پاسخ اجمالی:
از خلال کلمات فقها به دست می آید که برای حکم به ارتداد، چهار شرط لازم است. مانند بلوغ: از این رو اعتباری به انکار شخص غیر بالغ نیست. از سویی عقل نیز یکی از شرایط لازم در صدور حکم ارتداد است، لذا اعتباری به انکار مجنون در حال جنونش و نیز انسان مست در حال مستی اش نیست. همچنین اختیار، یکی دیگر لوازم ارتداد است، لذا اگر کسی در حال اکراه، منکر یکی از ضروریات دین شود، مرتدّ نیست. از سویی شخص «مرتد» در انکار خود باید قصد داشته باشد، لذا اعتباری به کلام انسان خواب یا غافل یا اهل سهو یا فرد بیهوش نیست.
پاسخ تفصیلی:
از خلال کلمات فقها به دست می آید که شرایطی در صدور حکم «ارتداد»، لازم است:
1- بلوغ: لذا اعتباری به انکار صبی غیر بالغ نیست، لذا امام(علیه السلام) فرمود: «إِنَّ الصَّبِیَّ لَا یَجْرِی عَلَیْهِ الْقَلَمُ حَتَّى یَبْلُغ»(1)؛ (صبی قلم تکلیف و مؤاخذه بر او نیست تا بالغ شود).
2- عقل: لذا اعتباری به انکار مجنون در حال جنونش و نیز انسان مست در حال مستی اش نیست.
از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «إِنَّمَا یُدَاقُّ اللَّهُ الْعِبَادَ فِی الْحِسَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِی الدُّنْیَا»(2)؛ (همانا خداوند با بندگانش در روز قیامت در امر حساب به مقدار آنچه در دنیا به آن ها عقل داده حساب خواهد کرد).
3- اختیار: لذا اگر کسی در حال اکراه به کفر نطق کند «مرتدّ» نیست. و حتی اگر ادعای چنین امری را نماید حد از او برطرف می گردد.(3)
خداوند متعال می فرماید: «مَنْ کَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمانِ»(4)؛ (کسانى که بعد از ایمانشان، به خدا کافر شوند [مجازات مى شوند] بجز آنها که تحت فشار واقع شده اند در حالى که قلبشان با ایمان، آرام است).
4- قصد: به معنای این که قاضی بداند که منکر ضروری در کلامش قصد داشته است، لذا اعتباری به کلام انسان خواب یا غافل یا اهل سهو یا فرد بیهوش نیست.
5 - نبود شبهه: لذا اگر شبهه ای در کار باشد؛ مثل این که احتمال داده شود که در حال جنون سخنی گفته یا در حال اکراه و بدون قصد بوده، حکم مرتدّ را ندارد؛ زیرا در روایات آمده است: «ادْرَءُوا الْحُدُودَ بِالشُّبُهَات»(5)؛ (حدود با شبهات دفع خواهد شد).(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.