) را استشمام و آن را می بوسید: (ام السلمه می گويد: در يكي از شب ها رسول خدا(ص) مشغول استراحت بود ناگهان نگران و مضطرب از جايش حركت كرد، سپس نشست و دراز كشيد كه باز هم از جايش با ناراحتي حركت كرد كه از دفعه قبل شديدتر بود، باز هم دراز كشيد در حالي كه خاكي سرخ رنگ در دستهايش بود و آن را مي بوسيد، گفتم: اين خاك چيست؟ فرمود: جبرئيل به من خبر داد كه بر اين خاك حسين مرا مي كشند، از او درخواست كردم تا آن خاك را به من نشان دهد، جبرئيل اين خاك را برايم آورد)؛ «...أَخْبَرَتْنِي أُمُّ سَلَمَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) اضْطَجَعَ ذَاتَ لَيْلَةٍ لِلنَّوْمِ فَاسْتَيْقَظَ وَهُوَ حَائِرٌ، ثُمَّ اضْطَجَعَ فَرَقَدَ، ثُمَّ اسْتَيْقَظَ وَهُوَ حَائِرٌ، دُونَ مَا رَأَيْتُ بِهِ الْمَرَّةَ الْأُولَى، ثُمَّ اضْطَجَعَ فَاسْتَيْقَظَ وَفِي يَدِهِ تُرْبَةٌ حَمْرَاءُ يُقَبِّلُهَا، فَقُلْتُ: مَا هَذِهِ التُّرْبَةُ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: " أَخْبَرَنِي جِبْرِيلُ (ع) أَنَّ هَذَا يُقْتَلُ بِأَرْضِ الْعِرَاقِ - لِلْحُسَيْنِ - فَقُلْتُ لِجِبْرِيلَ: أَرِنِي تُرْبَةَ الْأَرْضِ الَّتِي يُقْتَلُ بِهَا فَهَذِهِ تُرْبَتُهَا».(5)
در روایت دیگری نیز پیامبر(ص) تربتی را که جبرائیل برای وی آورد، به اُمّ سَلَمه داد و او را راهنمایی فرمود: (هر گاه این خاك تبدیل به خون تازه شد، بدان فرزندم حسین كشته شده است)؛ «إذا صارَت دَما عَبیطا فَاعلَمی أنَّ ولدی الحُسَینَ قَد قُتِلَ»(6) و در روز عاشوراى سال 61 هجرى، آن خاك تبدیل به خون تازه شد. اُمّ سَلَمه نیز با دیدن آن فریاد كشید: وا حُسَینا! واى از مظلومیت پسر پیامبر خدا! شیون و عزاداری اُمّ سَلَمه براى مظلومیت امام حسین(ع) به گونه اى بود كه به دنبال آن مدینه یكپارچه عزادار شد و زنان شیون كردند و چنان عزادارى بر پا شد كه سال 61 هجرى را سال حُزن و ماتم نامیدند.(7)
3. اهمیت زمین و خاک کربلا نزد امام علی(علیه السلام) و شیعیان ایشان: از امام علی(ع) احادیث بسیاری درباره تربت امام حسین(ع) نقل شده است، از جمله اینکه حضرت هنگام عبور از کربلا در جنگ صفین، بر مضمون احادیث نبوی در شأن تربت و معرفی قیام حسینی به شیعیان چنین تاکید فرمودند: (چه خوشبوئی ای خاک! در روز قیامت قومی از تو بپا خیزند که بدون حساب و بی درنگ به وارد بهشت می شوند)؛ «وَاهاً لَكِ أَيَّتُهَا التُّرْبَةُ لَيُحْشَرَنَّ مِنْكِ قَوْمٌ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ ... بِغَيْرِ حِسابٍ»(8) این حدیث دوبار، هنگام رفتن امام علی به صفّین و هنگام بازگشت از آن، در کربلا شنیده شده است. در حدیثی دیگر، از آگاهی حضرت علی نسبت به محل شهادت امام حسین(ع) سخن رفته است و بنابر حدیثی، آن حضرت هنگام عبور از کربلا ضمن گریستن و اشاره به واقعه عاشورا، محترم بودن تربت آن جا را یادآور شدند.(9)
استحباب سجده بر تربت حسینی
در فقه شیعه سجده روی هر تربت پاکی جایز است و سجده بر روی خاک پاک اماکن متبرکه مثل تربت حسینی «مستحب» است. سجده شیعه بر تربت اماکن متبرکه، چیزی جز سجده بر روی خاک پاک نیست که اولین و مهمترین دلیل جواز سجده بر تربت، همین موضوع سجده بر خاک است و سیره و سنت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیز بر آن استوار می باشد. به عبارت دیگر فقهای شیعه بر این عقیده هستند آنچه واجب است، تحقق سجده روی مسجود علیه های جایز و پاک است و سجده بر تربت خاصی واجب نیست. بلکه تربت از آن حیث که تربت است، اولین مسجود علیه جایز است و در این میان «سجده روی خاک اماکن متبرکه مستحب است».
