پاسخ اجمالی:
اولا: طبق آیه 51 احزاب همسران پیامبر در حق همخوابگی دچار اختلاف می شدند و روایات اهل سنّت نشان می دهد که عایشه همواره نسبت به عدالت پیامبر در این حق شک می کرد و شبها به دنبال او تا بقیع به «جاسوسی» می رفت! طبق آیات 28 و 29 احزاب بعضی از همسران پیامبر بهترين قسمتهاى غنائم مسلمانان را می خواستند! از روايات اهل سنّت استفاده مى شود كه وقتی پیامبر تقاضای آنها را قبول نمی کرد، آنها بی ادبی در سخن را با ایشان به آن حد می رساندند كه می گفتند: «تو گمان مى كنى كه اگر ما را طلاق دهى همسرى غير از تو در ميان قوم و قبيله خود نخواهيم يافت»! روایاتی وجود دارد که «ابوبکر» و «عمر »، دخترانشان «عایشه» و «حفصه » را به خاطر فشار بر پیامبر برای گرفتن «نفقه بیشتر» ملامت می کنند. طبق پنج آیه ابتدایی سوره تحریم برخی از همسران رسول رازی از ایشان را برملا کرده و باعث شده اند آن جناب با رنجش خاطر برخی امور مجاز و حلال را بر خود حرام نمایند! مطابق منابع اهل سنّت، منظور از همسر غير رازدارش در اين آيه «حفصه» بود كه اين راز را به «عايشه» بازگو كرد.
ثانیا: ازدواج پیامبر با عایشه ازدواجی سیاسی و از روی مصلحت و برای جلب پیشتیبانی قبیله تمیم بوده و این انگیزه ها تا آخر عمر شریف ایشان هنوز پا بر جا بود؛ پدید آمدن جنگ های ارتداد بعد از رحلت پیامبر(ص) یکی از مهم ترین نشانه های عدم ثبات جامعه مسلمانان بود.
ثالثا: طلاق در منطق دین خدا و رسولش مبغوض ترین حلال است و قاعده اصلی بر اين است كه یک ازدواج، تا پايان عمر ادامه پيدا كند و طلاق آخرین راه برای همسران قرار داده شده و توصیه خود معصومین این بوده که تا آنجا که مقدور است از این امر جلوگیری شود.
رابعا: عذاب همسران پیامبرانی مانند نوح و لوط موجب پدید آمدن قاعده کلی برای عذاب شدن همسران همه پیامبران که مخالفشان بوده اند «در دنیا» نمی گردد. ضمن اینکه به موجب آیه 33 سوره انفال، امکان عذاب مردم جامعه حضرت رسول(ص) منتفی بود.
پاسخ تفصیلی:
حکمت ازدواج های رسول خدا
برای پاسخ دادن به این سوال که چرا پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) تا آخر عمر با عایشه زندگی کرد و از او جدا نشد ابتدا باید مقدمه ای راجع به ازدواج های پیامبر ذکر کرد.
با نگاهی ساده و مروری بر نام و نشان زنانی که پیامبر(ص) با آنها ازدواج کرد می توان گفت یکی از مهم ترین انگیزه های آن حضرت برای ازدواج های متعدد خود، تلاش ایشان برای رعایت مصالح و حکمت هایی بوده که در انجام مأموريت الهی به آنها نيازمند بود. صاحب تفسیر المنار در این باره می گوید: «حكمت عمومی ای كه آن حضرت را در سال های آخر عمر و ايّام كهولت که مشغول به تدبير امور مردم و دفاع در برابر دشمنان بود، وادار به ازدواج نمود، بر اساس يك سياست بسيار عالي و روشي پسنديده بوده است».(1)
اشتياق به دعوت اسلامی و گسترش دین، حضرت را وادار كرد تا پيوند خویشاوندی با كساني ايجاد كند كه بتوانند نيرويش را برای دعوت مردم به اسلام، بیشتر كنند. بدین صورت که پیامبر با پیوندهای زناشویی ای که با زنان قبائل مختلف ایجاد کرد هم زمینه آشنایی بیشتر اعضای آن قبیله و گرویدن شان به اسلام و حمایت شان از جامعه نوپای مسلمانان را ایجاد کرد و هم به صورت خودکار بر تعداد اعضای آن جامعه نوپا افزود که این خود موجب توجه بیشتر دیگر قبائل، به این دعوت جدید آسمانی می شد. چرا که وقتی دعوتگران به یک عقیده و آیین زیاد می شوند، توجه مردم به آن دعوت زياد شده و طرفداران و حاميان آن دعوت چندين برابر می شوند و روشن است که اگر اين دعوت همراه با پيوند خويشاوندی باشد، مؤثرتر و ماندگارتر است.(2)
به طور کلی همین که هر يک از همسران پيامبر از يک قبيله بودند و با هم هيچ خويشاوندی نداشتند نشان می دهد این وصلت های متعدد با قبایل مختلف تصادفی نبود و به خاطر ایجاد علقه ميان قبايل و ترويج و تقويت اسلام بوده است.(3) که درباره عایشه نیز همین مسأله صدق می کند.
