پاسخ اجمالی:
در زندگى دنيا «لباس» نقش مهمى در حفظ بدن در برابر سرما و گرما دارد و در درجه بعد به عنوان زينت مهمي براى انسان به شمار مي رود؛ اما در بهشت نه از سرما و گرما خبري هست و نه از آفات و آسيب ها؛ چراكه در آنجا همه چيز در حدّ اعتدال است و آفتى وجود ندارد. بنابراين پوشش لباس در آنجا تنها جنبه تزئين دارد و به اين دليل «قرآن» روى جنبه تزئينى لباس ها تكيه كرده است و فرموده: «بر اندام آنها لباس هايى است از حريرِ نازكِ سبز رنگ و ديباى ضخيم». رنگ لباس هاى بهشتى، سبز است؛ چراكه سبز از شادترين و زيباترين رنگها در عالَم طبيعت است.
پاسخ تفصیلی:
در زندگى دنيا، «لباس» نقش مهمى دارد. در درجه اوّل بدن را در برابر سرما و گرما و آسيب هاى مختلفى كه از گوشه و كنار به آن مى رسد حفظ مى كند و در درجه بعد زينت مهمّى براى انسان است و بسيار مى شود كه طرز لباس ها از جنس و رنگ گرفته تا نوع دوخت، مُعرِّف طرز فكر و روحيه صاحب آن است.
در تمام طول تاريخ، لباس نقش اصلى را در زينت آدمى داشته و هم اكنون نيز [اين نقش] به قوّت خود باقى است.
بدون شك لباس هاى بهشتى براى دفع سرما و گرما يا حفظ از انواع آفات و آسيب ها نيست؛ چرا كه در آنجا همه چيز در حدّ اعتدال است و آفتى وجود ندارد. بنابراين پوشش لباس در آنجا تنها جنبه تزئين دارد و شايد به همين دليل در آيات «قرآن» روى جنبه تزئينى لباسها تكيه شده است و با تعابير مختلفى كه همه حكايت از زيبايى و جذابيّت بهشتى دارد از آنها ياد گرديده است. در يك تعبير مى فرمايد: «وَ يَلْبَسُونَ ثِياباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ اِسْتَبْرَقٍ»(1)؛ (آنها لباس هاى [فاخر و زيبايى] به رنگ سبز از حريرِ نازك و ضخيم در بر مى كنند).
نظير همين تعبير با تفاوت مختصرى در آيه 53 سوره «دخان» و آيه 21 سوره «دهر» ديده مى شود، در اولى مى فرمايد: «يَلْبَسُونَ مِنْ سُنْدُسٍ وَ اِسْتَبْرَقٍ» و در دوّمى مى فرمايد: «عَالِيَهُمْ ثِيابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَ اِسْتَبْرَقٌ»(2)؛ (بر اندام آنها لباس هايى است از حريرِ نازكِ سبز رنگ و ديباى ضخيم)، و در تعبير ديگر مى خوانيم: «وَ لِباسُهُمْ فِيهَا حَريرٌ»؛ (و لباس آنها در بهشت از حرير است).
عين همين تعبير در آيه 33 سوره «فاطر» و شبيه آن در آيه 12 سوره «دهر» آمده است. واژه «سُنْدُسٍ» به اتفاق مفسّران و علماى لغت به معناى پارچه هاى ابريشمين نازك (و گرانقيمت) است و ريشه آن غير عربى است. (در بعضى از كتب لغت اصل آن را فارسى يا رومى شمرده اند(3)؛ هر چند در فارسی، چیزی که به این معنی باشد نمى يابيم. بعضی آن را به پارچه ابریشمِ زربافت که رشته های طلا در آن به كار رفته است معنا كرده اند.
و اما «اِسْتَبْرَق» به تصريح اهل لغت و مفسّران به معناى «پارچه هاى ابريشمين ضخيم» است و از ريشه فارسى «استبر» يا «ستبر» كه به معناى ضخيم است گرفته شده است. آنها مى گويند: ديباج (ديبا) و «حرير» پارچه اى است كه تار و پود آن ابريشم است و معناى جامعى دارد اگر بسيار لطيف و نازك باشد «سندس» و اگر ضخيم باشد «استبرق» ناميده مى شود و اين نشان مى دهد كه لباس هاى بهشتيان از ابريشم خالص به اشكالى مختلف و متفاوت است.
شايد نياز به تذكّر نداشته باشد كه پارچه هاى ابريشم به خاطر نرمى و لطافت و جذّابيت و حركات زيباى آن و پذيرش رنگ هاى جالب، بهترين پارچه هاست و چون در فرهنگِ مردمِ دنيا پارچه اى از آن گرانبهاتر و جالبتر نيست، در توصيف لباس هاى بهشتى از اين واژه به كار رفته و گرنه همه چيزِ بهشت، مافوق تصور است.
جالب اينكه در مورد لباس هاى بهشتى، تنها سخن از رنگ سبز است، شايد به اين دليل كه از شادترين و زيباترين رنگ هايى است كه در عالم طبيعت و آفرينش پيدا مى شود. گياهان عموماً سبزند و درياها و آب هاى متراكم گاه نيلگون و گاه سبز به نظر مى رسند، به همين دليل روح انسان آشنايى زيادى با اين رنگ دارد و رنگ سبز روح را نوازش مى دهد، بعضى از دانشمندان، رنگِ سبز را مُسكِّن و آرام بخش مى دانند.
در كتابى كه در زمينه «بهداشت و لباس» نوشته شده، چنين مى خوانيم: رنگ سبز در درمان بيمارى هاى عصبى، روانى، هيسترى، خستگى، درك بهتر، تحمل پذير بودن، اميدوار شدن، معتدل گشتن، برطرف شدن بى خوابى، پائين آمدن فشار خون، تسكين درد اعصاب و ميگرن مؤثر است، كسانى كه در برخورد اوّل، رنگ سبز را انتخاب مى كنند اغلب، مهربان و صميمى و از تعادل روحى برخوردارند.
كارگرانى را به سه دسته تقسيم كردند، به يكدسته صندوق هاى سبز و دسته ديگر سياه و دسته سوم خاكسترى رنگ دادند، اغلب مراجعين به درمانگاه از گروه دوّم و سوّم، به علت درد كمر يا دردهاى ديگر بوده اند.
پل سياهى در لندن بود كه زياد به روى آن انتحار مى شد، هنگامى كه آن را به رنگ سبز در آوردند اين مسئله كاهش زيادى يافت!).(4) و از قديم معروف بوده است كه سه چيز غم و اندوه را مى برد: آب و سبزه و صورت زيبا!
اين سخن را با گفتارى از يكى از مفسّران پايان مى دهيم: آلوسي از مفسران اهل سنّت نقل مى كند كه: «لباس هاى بهشتى به قدرى زيباست كه اگر يكى از آنها را در دنيا بگسترانند اهل دنيا مدهوش مى شوند!».(5)،(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.