پاسخ اجمالی:
روايات متعددى از منابع شيعه و اهل سنت، رفعت مقام و عظمت جايگاه خاندان پيامبر(ص) را در پيشگاه خدا روشن ساخته است. در حدیثی پيامبر(ص) می فرماید: «جبرئيل(ع) به من گفت: اى محمّد!(ص) شرق و غرب جهان را گشتم كسى را از تو گرامى تر و خاندانى را از بنى هاشم گرامى تر نيافتم». همچنین در کتاب «صحیح مسلم» آمده که پیامبر(ص) در خطبه غدیر سه بار این جمله را تکرار فرمود كه: «به شما يادآورى مى كنم كه خدا را در مورد اهل بيت من فراموش نكنيد».
پاسخ تفصیلی:
در رواياتى كه از خود پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله) در منابع شيعه و اهل سنّت آمده است، تعبيراتى ديده مى شود كه رفعت مقام و عظمت جايگاه خاندان پيامبر(صلى الله عليه و آله) را در پيشگاه خدا روشن مى سازد. از جمله در حديثى مى خوانيم، كه آن حضرت فرمود: «إِنَّ جَبْرَائِيلَ(عليه السلام) قَالَ لِي: يا مُحَمَّدُ! قَدْ طُفْتُ الْأَرْضَ شَرْقاً وَ غَرْباً، فَلَمْ أَجِدْ فِيهَا أَكْرَمَ مِنْكَ، وَ لَا بَيْتاً أَكْرَمَ مِنْ بَنِي هَاشِم»(1)؛ (شرق و غرب جهان را گشتم كسى را از تو گرامى تر و خاندانى را از بنى هاشم گرامى تر نيافتم) و در حديث ديگرى مى فرمايد: «سَادَةُ أَهْلِ مَحْشَرَ سَادَةُ أَهْلِ الدُّنْيَا: أَنَا وَ عَلِىٌّ وَ حَسَنٌ وَ حُسَيْنٌ وَ حَمْزَةُ وَ جَعْفَرٌ»(2)؛ (سروران اهل محشر، سروران اهل دنيا هستند: من و على و حسن و حسين و حمزه و جعفر) و در حديث سومى آمده است كه فرمود: «إِنَّهُ لَا يُبْغِضُ أَحَدٌ أَهْلِي إِلَّا حَرَّمَهُ اللهُ الْجَنَّةَ»(3)؛ (هر كس با خاندان من دشمنى ورزد خداوند او را از بهشت محروم مى سازد).
در حديث ديگرى از عايشه نقل شده است كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله) فرمود: «جبرئيل به من گفت: اى محمّد(صلى الله عليه و آله)! شرق و غرب زمين را جستجو كردم انسان هايى بهتر از بنى هاشم نيافتم»(4) و در «صحيح مسلم» - كه از معروفترين منابع اهل سنّت است - در بحث «فضائل الصحابه» در نقل داستان غدير آمده است كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله) در خطبه خود سه بار اين جمله را تكرار كرد: «أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي»(5)؛ (به شما يادآورى مى كنم كه خدا را در مورد اهل بيت من فراموش نكنيد [احترام و حق آنها را ضايع ننماييد]).
جالب اينكه «الامام الحافظ ابوالعباس احمد بن عمر بن ابراهيم القرطبى» از علماى معروف اهل سنّت در كتاب «المُفهم» - كه در شرح «صحيح مسلم» نوشته است - هنگامى كه به اين حديث مى رسد چنين مى گويد: «جاى تعجّب است كه با وجود اين توصيه هاى پيغمبر(صلى الله عليه و آله)، بنى اميّه به مخالفت با آن برخاستند و حقّ آنها را ضايع كردند؛ خون هاى اهل بيت(علیهم السلام) را ريختند، زنان و كودكان آنها را اسير كردند، خانه هاشان را ويران نمودند و سبّ و لعن آنها را مباح دانستند و بر خلاف وصيّت پيغمبر(صلى الله عليه و آله) و آرزوى او رفتار كردند؛ واى از شرمسارى آنها و رسوائيشان در روز قيامت!!».(6)
و از آن شگفت انگيزتر كار بى خبرانى است كه با اين همه رسوايى هاى بنى اميّه باز هم ظالمان بى ايمانى همچون معاويه را محترم مى شمرند و از او دفاع مى كنند.
به هر حال شجره طيّبه وجود پيامبر(صلى الله عليه و آله) و شاخه هاى پرثمر آن مصداق آيات شريفه 24 و 25 سوره «ابراهيم» است: «كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِى السَّمَاءِ * تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا»؛ (همچون درخت پاكيزه اى كه ريشه آن ثابت و شاخه هاى آن در آسمان است و هر زمان به اذن پروردگار ميوه خود را [در اختيار طالبان و جويندگان] قرار مى دهد).
اين سخن را با اشعار پر معنايى در اين زمينه پايان مى دهيم:
يَا حَبَّذَا دَوْحَةٌ في الْخُلْدِ نَابِتَةُ *** مَا مِثْلُهَا نَبَتَتْ فِي الْخُلْدِ مِنْ شَجَرِ
أَلْمُصْطَفَى أَصْلُهَا وَ الْفَرعُ فَاطِمَةُ *** ثُمَّ اللِّقَاحُ عَلِىٌّ سَيِّدُ الْبَشَرِ
وَ الْهَاشِمِيَّانِ سِبْطَاهُ لَهَا ثَمَرُ *** وَ الشَّيعَةُ الْوَرَقُ الْمُلْتَفُّ بِالثَّمَرِ
هذَا مَقُالُ رَسُولِ اللهِ جَاءَ بِهِ *** أَهْلُ الرِّوَايَةِ فِي الْعَالِي مِنَ الْخَبَرِ
«آفرين بر آن درخت تناورى كه در بهشت برين روييده كه همانند آن، درختى در بهشت نيست.
مصطفى ريشه آن، فاطمه شاخه آن و على(عليه السلام) - آقاى انسان ها - مايه بارورى آن است.
و آن دو هاشمى (حسن و حسين(عليهما السلام)) نوه هاى پيامبر(صلى الله عليه و آله)، ميوه آن هستند و شيعيان برگ هايى هستند كه اطراف ميوه ها را گرفته اند.
اين، سخن رسول الله(صلى الله عليه و آله) است كه راويان در اخبار معتبر آن را آورده اند».(7)،(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.