بنابراین به خاطر رعایت این مصالح و حکمت ها، حضرت رسول با کسانی ازدواج کرد که به هیچ وجه در رتبه و شأن ایشان نبود. این مسأله را امام صادق(علیه السلام) مورد اشاره قرار می دهد(4) و رفتار پیامبر(صلی الله علیه و آله) با عایشه نیز گواه این حقیقت تاریخی است.
پیامبر اسلام همسران هم شأن و تراز خود نداشتند:
اصولا در طول تاريخ بسيارند بزرگانى كه همسرانى در شأن خود نداشتند و از نبود شرایط لازم در آنها رنج مى بردند؛ كه در قرآن مجيد نيز نمونه هايى از آنها در ميان انبياى بزرگ ذكر شده است. آيات ابتدایی سوره تحریم همان طور که در ادامه نیز مورد بررسی قرار خواهیم داد، نشان مى دهد كه پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نسبت به بعضى از همسرانش چنين بود. آنها به خاطر رقابت هايى كه با يكديگر داشتند گاه روح پاک حضرتش را جريحه دار مى كردند و گاه به اعتراض نسبت به او و يا افشای رازش مى پرداختند تا آنجا كه خداوند به سرزنش آنان و دفاع از پيامبرش پرداخته و حتى آنها را تهديد به طلاق مى كند. پيامبر(صلی الله علیه و آله) نیز بعد از اتفاقاتی که موجب نزول این آیات شد، حدود يک ماه از همسرانش قهر كرد تا شايد خود را اصلاح كنند.
تاريخ زندگى آن حضرت به خوبى نشان می دهد كه بعضى از همسرانش نه تنها معرفت لازم را نسبت به مقام نبوت نداشتند بلكه گاه او را همچون يک فرد عادى مورد بازخواست و حتى خداى نكرده مورد اهانت قرار مى دادند.
به اختصار برخی از رفتارهای عایشه را به نقل از منابع اهل سنت ذکر می کنیم:
الف) يك رهبر بزرگ الهى همچون پيامبر(صلی الله علیه وآله) در زمانى كه در كوره حوادث سخت گرفتار است و توطئه هاى خطرناكى از داخل و خارج براى او مى چينند، نمى تواند فكر خود را زياد مشغول زندگى شخصى و خصوصی اش كند بايد در زندگى داخلى خود داراى آرامش نسبى باشد تا بتواند به حل انبوه مشكلاتى كه از هر سو او را احاطه كرده است با فراغت خاطر بپردازد. با این حال حال گاه اختلاف ميان همسران و رقابت هاى زنانه متداول آنها، طوفانى در درون خانه پيامبر(صلی الله علیه وآله) برمى انگيخته و فكر او را به خود مشغول مى داشته است. در اینجا خداوند با نازل کردن آیه 51 سوره احزاب، يكى ديگر از ويژگی ها را براى پيامبرش قائل شد و براى هميشه به اين ماجراها و كشمكش ها پايان داد و پيامبر(صلی الله علیه وآله) را از اين نظر آسوده خاطر و فارغ البال كرد.
در این آیه می خوانیم: «تُرْجي مَنْ تَشاءُ مِنْهُنَّ وَ تُؤْوي إِلَيْكَ مَنْ تَشاءُ وَ مَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلا جُناحَ عَلَيْكَ ذلِكَ أَدْنى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَ لا يَحْزَنَّ وَ يَرْضَيْنَ بِما آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما في قُلُوبِكُمْ وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَليماً»؛ ([موعد] هر يك از همسرانت را بخواهى مى توانى به تأخير اندازى و هر كدام را بخواهى نزد خود جاى دهى و هر گاه بعضى از آنان را كه بركنار ساخته اى بخواهى نزد خود جاى دهى گناهى بر تو نيست اين حكم الهى براى روشنى چشم آنان و اينكه غمگين نباشند و به آنچه به آنان مى دهى همگى راضى شوند نزديك تر است و خدا آنچه را در قلوب شماست مى داند و خداوند دانا و بردبار است [از مصالح بندگان خود با خبر است و در كيفر آنها عجله نمى كند]).
