پاسخ اجمالی:
در علم تاريخ، دو اصطلاح وجود دارد؛ يكي «تاريخ تدوين» است و ديگري «تاريخ تكوين». تاريخ تدوين تاريخى است كه توسّط مورّخان تدوين می گردد که گاهی همراه با مطالب خلاف واقع و تحریف واقعیت است. ولی تاريخ تكوين نوشتنى نيست، دروغ و خلافى در آن راه ندارد و مردم می توانند آن را ببیند و از آن عبرت بگیرند مثل؛ کاخ کسری و تخت جمشید که مردم آن را می بینند و از آن عبرت می گیرند. اگر در روایات آمده که «هر گاه از كنار خانه خراب شده اى يا قصر ويرانى مى گذرى، لحظه اى بايست و از آنها بپرس: ساكنان تو كجايند؟ و...» اشاره به تاریخ تکوین دارد.
پاسخ تفصیلی:
در علم تاريخ، دو اصطلاح وجود دارد؛ يكي «تاريخ تدوين» است و ديگري «تاريخ تكوين». «تاريخ تدوين» تاريخى است كه توسّط مورّخان تدوين گشته، و در كتابها ماندگار شده است. متأسّفانه برخى از كتاب هاى تاريخِ تدوين آميخته با مطالب خلاف واقع است، حتّى در تاريخ مدوّن اسلام هم تحريف هايى صورت گرفته، و در آن مطالبى غير واقع ثبت شده است؛ هم در تاريخ صدر اسلام و هم در تاريخ پس از آن.
امّا «تاريخ تكوين» نوشتنى نيست، دروغ و خلافى در آن راه ندارد. تاريخ تكوين، تاريخى است كه در خارج وجود دارد و هر كس مى تواند آن را نظاره كند.
كاخ ويران شده كسرى، تاريخ تكوينى است. آنجا همه چيز خاموش و رو به ويرانى است و با فعاليّت ها و هزينه هاى ميراث فرهنگى سرپا نگه داشته شده است. اگر به عقب برگرديم و به تماشاى آنجا بنشينيم، خواهم ديد، زمانى در آنجا چه غوغايى بوده، چه برنامه هايى داشته اند. مردم در برابر شاهان سجده كرده و به خاك مى افتادند. شخص خوش ذوقى همچون خاقانى مى خواهد كه اين منظره را ببيند و بگويد:
دندانه هر قصرى پندى دهدت نو نو *** پند سر دندانه بشنو ز بن دندان!
يا اگر به تخت جمشيد كه رو به ويرانى است و به كمك هزينه هاى زياد آن را سرپا نگه داشته اند (كه متأسّفانه معمولاً به عنوان پيشينه تمدّن به آن نگاه مى كنند، نه به عنوان نگاه عبرت)، لحظه اى بنگريم و نگاهى به ستون هاى عظيم و تاريخى اين كاخ وسيع ويران شده بيندازيم و سپس باز گرديم، خواهيم ديد چه خبرهايى بوده و اكنون چه شده است؟
ما نيز پس از چند سال به آنها ملحق خواهيم شد، هم اكنون بايد به حال خود فكرى كنيم. آرى تاريخ تكوينى بسيار آموزنده است.
شخصى خدمت امام صادق(عليه السلام) رسيد و عرض كرد: يابن رسول الله! حديثى را به نقل از جدّت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) شنيده ام، مى خواستم بدانم صحّت دارد يا نه؟ فرمود: كدام حديث؟ عرض كرد: «تَفَكُّرُ ساعَةٍ خَيْرٌ مِنْ قِيامِ لَيْلَةٍ»(1)؛ (ساعتى فكر كردن بهتر است از اين كه انسان شب را تا به صبح به عبادت بپردازد). آيا واقعاً يك ساعت فكر كردن از يك شب عبادت بهتر است؟ امام(ع) فرمود: بله، اين روايت از جدّم رسول خدا(ص) است آن بزرگوار فرمود: يك ساعت فكر كردن بهتر از يك شب عبادت است. راوى پرسيد: در مورد چه چيزى فكر كنيم؟ حضرت فرمود: «يَمُرُّ بِالدُّورِ الْخَرِبَةِ فَيَقُولُ اَيْنَ سَاكِنُوكَ؟ اَيْنَ بَانُوكَ؟ ما لَكِ لَا تَتَكلَّمِينَ»(2)؛ (هنگامى كه از كنار خانه خراب شده اى [يا قصر ويرانى يا كاخ درهم شكسته اى] مى گذرى، لحظه اى بايست و از آنها بپرس: ساكنان تو كجايند؟ بنيانگذاران تو چه شدند؟ به آن ديوار خاموش بگو: چرا سخن نمى گويى؟).
آرى چنين فكرى معادل يك شب؛ بلكه طبق برخى روايات بهتر از يك سال عبادت است. اى عزيزى كه در مجلس فاتحه شركت مى كنى! آيا هيچ فكر كرده اى كه بالاخره روزى هم اين مجلس براى تو تشكيل مى شود؟ خانواده، دوستان، بستگان، ياران، همسايگان و همكارانت مى آيند و از تو سخن مى گويند! خلاصه اين كه اينها تاريخ تكوينى است و نياز به فكر و انديشه و تدبّر دارد.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.