پاسخ اجمالی:
امام علي(ع) درباره رفتار انسان هنگام نیازمندی و بی نیازی می فرماید: «چه زشت است خضوع [در برابر ديگران] به هنگام نياز، و جفا و خشونت به هنگام بى نيازى و توانگرى». برخی انسان ها در هنگام نيازمندی، ذليلانه عرض حاجت مى كنند و به هنگام توانگرى دست نياز دیگران را با خشونت بر مى گردانند. بايد به هنگام نياز، مناعت طبع را حفظ كرد و به هنگام بى نيازى و توانگرى، لطف و محبّت و تواضع را دريغ نداشت؛ همان كه حضرت در حديثی می فرماید: «تواضع ثروتمندان در برابر فقرا براى رسيدن به پاداش هاى الهى زیباست و از آن بهتر بى اعتنايى مستمندان در برابر اغنيا به جهت توكل بر خداست».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(علیه السلام) در بخشی از نامه 31 «نهج البلاغه» می فرماید: (چه زشت است خضوع [در برابر ديگران] به هنگام نياز، و جفا و خشونت به هنگام بى نيازى و توانگرى)؛ «مَا أَقْبَحَ الْخُضُوعَ عِنْدَ الْحَاجَةِ، وَ الْجَفَاءَ عِنْدَ الْغِنَى». اشاره به اينكه افراد ضعيف النفس به هنگام نياز به اين و آن چنان ذليلانه عرض حاجت مى كنند كه تمام شخصيت آنها را زير سؤال مى برد؛ ولى به هنگام بى نيازى و توانگرى كسانى را كه دست نياز به آنها دراز مى كنند با خشونت بر مى گردانند. هر دو صفت از نكوهيده ترين رذايل اخلاقى است. بايد به هنگام نياز، مناعت طبع را حفظ كرد و به هنگام بى نيازى و توانگرى، لطف و محبّت و تواضع را دريغ نداشت.
بعضى از شارحان نهج البلاغه(1) اين سخن را ناظر به آنچه در آيه ذيل است مى دانند: «... حَتَّى إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ بِريحٍ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتْها ريحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرينَ * فَلَمَّا أَنْجاهُمْ إِذا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ ... »(2)؛ (... زمانى كه در كشتى قرار مى گيريد و بادهاى موافق كشتى نشينان را [به سوى مقصد] مى برد و خوشحال مى شوند، [ناگهان] طوفان شديدى مى وزد، و امواج از هر سو به سراغ آنها مى آيد و گمان مى كنند هلاك خواهند شد. [در آن هنگام] خدا را از روى خلوص عقيده مى خوانند كه اگر ما را از اين گرفتارى نجات دهى حتماً از سپاسگزاران خواهيم بود * اما هنگامى كه خدا آنها را رهايى بخشيد [بار ديگر] به ناحق در زمين ستم مى كنند ...).
به اين ترتيب جمله هاى بالا را ناظر به رابطه خلق و خالق دانسته اند؛ در حالى كه چنين نيست و ظاهر اين است كه اين جمله ها ناظر به رابطه خلق با خلق است وگرنه خضوع در برابر خالق در هر حال شايسته است. منظور از خضوع در اينجا تواضع معقول نيست؛ بلكه تواضع هاى ذليلانه و توأم با حقارت است و منظور از جفا، خشونت و بى احترامى و بى مهرى و بى محبتى است. در حديث شريف علوى مى خوانيم: «مَا أَحْسَنَ تَوَاضُعَ الْأَغْنِيَاءِ لِلْفُقَرَاءِ طَلَباً لِمَا عِنْدَ اللهِ وَ أَحْسَنُ مِنْهُ تِيهُ الْفُقَرَاءِ عَلَى الْأَغْنِيَاءِ اتِّكَالًا عَلَى اللهِ»(3)؛ (چه زيباست تواضع و فروتنى ثروتمندان در برابر فقرا براى رسيدن به پاداش هاى الهى و از آن بهتر بى اعتنايى و اباى نفس مستمندان در برابر اغنيا به جهت توكل بر خداست).
يكى از شعرا در اين زمينه شعر زيبايى گفته است:
خُلْقانِ لا أرْضاهُما لِفَتى *** تيهُ الْغِنى وَ مَذَلَّة الْفَقْرِ
فَإذا غَنَيْتَ فَلا تَكُنْ بَطِراً *** وَ إذا افْتَقَرْتَ فَتَه عَلَى الدَّهْرِ
(دو ويژگى است كه من هرگز براى هيچ جوانمردى آنها را نمى پسندم: تكبر اغنيا و اظهار ذلت فقرا.
بنابراين هنگامى كه توانگر شدى متكبر و بى اعتنا مباش و هنگامى كه فقير شدى در برابر تمام دنيا بى اعتنا باش).(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.