پاسخ اجمالی:
«قرآن» در آيات متعدّدى پيرامون قداست كعبه سخن گفته از جمله: آيه 96 سوره «آل عمران»: «نخستين خانه اى كه براى مردم بنا نهاده شد، همان است كه در سرزمين مكّه است؛ كه پربركت و مايه هدايت جهانيان است». آيه 97 سوره «مائده»: «خداوند كعبه را وسيله اى براى استوارى و سامان بخشيدن به كار مردم قرار داده؛ و همچنين ماه حرام، و قربانى هاى بى نشان، و قربانى هاى نشاندار را؛ اين گونه احكام به خاطر آن است كه بدانيد خداوند آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است را مى داند؛ و بدانيد خدا بر هر چيزى داناست» و ...
پاسخ تفصیلی:
«قرآن مجيد» در آيات متعدّدى پيرامون قداست و اهميّت كعبه سخن گفته است، كه به سه مورد آن اشاره مى شود:
1. آيه اوّل: خداوند متعال در آيه شريفه 96 سوره «آل عمران» مى فرمايد: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِى بِبَكَّةَ مُبَارَكاً وَ هُدىً لِلْعَالَمِينَ»؛ (نخستين خانه اى كه براى مردم [و نيايش خداوند] بنا نهاده شد، همان است كه در سرزمين مكّه است؛ كه پربركت و مايه هدايت جهانيان است).
چند نكته در اين آيه قابل توجّه است:
الف) نخست اينكه طبق آيه فوق، كعبه اوّلين عبادتگاه بشر بوده است و حضرت آدم(عليه السلام) آن را بنا كرد، و در طوفان نوح(عليه السلام) ويران شد، و حضرت ابراهيم(عليه السلام) به كمك فرزندش حضرت اسماعيل(عليه السلام) آن را تجديد بنا كرد؛ يعنى از زمان حضرت آدم(ع) اين خانه بوده است. بنابراين، قديمى ترين معبد جهان بشريّت است.
ب) از واژه «لِلنَّاسِ» استفاده مى شود كه اين معبد براى خداوند فايده اى ندارد و اساساً خداوند براى جلبِ منفعت خود آن را نساخته؛ بلكه براى استفاده مردم آن را بنا كرده است. براى اسلام، ايمان، وحدت، اتّحاد و يكپارچگى مردم ساخته شده است.
ج) سومين مطلب اينكه: اين خانه، خانه مباركى است؛ زيرا مايه هدايت، همبستگى، اتّحاد، قرب الى الله و ديگر آثار و فوايد عالى است.
2. آيه دوم: در آيه شريفه 97 سوره «مائده» آمده است: «جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِياماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْيَ وَ الْقَلَائِدَ ذلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّماواتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ أَنَّ اللهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليمٌ»؛ (خداوند كعبه [بيت الحرام] را وسيله اى براى استوارى و سامان بخشيدن به كار مردم قرار داده؛ و همچنين ماه حرام، و قربانى هاى بى نشان، و قربانى هاى نشاندار را؛ اين گونه احكام به خاطر آن است كه بدانيد خداوند آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است را مى داند؛ و بدانيد خدا بر هر چيزى داناست).
منظور از «قِيَاماً لِلنَّاسِ» در آيه فوق چيست؟ منظور سامان بخشيدن به زندگى انسان هاست، كه شامل زندگى مادّى و معنوى مى شود؛ زيرا فلسفه و اسرارى كه براى حجّ گفته شده در حقيقت به منظور سامان بخشيدن به زندگى انسان هاست، به اين اسرار توجّه فرماييد:
الف) بُعد اخلاقى؛ اگر حجّاج واقعاً به فكر حجّ و اعمال و مناسك آن باشند و به فلسفه آن بينديشند و پيام هاى آن را دريافت دارند و فقط به فكر سوغات و تهيّه اجناس نباشند، حجّ يك دوره تهذيب و پالايش اخلاق و تولّد ثانوى است.
ب) بُعد سياسى؛ حجّ باعث قوّت و قدرت مسلمين است. اگر نمايندگان تمام كشورهاى اسلامى و غير اسلامى كه سكنه مسلمان دارد جمع شوند و در مورد نقاط ضعف و قوّت مسلمانان بحث و گفتگو كنند و نقاط قوّت خويش را تقويت و نقاط ضعف را جبران نمايند، پشت دشمنان را شكسته، و باعث استوار شدن سياست اسلامى خواهد شد.
ج) بُعد اقتصادى؛ برخى تصوّر مى كنند كه در مراسم حجّ، جاى كار اقتصادى نيست؛ در حالى كه يكى از اسرار و فلسفه هاى حجّ [طبق برخى روايات](1) كار اقتصادى است. اگر اقتصاددان هاى مسلمان در ايّام حجّ جمع شوند و برنامه اقتصادى مشتركى بريزند و كشورهاى مختلف اسلامى پيمان هاى اقتصادى با يكديگر امضا كنند، اقتصاد مسلمانان شكوفا مى شود. بنابراين، حجّ زندگى مسلمانان را از نظر اخلاقى، سياسى، اقتصادى و جهات ديگر سامان مى بخشد.
