پاسخ اجمالی:
امام علي(ع) در خطبه 167 «نهج البلاغه»، درباره آماده شدن برای «مرگ» چنين هشدار مي دهد: «به سوى آن امر عمومى و خصوصى، يعنى مرگ، مبادرت ورزيد [و براى آن آماده شويد]؛ چرا كه [گروهى از] مردم، پيش از شما رفتند و قيامت از پشت سر شما را بانگ مى زند [و به پيش مى راند]، [حال كه چنين است] سبكبار شويد تا به قافله برسيد؛ چرا كه پيشينيان را در انتظار رسيدن بازماندگان نگه داشته اند [تا همه در يك زمان محشور شوند]».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(علیه السلام) در بخشی از خطبه 167 «نهج البلاغه»، مخاطبان خود را به مسئله پايان عمر كه براى همه رخ خواهد داد توجّه مى دهد و مى فرمايد: (به سوى آن امر عمومى و خصوصى، يعنى مرگ، مبادرت ورزيد [و براى آن آماده شويد]؛ چرا كه [گروهى از] مردم، پيش از شما رفتند و قيامت از پشت سر، شما را بانگ مى زند [و به پيش مى راند])؛ «بَادِرُوا أَمْرَ الْعَامَّةِ وَ خَاصَّةَ أَحَدِكُمْ وَ هُوَ الْمَوْتُ، فَإِنَّ النَّاسَ أَمَامَكُمْ، وَ إِنَّ السَّاعَةَ تَحْدُوكُمْ(1) مِنْ خَلْفِكُمْ». منظور از امر عمومى و خصوصى، همان مرگ است؛ زيرا اگر به كلّ جامعه انسانى نگاه كنيم مرگ در سرنوشت همه آنها رقم زده شده است، بنابراين جنبه عمومى دارد و اگر تنها به خودمان بنگريم باز مرگ را در پايان عمر حاضر مى بينيم، بنابراين جنبه خصوصى دارد، و با توجّه به تفسيرى كه امام(ع) فرموده، جمله «وَ هُوَ الْمَوْتُ»(2) ترديدى در اين تفسير باقى نمى ماند و شگفت آور است كه چگونه بعضى از مفسّرانِ «نهج البلاغه» جمله «بَادِرُوا أَمْرَ الْعَامَّةِ» را به معناى اصلاح امور جامعه تفسير كرده اند. جمله هاى بعد نيز نشان مى دهد كه آنچه در اين عبارت آمده مربوط به مرگ و پايان زندگى است؛ نه اصلاح جامعه انسانى، كه آن مقوله ديگرى است. آرى، دو دليل بر حقانيت مرگ ـ كه يك قانون عمومى است - وجود دارد:
1. نخست اينكه با چشم خود گروهى را مى بينيم كه پيش از ما بار اين سفر را مى بندند و در جلوى اين قافله به حركت در مى آيند. جسد بى جان آنها را بر دوش مى گيريم و به قبرستان مى بريم و به خاك مى سپاريم و باز مى گرديم. آيا ميان ما و آنها تفاوتى است كه آنها بروند و ما بمانيم؟!!
2. ديگر اينكه نشانه هاى حركت به سوى پايان زندگى در وجود همه ما يكى بعد از ديگرى آشكار مى شود: آثار پيرى، موهاى سفيد و ناتوانى اعضا، تمام اينها نشانه آن است كه قيامت از پشتِ سر، ما را می خواند.
با اين دو دليل روشن، آيا هيچ عاقلى احتمال مى دهد كه از اين قانون استثنا شود؟! سپس امام(عليه السلام) به نتيجه گيرى مهمّى مى پردازد و مى فرمايد: ([حال كه چنين است] سبكبار شويد تا به قافله برسيد؛ چرا كه پيشينيان را در انتظار رسيدن بازماندگان نگه داشته اند [تا همه در يك زمان محشور شوند])؛ «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا، فَإِنَّمَا يُنْتَظَرُ بِأَوَّلِكُمْ آخِرُكُمْ».
آرى، سفر آخرت، سفرى است بسيار پر فراز و نشيب و داراى گردنه هاى صعب العبور؛ تنها سبكباران مى توانند از اين راه بگذرند؛ همان كسانى كه در زندگى دنيا به حداقل قناعت كردند و از ثروت اندوزى و زندگى پر زرق و برق و سرشار از تجملات چشم پوشیدند؛ همچون مسافری که حداقل آب و غذای لازم را برای سفر با خود می برد و از فراز و نشیب ها به آسانی می گذرد؛ نه همچون كسانى كه بر اثر خيالات خام، بارهاى سنگينى بر دوش گرفته اند كه در همان گردنه اوّل و دوّم مى مانند و از قافله جدا مى شوند و تلف مى گردند.
مرحوم سيّد رضى چند جمله اخير را با مختصر تفاوتى در خطبه 21 نقل كرده و در توضيح آن تصريح كرده كه جمله «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا»؛ (سبكبار شويد تا به قافله برسيد) كلامى است كه از آن كوتاه تر و پربارتر يافت نمى شود، كلامى كه روح تشنگان طالب حكمت را سيراب مى كند و مهم ترين درس زندگى را به انسان مى دهد.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.