پاسخ اجمالی:
امام علي(ع) درباره ویژگی های مؤمنان در «آخرالزّمان»، مي فرمايد: «آن [زمان]، زمانى است كه هيچ كس از فتنه نجات نمى يابد، مگر مؤمنِ بى نام و نشان! كه هنگام حضور، شناخته نمى شود و اگر غايب شود، كسى سراغش را نمى گيرد!، آنان چراغ هاى هدايت و نشانه هاي حركت در شب هاى تاريكِ رهروان راه حقّ اند و چون در ميان مردم اظهار وجود نمى كنند، و احمقانه و ناآگاهانه به افشاى اسرار نمى پردازند، خداوند درهاى رحمتش را به رويشان مى گشايد، و سختى ها را از آنان برطرف مى سازد!، اى مردم! به زودى زمانى برسد كه اسلام واژگون شود، همانند ظرفى كه واژگون شود و آنچه در آن است بريزد».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در آخرین بخش از خطبه 103 «نهج البلاغه» به وضع «آخرالزّمان» و به تعبير ديگر: زمان پر شور و شرّى كه قبل از قيام حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه) فرا مى رسد اشاره كرده، گاه ويژگى هاى مؤمنان را در آن زمان شرح مى دهد و گاه وضع اسلام و احكام و قوانين اسلامى را، مى فرمايد: (آن [زمان]، زمانى است كه هيچ كس از فتنه نجات نمى يابد، مگر مؤمنى كه بى نام و نشان است! اگر در حضور است، شناخته نمى شود و اگر غايب شود، كسى سراغ او را نمى گيرد!)؛ «وَ ذلِكَ زَمَانٌ لَا يَنْجُو فِيهِ إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ، إِنْ شَهِدَ لَمْ يُعْرَفْ، وَ إِنْ غَابَ لَمْ يُفْتَقَدْ».
بديهى است در زمان هايى كه فساد، جامعه را فرا مى گيرد و مديران و سردمداران اجتماع، افراد فاسد و آلوده هستند. افراد مؤمن و با شخصيّت، اگر چهره هاى شناخته شده اى باشند جبّاران آنها را رها نمى كنند؛ يا بايد تسليم شان شوند و در رديف كارگزاران آنها قرار گيرند و يا در صورت مقاومت و امتناع، آنها را از ميان برمى دارند. بنابراين، صلاح كار افراد مؤمن و با شخصيّت در اين است كه گمنام و دور از شهرت زندگى كنند، تا كسى به سراغ آنها نيايد.
در عين حال اين گمنامى ظاهرى، چيزى از مقام آنها نمى كاهد و نقش معنوى خود را در جامعه خواهند داشت؛ از اين رو امام(عليه السلام) در ادامه سخن مى افزايد: (آنها چراغ هاى هدايت و نشانه هايى براى حركت در شب هاى تاريك رهروان راه حقّ اند)؛ «أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الْهُدَى، وَ أَعْلَامُ السُّرَى(1)». گر چه خاموشند، ولى راه و رسم آنها براى افراد آگاه و بيدار، سرمشق بزرگى است و به چراغ ها و نشانه هايى مى مانند كه در مسير مسافران نصب مى شود، تا در شب تاريك راه را گم نكنند و بى راهه نروند. سپس در توصيف اين گروه از مؤمنان مى افزايد: (آنها در ميان مردم اظهار وجود نمى كنند، و احمقانه و ناآگاهانه به افشاى اسرار نمى پردازند)؛ «لَيْسُوا بِالْمَسَايِيحِ، وَ لَا الْمَذَايِيعِ الْبُذُرِ».
در پايان اين توصيف چنين مى فرمايد: (آنها كسانى هستند كه خداوند درهاى رحمتش را به رويشان مى گشايد، و سختى ها و مشكلات را از آنان برطرف مى سازد!)؛ «أُولَئِكَ يَفْتَحُ اللهُ لَهُمْ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ، وَ يَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ».
اين تعبير نشان مى دهد كه در آن زمانِ سخت و طوفانى، خداوند عنايتش را از مؤمنان راستين - كه هدايتگر ديگرانند - بر نمى گيرد و آنان را از شرّ ظالمان، حوادث دوران و مشكلات زمان حفظ مى كند. سپس در ادامه اين بحث، امام(ع) به پيشگويى صريح تر و توضيح بيشترى درباره آن زمان پرداخته، مى افزايد: (اى مردم! به زودى زمانى بر شما فرا مى رسد كه اسلام واژگون مى شود، همچون ظرفى كه واژگون شود و آنچه در آن است بريزد)؛ «أَيُّهَا النَّاسُ! سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ يُكْفَأُ(2)فِيهِ الْإِسْلَامُ، كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ».
تعبير به «يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ» كنايه لطيفى است از دگرگون شدن همه مفاهيم اسلام و از دست رفتن حقيقت آن؛ زيرا اسلام تشبيه به ظرفى شده كه معارف و قوانين و احكام و اخلاق اسلامى در آن جاى گرفته است و همانگونه كه اگر ظرف آب را وارونه كنند، هر چه در آن است مى ريزد، اسلام هم در آن زمان وارونه مى شود و محتواى خود را از دست مى دهد و تنها نامى از آن باقى مى ماند.
نشانه هاى چنين زمانى در عصر ما ظاهر شده؛ بسيارى از مسلمانان تنها به نام آن قناعت كرده اند؛ نه اثرى از اخلاق اسلامى در آنها ديده مى شود، نه تقواى الهى، نه توكّل بر پروردگار! نه آشنا به معارف قرآنند و نه آگاه از حقايق سنّت؛ در ميان شهوات غوطه ورند و جز مال و مقام و لذّات مادّى و شهواتِ حيوانى چيزى را به رسميّت نمى شناسند.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.