پاسخ اجمالی:
از مجموع آيات قرآن و روايات بر مي آيد كه در «اعراف» دو گروه وجود دارند؛ گروهى از مردان الهى و شخصيت هاى بزرگ و مقرّب درگاه خداوند و گروهى از مستضعفان و كسانى كه اعمال صالح و ناصالح را به هم آميخته اند، بعضى حسناتشان بر سيّئات آنها پيشى گرفته و بعضى سيئاتشان بر حسنات آنها و در حقيقت در ميان بهشت و دوزخ سرگردانند. اينجاست كه آن رجال الهى تمام اين گروه را از سيمايشان مى شناسند، به آنهايى كه لايق شفاعت هستند و از گوهر ولايت اولياء الله بهره مندند، مى گويند: به بهشت برويد؛ اما بقيه را راهى دوزخ مى سازند.
پاسخ تفصیلی:
از مجموع قرائنى كه در آيات «قرآن» وجود دارد و همچنين روايات فراوانى كه در زمينه «اعراف» در منابع اسلامى آمده استفاده مى شود كه در اعراف، دو گروه وجود دارند: گروهى از مردان الهى و شخصيت هاى بزرگ و مقرّب درگاه خداوند و گروهى از مستضعفان و كسانى كه اعمال صالح و ناصالح را به هم آميخته اند، بعضى حسناتشان بر سيّئات آنها پيشى گرفته و بعضى سيائتشان بر حسنات آنها و در حقيقت در ميان بهشت و دوزخ سرگردانند.
اينجاست كه آن رجال الهى تمام اين گروه را از سيمايشان مى شناسند، به آنهايى كه شايستگى شفاعت و مغفرت دارند و از گوهر ولايت اولياء الله بهره مندند، مى گويند: به بهشت برويد و بقيه را راهى دوزخ مى سازند.
اين مناسب ترين توجيه و تفسيرى است كه از مجموع آيات مربوط به اعراف می توان بیان کرد و ما را از هرگونه پراكنده گويى رهايى مى بخشد و مى تواند وجه جمع و حلقه اتصالى ميان بسيارى از اقوال و تفاسير مفسّران در اينجا بوده باشد.
فى المثل مرحوم علّامه طباطبايى دوازده قول درباره كسانى كه بر اعرافند، نقل فرموده است (بعضى تنها ده قول يا هفت قول نقل كرده اند، مانند تفسير قرطبى و تفسير اثنى عشرى) به اين ترتيب:
1. آنها بزرگان و شخصيت هاى ممتازند.
2. آنها گروهى هستند كه حسنات و سيئاتشان يكسان است و هيچ كدام بر ديگرى پيشى نگرفته است.
3. آنها اهل فترت هستند (كسانى كه در ميان بعثت دو پيامبر قرار گرفته اند و حجّت كافى به آنها نرسيده است).
4. آنها مؤمنان جنّ هستند.
5. آنها اولاد نابالغ كفّارند.
6. آنها فرزندان نامشروعند.
7. آنها خود برتر بينان هستند.
8. آنها فرشتگانند (و تعبير به رجال درباره آنها به خاطر اين است كه به شكل مردانى از انسان در مى آيند).
9. آنها پيامبرانند.
10. آنها مردان عادل از امّت ها هستند كه براى شهادت و گواهى نسبت به افراد امّت در آنجا ايستاده اند.
11. آنها گروهى صالح و آگاه و عالمند.
12. آنها حضرت علي(عليه السلام) و عباس و حمزه و جعفر(عليهم السلام) هستند.(1)
در بسيارى از رواياتى كه در منابع اهل بيت(عليهم السلام) آمده است: اين رجال تفسير به محمّد و آل محمد(صلى الله عليه وآله) شده و اين قولى است اضافه بر آن اقوال.(2)
ولى در حقيقت تمام اين اقوال دوازده گانه يا سيزده گانه در آن تفسيرى كه در بالا آورديم جمع است و آن وجود دو گروه در اعراف است، جمعى از نيكان و پاكان و اولياء الله كه در طليعه آنها محمد و آل محمد(عليهم السلام) قرار دارند و سپس انبياء و فرشتگان و جمعى از صالحان و علماء و بزرگان و گروهى از مستضعفان و كسانى که هم نقاط مثبت داشتند و هم نقاط منفى و يا فاقد نقاط مثبت و منفى بوده اند (مانند فرزندان نابالغ كفار و جاهلان قاصر و اهل فترت).
رواياتى نيز با صراحت وجود اين دو گروه را در اعراف تأييد مى كند.(3)
گردآوري از كتاب: پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية، تهران، 1386 شمسی، چاپ: نهم، ج 6، ص 548.
مطالعه کتاب: http://mk6.ir/PyScY
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.