هشام بن حكم مي گويد به امام صادق(ع) عرض كردم: سجده بر چه چيزهايي جايز و بر چه چيزهايي جايز نيست؟ امام(ع) فرمودند: (سجده جايز نيست؛ مگر بر زمين و آن چه كه از زمين مي رويد؛ غير از خوردني ها و پوشدني ها)؛ «السُّجُودُ لَا يَجُوزُ إِلَّا عَلَى الْأَرْضِ أَوْ عَلَى مَا أَنْبَتَتِ الْأَرْضُ إِلَّا مَا أُكِلَ أَوْ لُبِسَ». هشام بن حكم مي گويد به آن حضرت عرض كردم: فدايت شوم، دليل آن چيست؟ آن حضرت فرمود: (زيرا سجده براي خداوند و تواضع در برابر او است و سزاوار نيست كه بر روي خوراكي و پوشاك باشد؛ چرا كه دنيا پرستان بنده آن چيزي هستند كه مي خورند و مي آشامند؛ اما كسي كه سجده مي كند در حال سجود براي خداوند بلند مرتبه است؛ از اين رو، سزاوار نيست كه در حال سجده پيشانيش را بر همان چيزي نهد كه دنيا پرستان از حيله هاي آن فريب خورده اند)؛ «لِأَنَّ السُّجُودَ خُضُوعٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا يَنْبَغِي أَنْ يَكُونَ عَلَى مَا يُؤْكَلُ أَوْ يُلْبَسُ لِأَنَّ أَبْنَاءَ الدُّنْيَا عَبِيدُ مَا يَأْكُلُونَ وَ يَلْبَسُونَ وَ السَّاجِدُ فِي سُجُودِهِ فِي عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا يَنْبَغِي أَنْ يَضَعَ جَبْهَتَهُ فِي سُجُودِهِ عَلَى مَعْبُودِ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا الَّذِينَ اغْتَرُّوا بِغُرُورِهَا».(10)
در کتب اهل سنت نیز آمده است که رسول خدا(ص) بر خاک سجده می کرد چنانکه حضرت فرموده اند: (پنچ چيز به من داده شده است كه به هيچ كس قبل از من داده نشده است... و زمين براي من محل سجده و پاك كننده قرار داده شده است...)؛ «أُعْطِيتُ خَمْسًا لم يُعْطَهُنَّ أَحَدٌ من الْأَنْبِيَاءِ قَبْلِي: ... وَجُعِلَتْ لي الْأَرْضُ مَسْجِدًا وَطَهُورًا...».(11)
صحابه رسول خدا(ص) نيز به تبعيت از آن حضرت، جز بر زمين بر چيز ديگري سجده نمي كردند؛ چنانکه از ابو عبید نقل شده که: «ابن مسعود نماز نمي خواند و سجده نمي كرد، مگر بر زمين».(12) نیز نقل شده است که برخی از صحابه مانند مسروق بن الأجدع، «هر وقت كه به مسافرتي مي رفت، مقداري از خاك با خود بر مي داشت تا در كشتي بر آن سجده كند».(13)
استحباب سجده بر تربت پاک حسینی نیز به تأسی از أئمه اطهار(ع) می باشد؛ چنانکه رسول خدا(ص) نیز برای تربت کربلا ارزش قائل بود. روایات فراوانی نیز از جانب اهل بیت(ع) به ما سیده است که ثواب فراوانی، برای سجده روی تربت سید شهدا امام حسین(ع) بیان می کنند. به عنوان نمونه نقل شده است: «امام صادق(ع) [خود] كيسه اي داشت كه در آن تربت امام حسين(ع) را نگه مي داشت. هر وقت كه نماز مي خواند آن را بر سجاده اش مي ريخت و بر روی آن سجده مي كرد». ایشان در این باره فرموده اند: (سجده بر تربت امام حسين(ع) هفت حجاب را پاره می كند)؛ «إِنَّ السُّجُودَ عَلِيِّ تُرْبَةِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(علیه السَّلَامُ) تَخْرِقَ الْحُجُبَ السَّبْعَ».(14)
شیعه نیز که خود را پیرو اهل بیت(ع) می داند به تأسی از آن حضرات بر روی تربیت پاک امام حسین(ع) سجده می کند.
