پاسخ اجمالی:
«قرآن» در مورد تخت هاي بهشتيان، گاه به «سُرُر» و گاهي به «مَرْفُوعَةٌ» و گاهي به «مَصْفُوفَةٌ» تعبير كرده است. «سُرُر» ممكن است اشاره به اين باشد كه تخت هاى بهشتى بافت هاى مخصوصى از جواهرات و يا اليافى از طلا و نقره دارند و يا اشاره به قرار گرفتن آنها با نظم خاصى كنار يكديگر باشد. تعبير به «مَصْفُوفَةٌ» به صفّ اندر صفّ بودن تخت هاى بهشتى و تعبير به «مَرْفُوعَةٌ» به بلندى آنها اشاره دارد. بلندي تخت هاى بهشتى يا به خاطر تسلط آنان بر مناظر زيباى اطراف خود و يا اشاره به بالا بودن ارزش آنها و يا پاكى آنها و يا همه اين موارد باشد.
پاسخ تفصیلی:
«قرآن مجيد» در مورد تخت هايى كه بهشتيان بر آن مى نشينند، گاهى تعبير به «سُرُر» جمع «سرير» كرده چنانكه در آيه 15 و 16 سوره «واقعه» مى فرمايد: «عَلَى سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ * مُتَّكِئِينَ عَلَيْها مُتَقَابِلِينَ»؛ (مقربان بر تخت هايى كه به هم پيوسته و صفّ كشيده است قرار دارند؛ در حالى كه بر آنها تكيه كرده و روبروى يكديگرند).
اين تعبير در پنج آيه از «قرآن مجيد» تكرار شده، در يك مورد مانند آيه فوق توصيف به «مَوْضُونَة» شده است كه از ماده «وَضْن» که در اصل به معناى «بافتن زره» است، و بعدا در مورد هر چيز بافته شده اى كه تار و پود آن محكم باشد استفاده گردیده است، در اينجا ممكن است اشاره به اين باشد كه تخت هاى بهشتى بافت هاى مخصوصى از لؤلؤ و ياقوت و جواهرات و يا اليافى از طلا و نقره دارند و يا اينكه اشاره به قرار گرفتن آنها با نظم خاصى در كنار يكديگر و روبروى هم مى باشد كه هر كدام از اينها را بعضى از مفسّران گفته اند.
و در بعضى از آيات نيز توصيف به «مَصْفُوفَةٌ» شده مانند: «مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ»(1) و در بعضى «مَرْفُوعَةٌ» مانند: «فِيهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ»(2) كه اوّلى اشاره به صفّ اندر صفّ بودن تخت هاى بهشتى و دوّمى اشاره به ارتفاع و بلندى آنها مى كند. بلند بودن تخت هاى بهشتى يا به خاطر آن است كه بهشتيان بتوانند با جلوس بر آنها بر تمام مناظر زيباى اطراف خود مسلّط باشند و يا اشاره به بالا بودن ارزش و اهمّيّت آنها و يا پاكى و قداست و ارزش والاى معنوى آنهاست و يا همه اينها.
به هر حال تخت هاى بهشتى به صورت مجموعه هاست تا بهشتيان بتوانند از لذّت انس با يكديگر بهره كافى بگيرند، همان گونه كه در دو آيه از «قرآن» تنها تعبير به «عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ» آمده است كه به معناى قرار گرفتن روبروى يكديگر است.(3)
نكته قابل توجه اينكه «سُرُر» جمع «سرير» از ماده «سُرور» به معناى خوشحالى است، گويى نشستن بر تخت ها عموماً و تخت هاى بهشتى خصوصاً خود از اسباب نشاط و خوشحالى است، بعلاوه مربوط به مجالس انس و سرور است، و گاه تعبير به «اَرائِك» شده است: اين تعبير در پنج آيه «قرآن» درباره تخت هاى بهشتى آمده است، در يك مورد مى فرمايد: «مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ»(4)؛ (مؤمنان صالح در باغ هاى بهشتى بر تختها تكيه زده اند). همين تعبير با كمى تفاوت در آيه 56 سوره «يس» آمده: «فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ» و عيناً در آيه 13 سوره «انسان» و در دو آيه: «عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ»؛ (بر تختها نشسته و تماشا مى كنند) ديده مى شود (مطففين، آيات 23 و 35).
«اَرائكْ» جمع «اَريكَهْ» به گفته بسيارى از مفسّران (مانند مجمع البيان، قرطبى، فخر رازى و روح المعانى) به معناى تخت هايى است كه در حجله ها مى زنند و بعضى آن را به معناى تختِ سايبان دار تفسير كرده اند و در اصل به گفته راغب در «مفردات» از «اراك» كه نام درخت معروفى است و عربها از آن سايبان درست مى كردند گرفته شده و يا از «اَرُوك» به معناى اقامه و توقف است.
ابوالفتوح رازى ذيل آيه 13 سوره «انسان» صريحاً مى گويد: «سرير» و «اريكه» دو معناى متفاوت دارد كه يكى سايبان دار و ديگرى بى سايبان است.
اتفاقاً تعبيرات آيات نيز گواه بر اين معناست؛ زيرا سخن از «سرر» در مواردى مطرح شده است كه بهشتيان مجلس اُنس با يكديگر دارند و در برابر هم مى نشينند و سخن مى گويند؛ در حالى كه «ارائك» مربوط به جلسات خصوصى آنهاست و در آن موقع كه با همسران خود خلوت مى كنند، چنانكه در آيه 56 سوره «يس» مى خوانيم: «هُمْ وَ اَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ»؛ (آنها و همسرانشان در سايه ها بر تخت های مخصوص تكيه كرده اند).
و از اينجا مى توان نتيجه گرفت كه اگر «قرآن» مى فرمايد: «مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ لَا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْساً وَ لَا زَمْهَرِيراً»(5)؛ (بهشتيان در آنجا بر تخت هاى سايبان دار تكيه كرده و در آنجا نه آفتاب سوزان مى بينند و نه سرماى سخت). ممكن است اشاره به اين باشد كه تابش آفتاب مربوط به زمانى است كه روى اين تخت هاى مخصوص نشسته اند هر چند براى اين آيه تفسير ديگرى نيز هست.
جالب اينكه در «قرآن مجيد» پنج آيه درباره سريرهاى بهشتى و پنج آيه درباره اريكه ها آمده است و اشارات متساوى به زندگى خصوصى و عمومى بهشتيان در آنها شده است.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.