پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) می فرماید: «خداوندا آبرويم را با بى نيازى [از خلق] محفوظ دار و شخصيتم را بر اثر فقر ضايع مكن، [تا اینکه مجبور نگردم] از كسانى درخواست روزى كنم كه آنها خود، از تو روزى مى طلبند و از افراد بدكردار و پست خواستار عطوفت و بخشش گردم و سرانجام به ستودن آن كس كه به من چيزى عطا كرده، مبتلا شوم [هر چند شايسته ستايش نباشد] و به نكوهش كردن آن كس كه مرا محروم داشته گرفتار گردم، هر چند در خور نكوهش نباشد».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) می فرماید: (خداوندا آبرويم را با بى نيازى محفوظ دار و شخصيتم را بر اثر فقر ضايع مكن!)؛ «اَللَّهُمَّ صُنْ(1)وَجْهِي(2)بِالْيَسَارِ(3)، وَ لا تَبْذُلْ جَاهِيَ(4)بِالاِْقْتَارِ(5)». منظور از «يسار» (بى نيازى) غنا و توانگرى به آن معنا كه در عرف است نيست، بلكه منظور بى نيازى از ديگران و داشتن زندگى توأم با عفاف و كفاف است وگرنه غناى به آن معنا، گاه سبب بى آبرويى هم مى شود. جمله «وَ لا تَبْذُلْ جَاهِيَ بِالاِْقْتَارِ» با توجّه به اينكه «و لا تبذل» از ريشه «بذل» است و «بذل» دو معنا دارد: يكى بخشيدن و از دست دادن و ديگرى كهنه كردن و ضايع ساختن، دو تفسير متفاوت دارد: نخست اينكه «خداوندا شخصيت مرا با فقر از من مگير» و ديگر اينكه «شخصيت مرا با فقر به ابتذال مكشان».
سپس بعد از آن در چهار جمله به آثار فقر و نيازمندى به ديگران پرداخته، مى فرمايد: (در نتيجه از كسانى درخواست روزى كنم كه آنها خود، از تو روزى مى طلبند و از افراد بدكردار و پست خواستار عطوفت و بخشش گردم و سرانجام به ستودن آن كس كه به من چيزى عطا كرده، مبتلا شوم [هر چند شايسته ستايش نباشد] و به نكوهش كردن آن كس كه مرا محروم داشته گرفتار گردم، هر چند در خور نكوهش نباشد)؛ «فَأَسْتَرْزِق طَالِبِي رِزْقِكَ، وَ أَسْتَعْطِف شِرَارَ خَلْقِكَ، وَ أُبْتَلَى بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِي، وَ أُفْتَتَن بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِي». در پايان مى فرمايد: (اين در حالى است كه تو در ماوراى همه اينها سرپرست و صاحب اختيار بخشش و منع هستى و تو بر هر چيز توانايى)؛ «وَ أَنْتَ مِنْ وَرَاءِ ذلِكَ كُلِّهِ وَلِيُّ الاِْعْطَاءِ وَ الْمَنْعِ؛ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ».
امام(عليه السلام) در اين عبارت كوتاه به چهار اثر سوء فقر و نيازمندى كه در دو مرحله انجام مى شود، اشاره فرموده: نخست مى فرمايد: حدّاقل چيزى كه بر آن مترتّب مى شود اين است كه دست نياز به سوى نيازمندان درگاه تو دراز كنم و از آن بدتر اينكه حلّ مشكل در دست بدان و افراد پست قرار بگيرد كه راستى زندگى كردن در چنان شرايطى براى افراد با ايمان و با شخصيت بسيار سخت و دردناك است.
در مرحله دوم؛ يعنى پس از درخواست اگر طرف مقابل، اجابت كند انسان ناگزير از مدح و ستايش اوست و اى بسا انسانى باشد كه هرگز شايسته مدح نيست. یا اگر از كمك كردن به دلايل خاصّى دريغ دارد زبان به نكوهش او بگشايم در حالى كه اى بسا در خور نكوهش و مذمت نباشد و خودش مشكلات اهمّى دارد كه بايد به آنها برسد؛ ولى از آنجايى كه «صاحِبُ الْحاجَةِ لا يَرى إلاّ حاجَتَهُ»؛ (حاجت مند جز حاجت خود را نمى بيند)(6) همين كه دست ردّ بر سينه من زد من او را متّهم به بخل و خسيس بودن، مى كنم در حالى كه چه بهتر آب را از سرچشمه بگيرم و رو به درگاه تو آورم كه تو ولىّ اعطا و منعى و بر هر چيز قادرى! بديهى است روح بلند و بزرگ امام(عليه السلام) هرگز چنين امورى را نمى پذيرد، هر چند گرفتار نيازمندى باشد. امام مى خواهد آثار طبيعى فقر را كه در بسيارى از مردم آشكار است بيان فرمايد تا بكوشند و با فقر مبارزه كنند و هرگز دست نياز به سوى كسى دراز نكنند.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.