پاسخ اجمالی:
قرآن مي فرمايد: «تقوای الهي را مراعات كنيد و در بين تان آشتي ايجاد کنيد». همچنین می فرمايد: «براي اصلاح بين مردم، خدا را در معرض سوگند قرار ندهيد». در اینجا دو تفسیر وجود دارد؛ نخست: در مورد كسانى است كه هنگام عصبانیت، سوگند می خوردند که براى اصلاح بین دو طرف کاری نکنند، و خداوند می فرماید این قسم ها بیهوده است. دوم: براى اصلاح بین مردم سوگند ياد نكنيد؛ زیرا اهمیت این کار بدیهی است و نیاز به سوگند ندارد. و نیز هنگام نهی از سخنان درگوشی، گفتار درگوشی در راستای اصلاح بین مردم را استثنا می کند.
پاسخ تفصیلی:
در آيه اول سوره انفال، سخن از اصلاح ذات البين (برقراری صلح و آشتی بین دو طرف) است كه در نقطه مقابل سخن چينى و افساد ذات البين قرار دارد، و مى فرمايد: (تقواى الهى پيشه كنيد و برادرانى را كه با هم اختلاف دارند آشتى دهيد و از خدا و پيغمبر او اطاعت كنيد اگر ايمان داريد)؛ «فَاتَقُوا اللّهَ وَ اَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُمْ وَ اُطيعُوا اللّهَ وَ رَسُولَهُ اِنْ كُنْتُمْ مُؤمِنينَ».
در شأن نزول اين آيه آمده، پس از پايان جنگ بدر، بين دو نفر از انصار بر سر غنائم جنگى مشاجره لفظى در گرفت، آيه فوق نازل شد و تصريح كرد كه اختيار غنائم جنگى با پيامبر است و بايد در بین افرادى كه اختلاف دارند اصلاح كنيد. همچنين در آيه ديگري مى فرمايد: (خداوند را براى نيكى كردن و تقوا پيشه نمودن، و اصلاح در ميان مردم كردن در معرض سوگندهاى خود قرار ندهيد، و [بدانید] خداوند شنوا و دانا است)؛ «وَلا تَجْعَلُوا اللّهَ عُرْضَةً لاَِيْمانِكُمْ اَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَيْنَ النّاسِ وَ اللّهُ سَميعٌ عَليمٌ».(1)
در تفسير اين آيه دو نظریه وجود دارد: نخست اين كه، آیه ناظر به كسانى است كه گاهى نسبت به كسى عصبانى شده و مى گفتند ما درباره او كار خير نخواهيم كرد، و براى اصلاحشان، هيچ اقدامى نمى كنيم، آيه شريفه نازل شد و گفت: «اين سوگندها باطل و بيهوده است، هيچ چيزى نمى تواند مانع كار خير و اصلاح مردم شود». (شأن نزولى كه براى آيه ذكر شده نيز اين نظر را تأييد مى كند. چرا كه نقل شده است ميان داماد و دختر يكى از ياران پيامبر(صلى الله عليه وآله) به نام «عبداللّه بن رواحه» اختلافى روى داد و او سوگند ياد كرد كه براى اصلاح كارشان اقدامى نكند، آيه نازل شد و اين گونه سوگندها را بى اساس معرفى كرد).(2) تفسير ديگر اين است كه، براى انجام كار خير و اصلاح در ميان مردم سوگند ياد نكنيد، چرا كه رجحان انجام اين كارها به قدرى روشن است كه نياز به سوگند ندارد. در هر صورت اهميت اصلاح در بین مردم از آيه به خوبى روشن مى شود به خصوص اين كه آن را در كنار كارهاى خيری همانند تقوا و پرهيزكارى قرار داده است.
در آيه ديگر، سخن از گفتگوهاى در گوشى است كه در بسيارى از مواقع سبب آزار ديگران و بدبينى و سوء ظن مى شود، و گاه راه را براى نقشه هاى شيطانى و مخفيانه فراهم مى سازد، لذا مى فرمايد: (در بسيارى از سخنان در گوشى و محرمانه [آنها خير و فايده اى نيست])؛ «لا خَيْرَ فى كَثير مِنْ نَجْواهُمْ». اما بلافاصله مى افزايد: (مگر كسى كه بخواهد توصيه به كمك كردن به ديگران يا انجام كار نيك يا اصلاح در ميان مردم انجام دهد [كه در این صورت فايده اين گونه «نجواها» بر ضررهايش برترى دارد])؛ «اِلاّ مَنْ اَمَرَ بِصَدَقَة اَوْ مَعْرُوف اَوْ اِصْلاح بَيْنَ النّاسِ». و در پايان آيه در يك تعبير بسيار تشويق آميز نسبت به اين امور مى فرماید: (هر كس براى خشنودى خدا چنين كند به زودى پاداش بزرگى به او خواهيم داد)؛ «وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ اِبْتِغاءَ مَرْضاةِ اللّهِ فَسَوْفَ نُوْتِيهِ اَجْراً عَظيماً». استثناء مسأله اصلاح ذات البين از نكوهش و نجوا از يك سو و قرار گرفتن اصلاح در كنار صدقه و معروف از سوى ديگر، و وعده پاداش عظيم براى آنان از سوى سوم، همگى گواه بر اهميت اين كار است.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.