پاسخ اجمالی:
برخورد امام علي(ع) با شریح قاضی به خاطر خريد خانه از جهات مختلفى شايان دقت است؛ اولا: چون خريدار يكى از قضات است و قاضى هميشه در معرض اتهام و وسوسه هاى نفسانى است، امام(ع) اين کار را براى او نمى پسندد. ثانيا: دوران حكومت امام(ع) بعد از دوران عثمان بوده كه با ريخت و پاش گسترده بيت المال و روى آوردن عده اي به زندگى پر زرق و برق همراه بوده است و لذا اين برخورد عده اى را متنبه كرد و گروهي را به خاطر ترس از اعتراض مردم، با آن هماهنگ كرد. آری اين نامه مخصوص آن عصر و زمان نبوده و براى امروز و فردا و براى همه نسل ها در همه زمانها صادق است و مخصوص گروهي خاص نيست.
پاسخ تفصیلی:
برخورد امام علي(عليه السلام) با يكى از قضات خود - شریح قاضی - که خانه نسبتا گرانقیمتی خریداری کرده بود، از جهات مختلفى شايان دقت است.
نخست اينكه هشتاد دينار كه مبلغ آن خانه بوده در آن زمان بهاى سنگينى نبوده؛ ولى چون خريدار خانه يكى از قضات است و قاضى هميشه در معرض اتهام و وسوسه هاى نفسانى است امام(عليه السلام) اين مقدار را نيز براى او نمى پسندد. از اين گذشته مى دانيم دوران حكومت امام(عليه السلام) بعد از دوران پر مخاطره عثمان بود كه با ريخت و پاش گسترده بيت المال و روى آوردن گروهى از سرشناسان جامعه اسلامى به زندگى پر زرق و برق صورت گرفت و امام(عليه السلام) براى متوقف ساختن اين جريان خطرناك همواره در خطبه ها و نامه هاى نهج البلاغه درباره دنياى مادى و زخارف فريبنده آن هشدار مى دهد و خود نيز زندگى بسيار زاهدانه اى را در حالى كه در رأس حكومت اسلامى است پيش گرفته و حتى حاضر نمى شود چيزى ـ هرچند مختصر ـ به برادرش عقيل از بيت المال ببخشد و هنگامى كه به او خبر مى دهند فرماندار تو در بصره ـ عثمان بن حنيف ـ دعوت يكى از ثروتمندان آن شهر را پذيرفته و بر سر سفره رنگينى نشسته كه ثروتمندان در آن دعوت شده بودند و خبرى از فقرا در كنار آن نبود، سخت برآشفته مى شود و نامه تندى براى او مى نويسد.
همه اينها براى آن بوده است كه آن فرهنگ نادرست ضد اسلامى را دگرگون سازد و مسلمانان را به فرهنگ عصر پيغمبر اكرم(صلی الله علیه و اله) باز گرداند. به يقين در آن زمان قصرها و خانه هاى گران قيمت كه بسيار از خانه خريدارى شده به وسيله شريح پر زرق و برق تر و گرانبهاتر بود كم نبود. اين نامه هشدارى به همه محسوب مى شد كه دست و پاى خود را جمع كنند و حال و هواى حكومت امام(عليه السلام) را دريابند.
به يقين اين نامه در همان زمان دست به دست مى گشت و بسيارى از مردم از آن باخبر شدند كه امام(عليه السلام) نامه اى به اين مضمون براى شريح قاضى نوشته است و به دنبال آن عده اى واقعاً متنبه شدند و سبب شد گروهى نيز از ترس اعتراض مردم، خود را با آن هماهنگ سازند.
اين نامه مخصوص آن عصر و زمان نبود و براى امروز و فردا و فرداها نيز كارساز است و براى همه نسل ها در همه عصرها صادق است و مخصوص به گروه خاصى نيست.
ما امروز افرادى را مى بينيم كه براى بناى يك خانه قصر مانند، چه زحمت هايى مى كشند؛ مصالح گران قيمت، تزيينات پرخرج و وسائل غير ضرورى از گوشه و كنار دنيا براى آن فراهم مى سازند و گاه يك عمر براى رسيدن به چنين بنايى تلاش مى كنند و گاه با پايان آن، عمر آنها هم پايان مى گيرد و ناگفته پيداست چنين هزينه هاى سرسام آورى را نمى توان از طريق حلال تحصيل كرد. در نتيجه وزر و وبال و گناه بر دوش آنهاست و لذت و نشاط آن را ديگران مى برند.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.