3. آیه سوم: در آيه شريفه 127 سوره «بقره» به بُعد ديگرى از اهميّت قديمى ترين معبد جهان اشاره شده است. توجّه فرماييد: «وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»؛ (و [به ياد آوريد] هنگامى را كه ابراهيم و اسماعيل، پايه هاى خانه كعبه را بالا مى بردند؛ [و مى گفتند:] پروردگارا! از ما بپذير كه تويى شنوا و دانا). حضرت ابراهيم و فرزندش(عليهما السلام) پس از آنكه بازسازى كعبه را به انجام رسانيدند، دست به دعا برداشته و 5 دعاى بسيار با ارزش براى كعبه كردند:
1. «رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَداً آمِناً»(2)؛ (پروردگارا! اين سرزمين را شهر امنى قرار ده!). اوّلين مطلبى كه براى هر كشورى لازم است امنيّت است. اگر امنيّت باشد بقيّه نعمت ها هم خواهد بود، و اگر امنيّت نباشد همه چيز ويران مى شود.
2. «وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ»(3)؛ (و اهل آن را [آنها كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده اند] از ثمرات [گوناگون]، روزى ده!).
علّت اينكه حضرت براى سامان يافتن اوضاع اقتصادى ساكنان مكّه دعا مى كند اين است كه اگر زندگى مادّى سامان يابد زندگى معنوى بهتر سامان مى يابد؛ زيرا آدمِ گرسنه ايمان ندارد(4) به دنبال سرقت و قاچاق موادّ مخدر و مانند آن مى رود و حتّى ممكن است [نعوذ بالله] دست به خودفروشى بزند. به هر حال آن حضرت دعا كرد كه خداوند از ميوه هاى گوناگون، روزى مردم مكّه كند.
و اين دعاي عجيب به هدف اجابت نشست به گونه اى كه اكنون در هر فصل از سال هر نوع ميوه اى در آن سرزمين خشك و بى آب و علف يافت مى شود، به علاوه داخل مكّه درختان زيباى فراوانى كاشته شده است. و در صحراى عرفات ديگر خبرى از آن بيابان خشك و سوزان نيست، بلكه تبديل به باغ بزرگ و سرسبزى شده است.
3. «رَبَّنَا إِنِّى أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِى بِوَادٍ غَيْرَ ذِى زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِى إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ»(5)؛ (پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در سرزمين بى آب و علفى، در كنار خانه اى كه حرم توست، ساكن ساختم تا نماز را برپا دارند، تو دل هاى گروهى از مردم را متوجّه آنها ساز؛ و از ثمرات به آنها روزى ده؛ شايد آنان شكر تو را بجا آورند!).
از اين دعا معلوم مى شود كه مسئله مهم، حكومت بر دلهاست و با زور و اجبار نمى توان براى مدّت طولانى جايى را اداره كرد. مسئولين حكومت ها بايد دلها و قلب هاى مردم را تسخير كنند.
4. «رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ»(6)؛ (پروردگارا! ما را تسليم [فرمان] خود قرار ده! و از دودمان ما، امّتى كه تسليم فرمان [تو] باشند، به وجود آور!). حضرت ابراهيم(عليه السلام) پس از دعا براى بهبود بخشيدن به اقتصاد و امنيّت مكّه و جلب قلوب مردم، از خداوند مى خواهد كه جوانان و فرزندان صالح و شايسته اى نصيبش شود. و اين، نقش مهمّ جوانان را در سرنوشت يك جامعه مى رساند. اگر مملكتى همه چيز داشته باشد، امّا دشمن فرزندان و جوانانش را به وسيله ماهواره ها، رسانه هاى فاسد و مفسد، نشريات ضالّه، و كتاب هاى گمراه كننده، فاسد كرده باشد، همه چيز را از دست خواهد داد. امّا اگر نيروى جوان سالم و كارآمدى داشته باشد، بقيّه نارسايى ها جبران شده، و سرانجام كامياب و پيروز مى گردد.
5. «رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمْ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»(7)؛ (پروردگارا! پيامبرى در ميان آنها از خودشان برانگيز، تا آيات تو را بر آنان بخواند، و آنها را كتاب و حكمت بياموزد، و پاكيزه كند؛ زيرا تو توانا و حكيمى). پنجمين دعاى حضرت ابراهيم(عليه السلام) انتخاب رسولى از جنس خود مردم به منظور تعليم و تربيت و آموزش و پرورش آنهاست.
دعاهاى پنجگانه حضرت ابراهيم(عليه السلام)، يعنى امنيّت، اقتصاد، محبوبيت مردمى، نيروى انسانى سالم و تعليم و تربيت، اركان اصلى هر ملّت و كشورى است، كه اگر در اين زمينه ها موفّق باشند عزيز و سرافراز خواهند بود. و بدون آن، چيزى جز ويرانى و خرابى و ذلّت نصيب آن كشور نمى گردد.
از مباحثي كه پيرامون آيات سه گانه گذشت، اهميّت و قداست خانه كعبه از نظر «قرآن» روشن شد.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.