پاسخ اجمالی:
«قرآن» از بهشت به «دار السّلام» تعبير كرده است. مفسّران درباره علت اين تعبير دو نظر دارند: 1. «سلام» به معناى سلامت از هرگونه آفت و بلا است و از اوصاف بهشت است. در آنجا نه از دعواى غارتگرانِ دنياى مادى خبرى است و نه از مزاحمت هاى احمقان و ثروت اندوزانِ از خدا بى خبر، نه جنگ و خونريزى در آنجا راه دارد و نه استعمار و استثمار. آنجا خانه صلح و صفا و امن و امان است. 2. «سلام» از نام هاى خداست و «دار السّلام» از قبيل مضاف و مضاف اليه است، اشاره به اينكه بهشت سراى الهى است. گرچه هر دو معنا خوب است؛ ولي معناى اوّل مناسب تر است.
پاسخ تفصیلی:
آنچه روح انسان را در زندگى بيش از همه چيز دستخوش اضطراب و آشفتگى مى كند، مسئله احساس ناامنى در جنبه هاى مختلف است. گوارا نبودن زندگى دنيا غالباً به خاطر آن است كه انسان نه نسبت به آنچه دارد اطمينان دارد، نه از آينده مطمئن است و نه از همنوعان خود، مخصوصاً اگر داراى نعمت بيشترى باشد. كينه ها، حسادت ها و تنگ چشمى ها، چنان طوفانى در اطراف او ايجاد مى كند كه فضاى زندگى را در برابر چشمان انسان تيره و تار مى سازد.
يكى از نعمت هاى روحانىِ بهشت اين است كه آنجا از هر نظر امن و امان است، نه بيمى از جنگ مى رود، نه احتمالى از نزاع، نه كينه اى وجود دارد و نه حسادتى، همه جا عشق و وفاست، همه جا محبّت و برادرى است. در دو آيه از «قرآن مجيد» تعبير بسيار زيبا و پرمعنايى درباره بهشت به عنوان «دار السّلام»؛ (خانه امن و امان) ديده مى شود، در آيه 137 سوره «انعام» مى خوانيم: «لَهُمْ دارُ السَّلَامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِمَا كانُوا يَعْمَلُونَ»؛ (براى بهشتيان خانه امن و امان است نزد پروردگارشان و او وليّ و يار و ياور آنهاست به خاطر اعمال [نيكى] كه انجام مى دادند)، و در آيه 25 سوره «يونس» مى خوانيم: «وَ الله يَدْعُوا اِلَى دَارِ السَّلَامِ»؛ (خداوند دعوت به سراى صلح و سلامت مى كند).
مفسّران در تفسير «دار السّلام» عمدتاً دو بيان دارند: نخست اينكه «سلام» كه به معناى سلامت از هرگونه آفت و ناراحتى و بلا است از اوصاف «دار»؛ (بهشت) مى باشد، در آنجا نه از كشمكش هاى غارتگرانِ دنياى مادى خبرى است و نه از مزاحمت هاى احمقانه ثروت اندوزانِ از خدا بى خبر اثرى، نه جنگ و خونريزى در آنجا راه دارد و نه استعمار و استثمار، آرى آنجا خانه صلح و صفا و امن و امان است.
ديگر اينكه «سلام» نامى از نام هاى خداست و بنابراين «دار السّلام» از قبيل مضاف و مضاف اليه است، اشاره به اينكه بهشت سراى الهى است هر دو معنا خوب است هر چند معناى اوّل مناسب تر به نظر مى رسد؛ چراكه ريشه اصلى اين واژه به گفته راغب در «مفردات» به معناى خالى بودن از هرگونه آفت ظاهرى و باطنى است حتّى اطلاق اين واژه بر ذات پاك خداوند به عنوان يكى از صفات ذات خداوند به خاطر آن است كه ذات پاكش از تمام عيوب و آفات بر كنار است. آيه «لَهُمْ دارُ السَّلَامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ» نيز نشان مى دهد كه دار السّلام به معناى اوّل است (دقت كنید).
در حديثى از ابن عباس آمده است كه: «دار السّلام» همان بهشت است كه اهل آن از جميع آفات، عيوب و بيمارى ها در سلامتند، همچنين از پيرى و مرگ و دگرگونى احوال در امن و امانند، هميشه مورد احترام و عزّتند، همواره غنىّ و بى نياز، پيوسته سعادتمندند و هميشه خوشحال و مسرور، نه غم و اندوهى دارند و نه مرگ و ميرى.(1)،(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.