پاسخ اجمالی:
موجودات جهان ذیل نظمی منسجم مراحل زنجیره غذایی یکدیگر را می سازند و در این نظام این گونه نیست که همیشه انسان نقش مصرف کننده را داشته باشد؛ بلکه حتی بدن او هم بعداز مرگ خوراک باکتری ها و قارچ ها و حشرات می گردد. هر گونه خلل وارد کردن به این نظام به بهانه رنج برخی از آنها از کشته و خورده شدن، حرکت طبیعی و کارآمدی آن را مختل می کند. از آن گذشته در فرهنگ دینی کشتن و خوردن حیوانات، فقط به اندازه رفع نیاز و تامین انرژی مجاز شمرده شده است و رنج دادن حیوانات بیش از آن امری مذموم و ناپسند است.
پاسخ تفصیلی:
در احکام دین اسلام، شرایطی ذکر شده که با رعایت آنها می توان گوشت برخی حیوانات را بعداز ذبح شرعی یا شکار خورد. سؤالی که در این بین ممکن به ذهن برسد این است که چرا و با چه توجیهی، این دین آسمانی اجازه می دهد که عده ای از حیوانات به خاطر رفع نیازهای خوراکی انسان، درد و رنج کشته شدن و از بین رفتن را متحمل شوند؟ آیا این عادلانه است که گروهی از حیوانات صرفا به خاطر تأمین غذای آدمی از بین بروند؟ این سؤال از آنجا پررنگ تر می شود که در بیانات برخی از بزرگان دینی، توصیه هایی درباره گوشت خواری و فواید آن می یابیم. آیا این بزرگان چشم بر رنج حیوانات هنگام قربانی شدن برای تأمین بخشی از غذای انسان، بسته اند؟
مهم ترین نکته ای که برای پاسخ به این سؤال باید به آن توجه کرد، در نظر گرفتن وضعیت طبیعی موجودات جهان، اعم از گیاه و حیوان و انسان و دیگر موجودات، در رابطه و مقایسه با یکدیگر است. زیست شناسان امروزه به این باور رسیده اند که جنبندگان ذیل نظمی منسجم و پایدار، مراحل زنجیره غذایی یکدیگر را می سازند. در ابتدا گیاهان و نباتات از خورشید انرژی را دریافت می کنند. بعداز آن مصرف کنندگانی چون علف خواران و گوشت خواران به این چرخه می پیوندند و در انتها باکتری ها و مخمرها با تغذیه از آن علف خواران و گوشت خواران، این زنجیره را به پایان می رسانند. این زنجیره چنان دقیق و با حکمت توسط خداوند طراحی شده که حتی جانداران در تاریکی های مطلق اعماق اقیانوس ها نیز انرژی و رزق خود را از این نظام غذایی، دریافت می کنند.(1) مشاهده و تأمل دقیق در این نظام و رابطه ای که موجودات عالم با یکدیگر دارند، نشان می دهد که در هستی، تمام موجودات برای رشد و حیات خود، از همدیگر تغذیه می کنند و بهره مند می گردند و این گونه نیست که آدمی در آن فقط نقش مصرف کننده را داشته باشد. حتی بدن انسان نیز بعداز مرگ و خاکسپاری، تجزیه می شود و خوراک باکتری ها و قارچ ها و حشرات می گردد. به هر حال هر گونه خلل وارد کردن در این نظام، به بهانه کاهش رنج موجوداتی که خوراک دیگر موجودات می شوند، حرکت طبیعی و کارآمدی آن را را مختل می کند. در قالب یک مثال این موضوع را عینی تر می کنیم. هر کدام از ما اگر با صحنه کشته و خورده شدن یک آهو توسط یک شیر و رنج و درد آن مواجه شویم، ممکن است عواطف مان به غلیان درآید و از آن متأثر گردیم ولی اگر بنا باشد ما به حکم این عواطف برای طبیعت تصمیم بگیریم، چه اتفاقی می افتد؟ ممکن است ما بتوانیم با مهیا کردن بستر یک سری از امور و تمهیدات جلوی کشته و خوردن شدن آهوان توسط شیرها را بگیریم ولی در آن صورت و با به هم خوردن این نظام تغذیه، هم به شیرها ظلم کرده ایم هم به آهوان. زیرا هم شیرها گرسنه می مانند و با از بین رفتن منابع تغذیه شان تعدادشان کم می گردد و هم زنده ماندن آهوان و بالا رفتن میزان تعدادشان، مراتع و منابع تغذیه شان نابود می گردد و خطر انقراض تهدیدشان می کند.
