پاسخ اجمالی:
خداوند در آیه 195 سوره «بقره» از مسلمانان می خواهد بوسیله انفاق خود را از خطرات نجات دهند؛ «در راه خدا انفاق كنيد، [و با ترك انفاق] خود را به دست خود به هلاكت نيفكنيد». این آیه يك حقيقت گسترده اجتماعى را روشن می سازد و آن اين كه انفاق سبب رهايى افراد اجتماع از هلاكت است. آری وقتى كه انفاق فراموش شود و ثروت ها در يك قطب اجتماع جمع گردد، اكثريتى محروم و بينوا به وجود مى آيند و پس از چندی انفجار عظيمى در اجتماع رخ می دهد كه نفوس و اموال سرمايه داران در آتش آن خواهد سوخت! از اين جا است که ارتباط مسأله انفاق و پيشگيرى از هلاكت روشن مى شود.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در قرآن از مسلمانان می خواهد با انفاق، خود را از خطر نابودی و هلاکت نجات دهند. از این رو می فرماید: «وَ أَنْفِقُواْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَ لَاتُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُواْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»(1)؛ (و در راه خدا انفاق كنيد، [و با ترك انفاق] خود را به دست خود به هلاكت نيفكنيد و نيكى كنيد كه خداوند نيكوكاران را دوست مى دارد).
در توضيح و تبیین این آیه می توان گفت؛ جهاد به همان اندازه كه به مردان با اخلاص و نيرومند و كارآزموده نيازمند است به اموال و ثروت نيز احتياج دارد؛ زيرا در جهاد، هم آمادگى روحى و بدنى لازم است و هم اسلحه مناسب و تجهيزات جنگى. درست است كه عامل تعيين كننده سرنوشت جنگ، در درجه اوّل روحيّه سربازان است؛ ولى سرباز، احتياج به وسايل دارد؛ اين جاست كه اين آيه تأكيد مى كند انفاق نكردن در اين راه به هلاكت افكندن خود و مسلمانان است؛ مخصوصاً در زمان ظهور اسلام، بسيارى از مسلمانان شور و عشق به جهاد در سر داشتند؛ ولى فقير و نيازمند بودند و نمى توانستند حتّى وسايل ساده جنگى تهيّه كنند، چنان كه قرآن نقل مى كند كه آنها مى آمدند و از پيغمبر مى خواستند كه وسيله جنگ براى آنها فراهم سازد و آنان را به ميدان جهاد برساند و چون وسيله فراهم نبود غمناك و افسرده با چشم اشكبار بر مى گشتند: «تَوَلَّواْ وَ أَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلَّا يَجِدُواْ مَا يُنفِقُونَ»(2)؛ ([از نزد تو] بازگشتند در حالى که چشمانشان از اندوه اشکبار بود؛ زیرا چیزى نداشتند که در راه خدا انفاق کنند [و با آن به میدان بروند]).
از سوى ديگر، اين آيه هر چند در ذيل آيات جهاد آمده است؛ ولى يك حقيقت گسترده اجتماعى را مى توان از آن استفاده كرد و آن اين كه انفاق به طور كلّى سبب رهايى افراد اجتماع از هلاكت است و بعكس هنگامى كه انفاق فراموش شود و ثروت ها در يك قطب اجتماع جمع گردد، اكثريّتى محروم و بينوا به وجود مى آيند و ديرى نخواهد گذشت كه انفجار عظيمى در اجتماع به وجود مى آيد كه نفوس و اموال سرمايه داران در آتش آن خواهد سوخت! از اين جا ارتباط مسأله انفاق و پيشگيرى از هلاكت روشن مى گردد. بنابراين، انفاق قبل از آنكه به حال محرومان مفيد باشد به نفع ثروتمندان است. آرى، تعديل ثروت، حافظ ثروت است. [حضرت] علي(عليه السلام) به همين حقيقت اشاره مى كند آنجا كه مى فرمايد: «حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكاةِ»(3)؛ (اموال خويش را با دادن زكات حفظ كنيد).
در پايان آيه دستور به احسان داده شده: «وَ أَحْسِنُواْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»؛ يعنى، از مرحله جهاد و انفاق به مرحله احسان و نيكى رهبرى م ىكند؛ زيرا مرحله احسان، بالاترين مراحل تكامل انسانى است كه اسلام به آن توجّه دارد. آمدن اين جمله در ذيل آيه انفاق در ضمن اشاره به اين است كه در انفاق مى بايست كمال نيكى و مهربانى باشد و از هر نوع منّت و آنچه باعث رنجش و ناراحتى انفاق شونده مى باشد برحذر گردد.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.