طبق این آیه رعايت حق قسم از پیامبر(صلی الله علیه وآله) ساقط بود و مى توانست هر گونه اوقات خود را تقسيم كند هر چند او با اين حال حتى الامكان مساوات و عدالت را رعايت مى كرد.(5)
در مقابل این حکم الهی اما می بینیم که عایشه با بدگمانی به پیامبر(ص) همیشه در عدالت ایشان در شک بود و طبق آنچه در پذیرفته ترین منابع اهل سنت نقل شده(6) شب هایی که آن حضرت در منزل او بوده و نیمه شب برای عبادت از آن خانه به قبرستان بقیع می رفته، عایشه به گمان اینکه رسول خدا – نعوذ بالله – در حق او خیانت می کرده، یا خود به تعقیب ایشان می پرداخته و یا کنیزی را به تعقیب شان می فرستاده است و برای این کار مورد بازخواست رسول خدا نیز قرار گرفته است.
ب) در آیات 28 و 29 سوره احزاب می خوانیم: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زينَتَها فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَميلاً * وَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْكُنَّ أَجْراً عَظيماً»؛ (اى پيامبر! به همسرانت بگو: «اگر شما زندگى دنيا و زرق و برق آن را مى خواهيد بياييد با هديه اى شما را بهره مند سازم و شما را به طرز نيكويى رها سازم* و اگر شما خدا و پيامبرش و سراى آخرت را مى خواهيد، خداوند براى نيكوكاران شما پاداش عظيمى آماده ساخته است).
چرا خداوند پیامبرش را مأمور می کند که چنین پیغامی برای همسرانش داشته باشد؟! پاسخ این است که هميشه مقامات حساس و افتخار آفرين، وظائف سنگينى نيز همراه دارد. چگونه زنان پيامبر(صلی الله علیه وآله) مى توانند ام المؤمنين باشند ولى فكر و قلب شان در گرو زرق و برق دنيا باشد و چنين پندارند كه اگر غنائمى نصيب مسلمانان شده است همچون همسران پادشاهان بهترين قسمتهاى غنائم را به خود اختصاص دهند و چيزى كه با جانبازى و خون هاى پاك شهيدان به دست آمده تحويل آنان گردد در حالى كه در گوشه و كنار افرادى در نهايت عسرت زندگى مى كنند؟!
علاوه بر آن نه تنها خود پيامبر(صلی الله علیه وآله) الگوی مردم است كه خانواده او نيز بايد اسوه خانواده ها و زنانش مقتداى زنان با ايمان تا دامنه قيامت گردد.(7)
با این حال از پاره اى از روايات استفاده مى شود كه بعضى از همسران رسول خدا(صلی الله علیه وآله) حتى خشونت سخن را با ایشان به آن حد رساندند كه می گفتند: «تو گمان مى كنى كه اگر ما را طلاق دهى همسرى غير از تو در ميان قوم و قبيله خود نخواهيم يافت»؟!(8) اگر این نکته را در کنار بیانات تاریخی ای لحاظ کنیم که در آنها از ملامت شدن حفصه و عایشه از سوی پدران شان – عمر و ابوبکر – به خاطر فشار بر پیامبر برای گرفتن نفقه به میان آمده است،(9) می توان به این نتیجه رسید که این همسران در این مورد نیز موجبات آزار رسول خدا را فراهم آورده اند.
ج) در پنج آیه ابتدایی سوره تحریم می خوانیم: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغي مَرْضاتَ أَزْواجِكَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ * قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ وَ اللَّهُ مَوْلاكُمْ وَ هُوَ الْعَليمُ الْحَكيمُ * وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَديثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِيَ الْعَليمُ الْخَبيرُ * إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ * عَسى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً»؛ (اى پيامبر! چرا چيزى را كه خدا بر تو حلال كرده به خاطر جلب رضايت همسرانت بر خود حرام مى كنى؟! و خداوند آمرزنده و رحيم است* خداوند راه گشودن سوگندهای تان را [در اين گونه موارد] روشن ساخته و خداوند مولاى شماست و او دانا و حكيم است* [به خاطر بياوريد] هنگامى را كه پيامبر يكى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت ولى هنگامى كه وى آن را افشا كرد و خداوند پيامبرش را از آن آگاه ساخت قسمتى از آن را براى او بازگو كرد و از قسمت ديگر خوددارى نمود هنگامى كه پيامبر همسرش را از آن خبر داد گفت: «چه كسى تو را از اين راز آگاه ساخت؟» فرمود: «خداوند عالم و آگاه مرا با خبر ساخت»* اگر شما [همسران پيامبر] از كار خود توبه كنيد [به نفع شماست، زيرا] دل های تان از حق منحرف گشته؛ و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهيد [كارى از پيش نخواهيد برد] زيرا خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح و فرشتگان بعد از آنان پشتيبان اويند* اميد است كه اگر او شما را طلاق دهد پروردگارش به جاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد، همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه كار، عابد، هجرت كننده، زنانى غير باكره و باكره!).
