پاسخ اجمالی:
جمعى از ياران امام علی(ع) از روی خيرخواهى گفتند: «عدالت شما موجب نارضایتی متمکنان و کارشکنی آنها شده است. اگر بخشش هایی از بیت المال داشته باشید طرفدار شما خواهند شد». حضرت(ع) در جواب فرمودند: «به خدا سوگند اگر شب را بر روى خارهاى [جانگداز] سَعْدان بيدار به سر برم و يا در غل و زنجيرها دست و پا بسته كشيده شوم براى من محبوب تر از آن است كه روز قيامت خدا و رسولش را در حالى ملاقات كنم كه به بعضى از بندگان ستم كرده باشم، چگونه بر كسى ستم روا دارم، آن هم براى جسمى دنیایی كه بزودی فرسوده می شود».
پاسخ تفصیلی:
جمعى از ياران امام علی(عليه السلام) به عنوان خيرخواهى عرض كردند تو مى خواهى با عدالت رفتار كنى و بزرگ و كوچك را يكسان شمارى؛ ولى گروهى از متمكّنان از عدالت تو ناراضیند و كارشكنى مى كنند در حالى كه معاويه آنها را با اموال و هدايا جلب مى كند و مع الاسف غالب دنياپرستان به سوى او تمايل يافته اند. هرگاه تو اى اميرمؤمنان دست خود را به بذل و بخشش بيت المال بگشايى، گردنها به سوى تو كشيده مى شود و اطراف تو را خواهند گرفت. امام(عليه السلام) پاسخهاى صريح و كوبنده اى به آنها داد كه بخشى از آن در خطبه 224 نهج البلاغه آمده است.(1)
از اين سخن به خوبى استفاده مى شود كه امام(عليه السلام) سخت از اين انحراف فكرى كه حتى دامان گروهى از خاصّان او را گرفته بود، سخت برآشفته است. لذا سعى مى كند با بيانات قاطع و ذكر شواهد و نظاير، اين فرهنگ غلط جاهلى را كه امروز هم دستاويز سياستمداران حرفه اى است، از افكار آنها بزدايد و فرهنگ قرآن و پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) را كه بسط عدل و داد نسبت به همه قشرهاست جايگزين آن بسازد. مى فرمايد: (به خدا سوگند اگر شب را بر روى خارهاى [جانگداز] سَعْدان بيدار به سر برم و يا در غل و زنجيرها دست و پا بسته كشيده شوم براى من محبوب تر از آن است كه خدا و رسولش را روز قيامت در حالى ملاقات كنم كه به بعضى از بندگان ستم كرده و چيزى از اموال دنيا را غصب نموده باشم)؛ «وَ اللّهِ لإنْ أَبِيتُ عَلَى حَسَكِ(2)السَّعْدَانِ(3)مُسَهَّداً(4)، أَوْ أُجَرَّ فِي الاَْغْلاَلِ مُصَفَّداً(5)، أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى اللّهَ وَ رَسُولَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ، وَ غَاصِباً لِشَىْء مِنَ الْحُطَامِ(6)».
بدترين شكنجه براى يك انسان اين است كه روى خارهاى سعدان بخوابد [همان خارهاى سه پهلو كه هر طرف آن روى زمين قرار بگيرد يكطرف تيز آن به طرف بالاست] و هنگام روز دست و پاى او را در زنجير كنند و در كوچه و بازار بكشند. امام(عليه السلام) با قاطعيّت و همراه به سوگند به ذات پاك خدا مى فرمايد: تحمّل اين شكنجه براى من آسان تر از اين است كه در دادگاه عدل الهى به علّت ظلم كوچك بر بنده اى از بندگان و غصب شىء ناچيزى از كسى حضور يابم، چنان كه مجازات آن جاويدان و درد و رنج شكنجه اين دنيا هر چه باشد گذراست. با اين حال چگونه از من انتظار داريد از راهى كه معاويه مى رود و به حساب و كتاب روز قيامت توجه ندارد بروم. آيين اسلام را رها كنم و به آيين شرك و جاهليّت رو آورم.
سپس مى افزايد: (چگونه بر كسى ستم روا دارم، آن هم براى جسمى كه به سرعت به سوى كهنگى و فرسودگی باز مى گردد. [و به زودى از هم مى پاشد] و مدت طولانى در ميان خاك خواهد بود)؛ «وَ كَيْفَ أَظْلِمُ أَحَداً لِنَفْس يُسْرِعُ إِلَى الْبِلَى قُفُولُهَا(7)، وَ يَطُولُ فِي الثَّرَى(8)حُلُولُهَا؟!». اشاره به اينكه هيچ عقلى اين كار را نمى پسندد كه انسان براى نفع کوتاه مدت، سعادت دائم را از دست بدهد و آنها كه همچون معاويه و اطرافيانش دست به چنين معامله اى زده اند سخت خطاكار و در اشتباهند.
به اين ترتيب امام(عليه السلام) آب پاكى بر دست همه كسانى مى ريزد كه پيشنهاد ظلم و تبعيض به آن حضرت كرده و عملا معتقد بودند هدف وسيله را توجيه مى كند و آنها را از اينكه بتوانند روش عادلانه؛ اما پر زحمت امام را تغيير دهند مأيوس مى سازد. نبايد فراموش كرد كه با نهايت تأسف دوران خلافت ظاهرى امام(عليه السلام) زمانى آغاز شد كه بسيارى از مردم به حاتم بخشيهاى عثمان از بيت المال و تبعيضهاى ناروا كه سرانجام سبب شورش علیه او شد عادت كرده بودند، معاويه نیز همان راه را ادامه مى داد؛ ولى امام(عليه السلام) سعى داشت مردم را به فرهنگ عصر پيامبر بازگرداند. گرچه اين برنامه سرانجام به نتيجه كامل نرسيد؛ ولى اين فايده مهم را داشت كه مكتب اصيل اسلام را زنده نگهداشت و منحرفان را رسوا نمود.(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.