پاسخ اجمالی:
قرآن در يك جا حسابگر اعمال بندگان را خداوند و در جاي ديگر، خود انسان دانسته است و اين دو هيچ تضادّى با هم ندارند. حساب كننده اصلى خداست؛ ولى به انسان نيز گفته مى شود تو مى توانى حسابگر خويش باشى و نتيجه همه اين محاسبه ها يكى است؛ چراكه مدارك حساب آن قدر روشن و پاداش ها معيّن و قوانين الهى در آن روز صريح و آشكار است كه جائى براى استنباط هاى نظرى كه مايه اختلاف احكام قضات مى شود وجود ندارد.
پاسخ تفصیلی:
در «قيامت» حسابرسي بندگان با خداوند خواهد بود. «قرآن» در سوره «غاشیه»، با صراحت مى فرمايد: (مسلماً بازگشت همه آنها به سوى ماست و سپس به طور قطع حساب همه آنها با ما خواهد بود)؛ «اِنَّ اِلَيْنا اِيابَهُمْ ثُمَّ اِنّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ».(1)
در حالى كه در سوره «اسراء»، آيه 14 مى فرمايد: (روز قيامت به هر انسانى خطاب مى شود نامه اعمالت را بخوان كافى است [تا] خودت امروز حسابگر خويش باشى!)؛ «اِقْرَءْ كِتابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً».
البته در اين دو تعبير، تضادّى نيست، حساب كننده اصلى خداست؛ ولى به انسان نيز گفته مى شود تو مى توانى حسابگر خويش باشى و نتيجه همه اين محاسبه ها يكى است؛ چراكه مدارك حساب آن قدر روشن و پاداش ها معيّن و قوانين الهى در آن روز صريح و آشكار است كه جائى براى استنباط هاى نظرى كه مايه اختلاف احكام قضات مى شود وجود ندارد.
قابل توجه اينكه در جمله هاى «اِنَّ اِلَيْنا اِيابَهُمْ * ثُمَّ اِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ»؛ كلمات «اِلَيْنا» و «عَلَيْنا» كه خبر است مقدم شده و مفيد حصر است، يعنى بازگشت آنها تنها به سوى ماست و حساب آنها فقط بر ما خواهد بود و به اين ترتيب هر احتمال و توهّم ديگرى را نفى مى كند.
به هر حال اين تهديدى است نسبت به كفّار و مجرمانى كه از آيات حقّ روى گردانند و ضمناً مى تواند بشارتى باشد براى «اولياء الله» كه مى دانند حسابشان با خدا و بازگشت شان به سوى آن محبوب دل هاست و اگر در كنار اعمالِ صالح لغزشى داشته اند با لطف و كرمش، قابل حلّ است.
اين نكته نيز قابل ملاحظه است كه در بعضى از روايات و زيارت نامه ها آمده است كه بازگشت خلق و حساب آنها با حضرت علي(عليه السلام) يا ائمّه معصومين(عليهم السلام) است و همين موضوع سبب خرده گيرى بعضى از مفسّران اهل سنّت مانند آلوسى در «روح البيان» شده كه مي گويند: اين سخن با آنچه در آيات فوق آمده ناسازگار مى باشد؛ در حالى كه همه مى دانيم حضرت علي(ع) و ائمّه معصومين(ع) همگى مجرى فرمان خدا هستند، بنابراين حسابرسى آنها حسابرسى خداست، درست همچون اعمالى كه فرشتگان در عالم «تكوين» و «تشريع» انجام مى دهند كه همگى كارهاى خدا محسوب مى شود چون به امر و فرمان او است و در عين حال به فرشتگان نيز نسبت داده شده است.
در واقع اشتباه معروفى را كه اين برادران همه جا كرده اند در اينجا نيز تكرار شده و آن، اشتباه «ما بالعرض» و «ما بالذات» است. به تعبير روشن تر هيچ كس نمى گويد حسابرسى و بازگشت خلائق به طور استقلال با حضرت علي(عليه السلام) و ساير امامان معصوم(عليهم السلام) است؛ بلكه همه مى گويند اين كار ذاتاً از آن خداست؛ ولى بالواسطه از آنِ آنها مى باشد.
همان گونه که در مسئله شفاعت و علم غیب و مانند اینها نیز همه این امور بالذّات از آن خداست و بالعرض برای انبیاء و اولیاء یا فرشتگان است.
عجب اينكه آلوسى در پايان كلامش توجه مختصرى به اين نكته كرده؛ ولى باز مسير بحث را عوض مى كند و مى گويد: «اگر منظور اين است چه خصوصيتى علي(عليه السلام) از ميان انبياء و مرسلين و ملائكه مقرّبين دارد؟!».(2)
پاسخ اين سؤال نيز معلوم است، امام على(ع) فرد شاخص و اعلاى آنهاست و از آنجا كه در ميان امّت اسلامى مجهول القدر بود، خدا مى خواهد از اين طريق مقام والاى او را به همه اهل عالم نشان دهد.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.