نیز در آیه دهم این سوره با این بیان الهی مواجه می شویم که: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ قيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلين»؛ (خداوند براى كسانى كه كافر شده اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند ولى به آن دو خيانت كردند و ارتباط با اين دو [پيامبر] سودى به حال شان [در برابر عذاب الهى] نداشت و به آنها گفته شد: «وارد آتش شويد همراه كسانى كه وارد مى شوند»).
آن گونه که از مضمون این آیات و تفاسیر آنها برمی آید در مقطعی از حیات رسول خدا(صلی الله علیه وآله) برخی از همسران ایشان رازی از رازهای شان را برملا کرده و باعث شده اند جناب شان با رنجش خاطر از کار آنها، برخی امور مجاز و حلال را با سوگندی که یاد کردند بر خود حرام نمایند. اين چه رازى بود كه پيامبر(ص) به بعضى از همسران خود گفت كه او رازدارى نكرد؟
مطابق آنچه در منابع تاریخی و آثار سیره نویسان ثبت شده، اين راز مشتمل بر دو مطلب بود: يكى «نوشيدن عسل نزد همسرش زينب بنت جحشم، و ديگرش «تحريم نوشيدن آن بر خود در آينده بود»(10)، و منظور از همسر غير رازدارش در اين آيه «حفصه» بود كه او اين سخن را شنيد و به «عايشه» بازگو كرد.(11) پيامبر(صلی الله علیه وآله) چون از طريق وحى از اين افشاى راز آگاه شده بود قسمتى از آن را به حفصه فرمود و براى آنكه او زياده شرمنده و خجل نشود از ذكر قسمت ديگرى خوددارى كرد.
از مجموع اين آيات برمى آيد كه بعضى از همسران پيامبر(صلی الله علیه وآله) نه تنها او را با سخنان خود ناراحت مى كردند، بلكه مساله رازدارى كه از مهمترين شرائط يك همسر باوفا است نيز در آنها نبود اما به عكس رفتار پيامبر(صلی الله علیه وآله) با آنها با تمام اين اوصاف چنان بزرگوارانه بود كه حتى حضرت حاضر نشد تمام رازى كه او افشا كرده بود به رخ او بكشد و تنها به قسمتى از آن اشاره كرد. با این حال تعبیر «فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ»؛ (زيرا خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح و فرشتگان بعد از آنان پشتيبان اويند) در آیه چهارم این سوره نشان می دهد كه تا چه حد اين ماجرا در قلب پاك پيامبر(صلی الله علیه وآله) و روح عظيم او تاثير منفى گذاشت، تا آنجا كه خداوند به دفاع از او پرداخته و با اينكه قدرت خودش از هر نظر كافى است حمايت جبرئيل و مؤمنان صالح و فرشتگان ديگر را نيز اعلام مى دارد.
علاوه بر آن در آیه دهم سوره تحریم براى اينكه درس عملى زنده اى به آن همسران ناهمراه با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) داده شود به ذكر سرنوشت فشرده دو نفر از زنان بى تقوا كه در خانه دو پيامبر بزرگ خدا بودند اشاره می شود و به دو همسر پيامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) كه در ماجراى افشاى اسرار و آزار آن حضرت دخالت داشتند هشدار داده می شود که گمان نكنند علقه همسرى پيامبر(صلی الله علیه وآله) به تنهايى می تواند مانع كيفر آنها باشد همان گونه كه رابطه همسران نوح و لوط به خاطر خيانت از خاندان نبوت و وحى قطع شد و گرفتار عذاب الهى شدند. خيانت همسر لوط اين بود كه با دشمنان آن پيامبر همكارى مى كرد و اسرار خانه او را به دشمن مى سپرد و همسر نوح نيز چنين بود.(12)
آزارهایی که عایشه به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) رساند منحصر در این موارد نیست و موارد بسیار زیاد دیگری را نیز شامل می شود. مواردی همچون اسائه ادب و بالا بردن صدایش بر آن حضرت(صلی الله علیه وآله)(13) و یا شکستن ظرف غذایی را که یکی دیگر از همسران ایشان فرستاده بود(14) و... . حتی به تصریح مهم ترین منابع حدیثی اهل سنت، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) خانه عایشه را محل پدید آمدن فتنه نامیده است: «فَاشارَ نَحوَ مَسکَنِ عائِشَة فَقالَ هاهُنا الفِتنَة ثَلاثا...»؛ ([پیامبر] به خانه عایشه اشاره کرد و سه بار فرمود: از اینجا فتنه پدید خواهد آمد).(15)
بنابراين اصرار بعضی افراد بر اين كه همه همسران رسول خدا(صلی الله علیه وآله) افراد شايسته و كاملى بوده اند بى دليل به نظر مى رسد.(16)
چرا رسول خدا با وجود آزارهایی که از جانب امثال عایشه و حفصه وجود داشت آنها را طلاق نمی داد؟!
