پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) با توصیه به تقوی می فرماید: «خداوند شما را به تقوا سفارش كرده و آن را آخرين مرحله خشنودى خويش از بندگان قرار داده است، در برابر خداوندى پرهيزكارى پيشه كنيد كه همواره در پيشگاه او حاضريد، اگر كار خود را پنهان كنيد مى داند و اگر آشكار سازيد مى نويسد»، این سخن امام(ع) مطابق آیات قرآن است. از جمله اين آيه قرآن كه: «و به يقين نگهبانانى بر شما گمارده شده* والا مقام و نويسنده [اعمال نيك و بد شما] * كه مى دانند شما چه مى كنيد».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(علیه السلام) در بخشی از خطبه 183 «نهج البلاغه» با تأكيد هر چه بيشتر دعوت به تقوا نموده و دليل آن را ذكر مى فرمايد. نخست مى فرمايد: (خداوند شما را به تقوا سفارش كرده و آن را آخرين مرحله خشنودى و خواست خويش از بندگان قرار داده است)؛ «وَ أَوْصَاكُمْ بِالتَّقْوَى، وَ جَعَلَهَا مُنْتَهَى رِضَاهُ، وَ حَاجَتَهُ مِنْ خَلْقِهِ».
اين عبارت نشان مى دهد كه تقوا برترين خواست پروردگار از بندگان و بالاترين افتخار براى همگان است و هماهنگ با سه آيه از آيات قرآنى است كه مى گويند: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ»(1)، «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى»(2)، «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِى نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيّاً»(3)؛ و بالاترين بها را براى تقوا قائل شده است.
حقيقت اين است كه تقوا احساس مسئوليت از درون است؛ از يك سو زاييده ايمان قوى است و از سوى ديگر سرچشمه اطاعت و پرهيز از گناه است.
تعبير به حاجت در مورد خداوند، نه به اين معناست كه خداوند احتياج به بندگان دارد، حاجت در لغت تنها به معناى نياز و فقر نيست؛ بلكه گاه به معناى درخواست نيز آمده است. امام(عليه السلام) در ادامه به بيان دليل رعايت تقواى شديد در پيشگاه الهى پرداخته، مى فرمايد: (پرهيزكارى در برابر خداوندى پيشه كنيد كه همواره در پيشگاه او حاضريد و زمام شما به دست اوست و حركات شما در اختيار او قرار دارد): «فَاتَّقُوا اللهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِعَيْنِهِ، وَ نَوَاصِيكُمْ(4)بِيَدِهِ، وَ تَقَلُّبُكُمْ(5)فِي قَبْضَتِهِ». آرى عالَم محضر خداست و زمام اختيار همه به دست اوست، هر چند بندگان را در اعمالشان آزاد قرار داده؛ ولى اين آزادى به معناى سلب قدرت از ذات پاك او نيست.
در ادامه براى تأكيد بيشتر، مى فرماید: (كسى كه اگر كار خود را پنهان كنيد مى داند و اگر آشكار سازيد مى نويسد. پاسداران والامقامى براى ثبت اعمال شما گماشته كه از حفظ هيچ حقّى غفلت نمي ورزند و چيزى را بيهوده ثبت نمى كنند)؛ «إِنْ أَسْرَرْتُمْ عَلِمَهُ، وَ إِنْ أَعْلَنْتُمْ كَتَبَهُ؛ قَدْ وَكَّلَ بِذلِكَ حَفَظَةً كِرَاماً، لَا يُسْقِطُونَ حَقّاً، وَ لَا يُثْبِتُونَ بَاطِلاً». در قرآن مجيد نيز مى خوانيم: «وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ»(6)؛ (گفتار خود را پنهان كنيد يا آشكار [تفاوتى نمي كند]، زيرا او به آنچه در درون سينه هاست آگاه است). نيز مى فرمايد: «وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ * كِرَاماً كَاتِبِينَ * يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ»(7)؛ (و به يقين نگهبانانى بر شما گمارده شده* والا مقام و نويسنده [اعمال نيك و بد شما] * كه مى دانند شما چه مى كنيد). بديهى است ثبت اعمال به وسيله فرشتگانِ حافظ اعمال، براى تأكيد است و گرنه از جمله هاى قبل به خوبى روشن شد كه آشكار و پنهان و همه چيز در زمين و آسمان در برابر علم خدا يكسان است.
با توجّه به اينكه جمله «قَدْ وَكَّلَ بِذلِكَ»؛ (خداوند براى كتابت، گروهى را مأمور كرده است)، و با توجّه به اينكه كتابتِ اعمالِ آشكار را به اعمالِ محدود ساخته «وَ إِنْ أَعْلَنْتُمْ كَتَبَهُ» چنين استفاده مى شود كه فرشتگان الهى مأموريت ندارند همه اعمال پنهانى را بنويسند و خداوندى كه ستّار العيوب است بخشى از اين اعمال را از قلمرو اطّلاع آنها خارج ساخته و تنها در اختيار خودش قرار داده است و اين، حكايت از نهايت لطف او مى كند.
در دعاى كميل نيز مى خوانيم: «وَ كُلَّ سَيِّئَةٍ أَمَرْتَ بِاِثْباتِهَا الْكِرامَ الْكاتِبِينَ الَّذِينَ وَكَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ مَايَكُونُ مِنّى وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَىَّ مَعَ جَوارِحِي وَ كُنْتَ اَنْتَ الرَّقيبَ عَلَىَّ مِنْ وَرآئِهِمْ وَ الشّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنْهُمْ وَ بِرَحْمَتِكَ اَخْفَيْتَهُ وَ بِفَضْلِكَ سَتَرْتَهُ»؛ (خداوندا گناهان مرا ببخش هر گناهى كه فرشتگان والا مقام را مأمور ثبت آن كرده اى همان ها كه مأموريت دارند همه آنچه را از من سر مى زند بنويسند و آنها را افزون بر اعضاى من گواه من قرار دادى و تو در ماوراى آنها مراقب آنان هستى و گواه بر چيزى هستى كه از آنها پنهان شده است [آرى] به رحمتت آن را پنهان ساختى و به سبب فضلت مستور داشتى).(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.