پاسخ اجمالی:
يكي از سؤالات مهمّ در بحث معاد، معنا و مفهوم «ميزان» است. در بعضى از روايتها «ميزان» به وجود مقدس امامان معصوم(ع) و در حديث ديگر به عدل و در حديث داود(ع) چيزى كه كفه هاى آن تمام زمين و آسمان را پر كرده است تفسير شده و اين سه در ظاهر با هم متضادّند؛ ولى با توجه به اينكه حقيقت ميزان، همان عدل الهى است و پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نمونه و مظهر عدل او هستند تضادّ برطرف مي شود؛ چون آنها هستند كه موازنه ميان اعمال و پاداش و كيفر را برقرار مى سازند.
پاسخ تفصیلی:
يكي از سؤالات مهمّ در بحث معاد، معنا و مفهوم «ميزان» است. مرحوم «شيخ مفيد» مى گويد: «معناى ميزان آن گونه كه گروهى از اخباريينِ جامد فكر مى كنند كه ترازوهاى اعمال همچون ترازوهاى دو كفه اى اين جهان هستند، نيست؛ بلكه همان گونه كه در خبر وارد شده اميرمؤمنان(عليه السلام) و امامان از ذريه او(عليهم السلام) ترازوهاى سنجش در قيامتند، آنها هستند كه موازنه ميان اعمال و پاداش و كيفر را برقرار مى سازند».(1)
ولى بعضى از مفسّران اين سخن را نپذيرفته و معتقدند ترازويى همچون ترازوهاى سنجش اين جهان در آن روز برپا مى شود و اعمال انسان داراى وزن خواهند بود و يا نامه اعمال را كه داراى وزن است با آنها مى سنجند.
بعضى نيز مانند مرحوم علّامه مجلسى (رضوان الله عليه) مى گويند: «ما به ميزان به طور اجمال ايمان داريم؛ اما درباره جزئيات و چگونگى آنها از پيش خود چيزى نمى گوييم».
قابل توجه اينكه در خبرى آمده است كه حضرت داود(عليه السلام) از خداوند تقاضا كرد كه ميزان را به او ارائه دهد، خداوند ميزان را به او نشان داد، هر كدام از كفه هاى آن به اندازه فاصله مشرق تا مغرب بود! هنگامى كه داود اين منظره را مشاهده كرد مدهوش شد، وقتى كه به هوش آمد عرض كرد: خداى من چه كسى مى تواند كفه آن را از حسنات پر كند؟ خطاب آمد اى داود! من هنگامى كه از بنده ام راضى باشم آن را با يك دانه خرما [كه در راه خدا انفاق كند] پر مى كنم!)؛ «رُويَ اَنَّ داوُدَ(عليه السلام) سَأَلَ رَبَّهُ اَنْ يُرِيَهُ الْمِيزَانَ فَاَرَاهُ، كُلُّ كَفَّةٍ كَمَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ، فَغُشِيَ عَلَيْهِ، ثُمَّ اَفَاقَ فَقَالَ: اِلَهي! مَنِ الَّذِي يَقْدِرُ اَنْ يَمْلَأَ كَفَّتَهُ حَسَنَاتَ؟ فَقالَ يا داوُدُ اِنِّي اِذا رَضِيتُ عَنْ عَبْدِي مَلَأْتُهَا بِتَمْرَةٍ».(2)
در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) آمده است كه وقتى از معناى ميزان از حضرتش سؤال كردند فرمود: «اَلْمِيزانُ اَلْعَدْلُ»(3)؛ (ترازوى سنجش، همان عدالت است).
در اينجا اين سؤال مطرح مى شود كه جمع ميان اين احاديث چگونه است؟ در بعضى از آنها «ميزان» به معناى وجود مقدس امامان معصوم(عليهم السلام) و در حديث اخير به معناى عدل و در حديث داود چيزى كه كفه هاى آن تمام زمين و آسمان را پر كرده است تفسير شده و اين سه در ظاهر با هم متضادّند.
ولى با توجه به يك نكته اين تضادِّ صورى برطرف مى شود و آن اينكه حقيقت ميزان، همان عدل الهى است و پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و امامان معصوم(عليهم السلام) نمونه و مظهر عدل او هستند و از سوى ديگر مى دانيم قانون عدل سراسر زمين و آسمان را زير بال و پر خود گرفته: «بِالْعَدْلِ قَامَتِ السَّمَواتُ وَ الْأَرْضُ».(4)
و از اينجا روشن مى شود كه چرا داود از مشاهده عظمتِ ميزان، مدهوش شد؛ زيرا عظمت مقام عدل و مقامات محمّد و آل محمّد(عليهم السلام) به قدرى بود كه اعمال خود را در مقابل آن ناچيز يافت و جالب اينكه اين ترازوى با آن عظمت با يك دانه خرما كه روح اخلاص در آن باشد و موجب خشنودى حقّ شود پر مى گردد.
بعضى از محققان معتقدند كه پيشوايان معصوم و اولياء خدا به منزله يك كفّه ترازو هستند و خود انسانها با اعمال و عقائد و نياتشان به منزله كفّه ديگرند كه در قيامت اين دو با هم موازنه و سنجيده مى شود و اين سخن را مى توان از تعبيرات «قرآن» كه مى گويد: «مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ...»؛ (كسانى كه ميزان هاى آنها سبك است) يا «فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ...»؛ (كسانى كه ميزان آنها سنگين است) يا تعبيرى كه در سوره «كهف»، آيه 105 آمده كه درباره گروهى از كافران مى فرمايد: «فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَزْناً»؛ (روز قيامت براى آنها وزنى برپا نمى كنيم) استفاده كرد؛ چرا كه سبك بودن ميزان به خاطر نداشتن اعتقادات حقّ و اعمال صالح از سوى گروهى و سنگين بودن آن به خاطر داشتن اين سرمايه هاى وزين از سوى گروه ديگر است و به هر حال انسانها از يكسو و اولياء الله از سوى ديگر با هم موازنه مى شوند و به هر اندازه ما شباهت و نزديكى به عقائد و اوصاف و اعمال آنها داشته باشيم ميزان عمل ما سنگين تر است. (دقت كنيد).(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.