اما سوال مهمی که هنوز بی پاسخ مانده این است که چرا پیامبر(صلی الله علیه و آله) از عایشه جدا نشده است و چرا این همسر حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) به سرنوشت همسران لوط و نوح گرفتار نشد؟ در پاسخ باید گفت:
اولا: انگیزه های سیاسی ای که پیامبر از ازدواج با زنان قبائل مختلف از جمله عایشه داشت تا آخر عمر شریف ایشان هنوز پا بر جا بود. در سال های پایانی حیات پربرکت حضرت رسول(صلوت الله علیه)، اگرچه تعداد و امکانات مسلمانان به حدی رسیده بود که دیگر اقلیتی ضعیف به شمار نمی آمدند اما هنوز آن قدر قدرتمند نبودند که علاوه بر تهدید دشمنان خارجی، تحمل تنشی درونی را به واسطه جدایی پیامبر از دختر یکی از مهم ترین قبائل پشتیبان اسلام داشته باشند. پدید آمدن جنگ های ارتداد بعد از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) یکی از مهم ترین نشانه های این عدم ثبات جامعه مسلمانان بود. جنگ های ارتداد یا جنگ های رده مجموعه جنگهایی است که اندکی پس از درگذشت حضرت رسول(صلی الله علیه و آله وسلم)، میان شماری از قبایل مرتد عرب و مسلمانان در گرفت. این قبایل که از اسلام برگشته بودند در برابر حکومت اسلامی وقت اعلام استقلال کرده و بر ضد آن قیام کردند. این جنگ ها میان سالهای ۱۱ تا ۱۳ هـ.ق و در زمان خلافت ابوبکر صورت گرفت.(17)
ثانیا: قاعده اصلی بر اين است كه یک ازدواج، تا پايان عمر ادامه پيدا كند و طلاق آخرین راه برای همسران قرار داده شده و توصیه خود معصومین این بوده که تا آنجا که مقدور است از این امر جلوگیری شود. مثلا پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرماید: «ما أحَلَّ اللّه ُ شيئا أبغَضَ إلَيهِ مِن الطَّلاقِ»(18)؛ (خداوند هیچ کاری را مبغوض تر از طلاق، حلال نکرده است). شاید یکی از دلایل عدم طلاق عایشه را بتوان در امثال چنین روایاتی یافت.
ثالثا: درست است که در تفسیر آیه 10 سوره تحریم گفتیم در قرآن به دو نفر از همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله) که در ماجرای افشای اسرار و آزار آن حضرت دخالت داشتند هشدار داده می شود که گمان نکنند همسری پیامبر به تنهایی می تواند مانع کیفر آنها باشد؛ همان طور که رابطه همسران نوح و لوط به خاطر خیانت، از خاندان نبوت و وحی قطع شد و گرفتار عذاب الهی شدند.
ولی دلیلی وجود ندارد که به صورت قاعده ای کلی بگوییم: همه همسران پیامبران در صورتی که مخالف آنها باشند، باید در «همین دنیا» دچار عذاب شوند. علاوه بر آن، به موجب آیه 33 سوره انفال(19) امکان عذاب مردم جامعه حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) [حداقل تا زمان حیات ایشان] منتفی بود. در حقيقت وجود پر بركت پیامبر به عنوان «رحمة للعالمين» مانع از آن است كه بر این گونه گناهكاران بلا نازل گردد و همانند اقوام گذشته كه به طور دسته جمعى و يا انفرادى با وسائل مختلف از ميان رفتند، نابود گردند.(20)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.