درباره حیواناتی که توسط انسان خورده می شوند نیز همین گونه است. این موجودات در طبیعت محکوم به مرگ اند – زیرا هیچ موجودی تا ابد زنده نمی ماند – بنابراین برای یک حیوان چه تفاوتی می کند که رنج و درد مرگ را در اثر بيماری و فرسوده شدن سلول های بدنش متحمل شود یا در اثر شکار شدن یا در اثر ذبح شدن توسط یک قصاب. به خصوص در ذبح که بریده شدن چهار رگ اصلی آنها و تسریع در جان دادن شان، از شکنجه و زجرکش شدن آنها که با روح انسانیت سازگاری ندارد، جلوگیری می شود.(2)
از سوی دیگر، در متون دینی، اگرچه توصیه هایی برای گوشتخواری و تغذیه از برخی حیوانات وجود دارد ولی در مقابل بیانات دیگری نیز برای کاهش رنج حیوانات صادر شده است. مهم ترین نکته ای که در اینجا باید مورد تأکید قرار بگیرد این است که دین اسلام، تغذیه از حیوانات را به اندازه رفع نیاز و تأمین انرژی بدن مجاز می داند و کشتن حیوانات بدون اینکه لزوما برای رفع نیاز خوراک آدمی باشد، امری ناپسند و مذموم شمرده می شود. فقها و دانشمندان علوم اسلامی تصریح می کنند که اگر شخصی صرفا برای خوشگذرانی – بدون نیاز مبرم به تأمین خوراک خود – به شکار حیوانات برود، مرتکب سفر حرام شده و احکام سفرهای حرام از جمله تمام بودن نمازش در این گونه سفرها، بر او مترتب می گردد.(3)
موارد دیگری نیز از توصیه ها و بیانات اسلامی برای کاهش رنج و درد حیوانات وجود دارد. برای مثال در متون روایی و تألیفات اسلامی می بینیم که عذاب و رنج دادن حیوانات و آزار رساندن به آنها به شدت نهی شده و مورد مذمت قرار گرفته و ممنوع اعلام شده است.(4) و حتی آداب خاصی نیز برای ذبح و شکار حیوانات – حیواناتی که به قصد تأمین رزق و خوراک انسان کشته می شوند – بیان شده که نتیجه آن، راحت جان دادن و کاستن فشار مرگ از آن حیوانات است. توصیه هایی مانند ناپسند بودن ذبح حیوانی در برابر حیوانی دیگر(5) یا مذموم بودن چرخاندن چاقو در حلقوم حیوان(6) یا مکروه بودن کندن پوست آن پیش از مرگ کامل.(7)
با وجود همه این توصیه ها و بیانات، بدیهی است اگر انسانی از این حدود تجاوز کند و موجبات رنج و عذاب حیوانات را فراهم آورد و به آنها ظلم کند، با حشر آن حیوانات در قیامت، آن ظلم ها و تعدی ها مورد رسیدگی قرار می گیرد تا عدالت الهی به صورت کامل به اجرا درآید.
حشر حیوانات موضوع غریبی نیست و در آیه 38 سوره انعام مورد تأکید قرار گرفته است: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ يُحْشَرُون»؛ (هيچ جنبنده اى در زمين، و هيچ پرنده اى كه با دو بال خود پرواز مى كند نيست مگر اينكه امت هايى همانند شما هستند. ما هيچ چيز را در اين كتاب، فرو گذار نكرديم سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مى گردند). ضمير «هم» در اين جمله به انواع و اصناف جنبندگان و پرندگان برمى گردد و به اين ترتيب قرآن براى آنها نيز قائل به رستاخيز شده است و بيشتر مفسران نيز اين مطلب را پذيرفته اند كه تمام انواع جانداران داراى رستاخيز، جزاء و كيفرند.(8) قرآن در آیات دیگری نیز بر رستاخیز حیوانات تاکید نموده و برای مثال در آیه 5 سوره تکویر می خوانیم: «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ»؛ (و آنگاه که حیوانات وحشى محشور شوند) روایات نیز بر حشر حیوانات تأکید دارند. برای مثال از صحابی جلیل القدر، ابوذر غفاری روایت شده که فرمود: روزی در نزد پیامبر(صلی الله علیه واله) بودیم. دو بُز با هم درگیر شده و با شاخ به هم ضربه می زدند. آن حضرت فرمود: «می دانید این دو برای چه با هم می جنگند؟» ما گفتیم: نمی دانیم. آن حضرت فرمود: «همانا خداوند می داند و بعدا میان آنها قضاوت خواهد کرد».(9) یقینا موضوع محشور شدن حیوانات و شرایط و خصوصیات آن با حشر انسان ها تفاوت هایی دارد اما به هر حال یکی از مهم ترین کارکردهای حشر موجودات، اجرای عدالت و جبران ظلم و ستم هایی است که ممکن است در دنیا قابل جبران نباشند.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.