سجده شیعه روی تربت پاک حسینی برای خدا می باشد
سجده شیعه روی تربت پاک امام حسین(علیه السلام)، «سجده برای تربت» و یا «سجده بر امام حسین»(ع) نیست؛ بلكه «سجده بر روی تربت امام حسین(ع) برای خدا می باشد». تربت حسینی در اصطلاح فقهى «مسجود عليه»؛ (محل سجده) است. بر این اساس سجده روی تربت امام حسین(ع) هیچ ارتباطی با شرک در عبادت ندارد؛ زیرا شرک در عبادت، پرستش موجودی در عرض خداوند متعال با اعتقاد به خدایی و اثر مستقل او می باشد.
همچنین این عمل بدعت و یا از الزامات مذهب تشیع نمی باشد؛ علامه امینى گوید: «ما قطعه هاى درخشانى از تربت کربلا براى سجده بر آن برمى گزینیم، آنگونه که فقیه پیشین مسروق بن اجدع، پاره خشتى از تربت مدینه منوره با خود بر مى داشت و بر آن سجده مى کرد، در حالى که او شاگرد خلافتِ راشده، فقیه مدینه و معلم سنت در آن شهر بود و حاشا که او اهل بدعت باشد. پس در این کار، هیچ جاى ناراحتى و نگرانى نیست و چیزى مخالف قرآن کریم و سنت خداو رسول(ص)، یا خروج از حکم عقل و منطق نیست. اینکه شیعه، تربت کربلا را به عنوان سجده گاه قرار مى دهد، نه واجب شرعى و دینى است و نه از الزامات مذهب است...».(15)
شفابخش بودن تربت امام حسین(علیه السلام)
در متون حدیثی و فقهی، آثار متعددی برای تربت حسینی ذکر شده است. در احادیث گفته شده که تربت حسینی، شفابخش بیماری هاست، ولی شرط تأثیر آن پیروی از امام حسین(علیه السلام) و اعتقاد به آن حضرت دانسته شده است.
به عنوان مثال در روایتی از امام کاظم(ع) می خوانیم: «إِنَّ كُلَّ تُرْبَةٍ لَنَا مُحَرَّمَةٌ إِلَّا تُرْبَةُ جَدِّيَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ(علیهما السلام) فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهَا شِفَاءً لِشِيعَتِنَا وَ أَوْلِيَائِنَا»(16)؛ (همه تربتها جز تربت جدّم امام حسين(ع) [خوردنش] حرام است. خداوند- عزّ و جلّ- آن را براى شيعيان و دوستان ما شفا قرار داده است).
از امام صادق(ع) نیز روايت شده است: «حَنِّكُوا أَوْلادَكُمْ بِتُرْبَةِ الْحُسَيْنِ عَليهِ السَّلام»(17)؛ (كام نوزادانتان را با تربت امام حسين(عليه السلام) باز كنيد).
همچنین خوردن مقدار بسيار كمى (مثلًا به اندازه يك عدس در آب حل كند و بخورد) از تربت امام حسين(ع) به قصد شفا و باز كردن افطار در روز عيد فطر با آن مورد ترغيب و توصيه ائمّه اطهار(ع) بوده است.(18)
این امور عامل موثری در پیروی و گرایش به امام حسین(ع) می باشد و با اینکه دشمنان اسلام از بنى اميّه و بنى عبّاس گرفته تا وهابیت که با تمام توان، تلاش مى كردند تا قيام امام(ع) و ياران پاكباخته اش به دست فراموشى سپرده شود و مردم از آن سخنى نگويند و حتّى اثرى از قبر آن امام همام به جاى نماند، در اهداف شوم خود ناموفق باشند.(19)
این موارد به همراه روایات بسیار دیگری سبب گردیده که تربت کربلا قداستی الهی بیابد و دیگر امامان معصوم نیز آن را با اوصاف «مبارکه» و «طاهره» و «مِسکة مبارکة» ستوده و بر فضیلت آن تأکید نمایند.(20) لذا شیعیان بنا بر حکمت های الهی و به تاسی از ائمه معصومین(ع) برای تربت کربلا احترام ویژه ای قائلند.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.