پاسخ اجمالی:
دیدگاه های گوناگونی درباره «مرتد فطری» وجود دارد. برخی از فقها مانند شهید ثانی و ... معتقدند «مرتد فطری»؛ کسی است که هنگام انعقاد نطفه وی، والدین یا یکی از آن دو مسلمان باشند. از این رو چنین فرزندی اگر مرتد شود، محکوم به قتل است. اما برخی بر این باورند، مقصود از اسلام والدین در هنگام تولد، اسلام آنان حدوثاً و استمراراً است؛ به این معنی که والدین فرزند خود را در محیطی اسلامی تربیت کرده و فرزند نیز در دوران بلوغ، اسلام را پذیرفته است، حال اگر پس از آن مرتد شود، «ارتداد فطری» تحقق می یابد. و ... .
پاسخ تفصیلی:
در مورد «مرتدّ فطری» و این که این عنوان بر چه کسی اطلاق می شود سه دیدگاه مختلف وجود دارد:
1- اسلام یکی از والدین هنگام انعقاد نطفه
برخی از فقها معتقدند مقصود از «مرتدّ فطری» این است که هنگام انعقاد نطفه فرد، والدین یا یکی از آن دو مسلمان باشند. چنین فرزندی اگر «مرتدّ» شود، «مرتدّ فطری» بوده و بی هیچ شرطی محکوم به قتل می شود. طرفداران این مبنا، مانند «شهید ثانی»(1) و «صاحب جواهر»(2) به ظواهر روایاتی استناد کرده اند که در آن ها تعابیری چون «ولد علی الاسلام» و «ولد علی الفطره» آمده است.
2- اسلام یکی از والدین هنگام تولّد
دیدگاه دوم، روایات را حمل بر ظاهر خود کرده و معتقدند که مقصود از «فطری» در «مرتدّ فطری» این است که هنگام تولد فرد، والدین یا یکی از آن ها مسلمان باشند، هر چند بعد از تولد از اسلام خارج شوند. «علامه حلّی»(3) و «محقق جزایری»(4) موافق با این قول هستند.
3- درک اسلام در دوران بلوغ
دیدگاه دیگری بر این باور است که مقصود از اسلام والدین در هنگام تولد [که در روایات آمده] اسلام آنان حدوثاً و استمراراً است؛ به این معنا که والدین فرزند به اسلام خود باقی مانده و او را در محیطی اسلامی تربیت کرده و فرزند نیز با مشاهده اسلام والدین یا یکی از آنان و همچنین جامعه اسلامی که ملازم با تبلیغات و بستر مناسب برای پذیرفتن اسلام است، در دوران رشد و بلوغ خود آیین مقدس اسلام را برگزیند. حال اگر بعد از آن راه ارتداد را پیش گیرد وصف «ارتداد فطری» تحقق می یابد. «یحیی بن سعید»(5)، «فاضل هندی»(6) و «محقق اردبیلی»(7) از موافقان این دیدگاه به شمار می آیند. دیدگاه فوق چندان مورد توجه فقها قرار نگرفته است.
تعریف سوم از ظاهر برخی از روایات استفاده می شود. در حدیث معتبر «عمار ساباطی» از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «کُلُّ مُسْلِمٍ بَیْنَ مُسْلِمَیْنِ ارْتَدَّ عَنِ الْإِسْلَامِ وَ جَحَدَ مُحَمَّداً نُبُوَّتَهُ وَ کَذَّبَهُ فَإِنَّ دَمَهُ مُبَاح...»(8)؛ (هر مسلمانی بین مسلمانان که از اسلام بازگشته و نبوت محمّد را انکار و او را تکذیب کند، همانا خون او مباح است).
در این روایت اشاره ای به تولّد نشده و موضوع ارتداد مسلمانی ذکر گردیده که در میان مسلمانان و جامعه اسلامی باشند؛ یعنی متأثّر از تبلیغات اسلامی بوده و دوره ای از عمر خود را به آن آیین گذرانده باشد و سپس مرتدّ شود.
استاد «جوادی آملی» در این باره می فرماید: «ارتداد آن است که کسی محقّقانه دین را بپذیرد، سپس دین را کنار بگذارد. در ارتداد یک نکته مهم این است که پیش از این، دین را با برهان منطقی پذیرفته باشد. اگر کسی واقعاً شاکّ متفحّص است؛ یعنی هر چند در خانواده مسلمان تربیت شده ولی اسلامی را قبول کرده، که اسلام روان شناختی است نه اسلام معرفت شناختی و یقین منطقی؛ دید پدر و مادرش مسلمان هستند، او هم مسلمان شد، نه از معصوم شنید و نه از حکیم متألّه دریافت کرد. اسلام موروثی دارد که اگر هم یقین داشته باشد یقین روانی است نه یقین منطقی. چنین شخصی اگر به ایمان خود باقی بماند ممکن است خداوند متعال منّت گذاشته و دین او را بپذیرد. امّا اگر شک کرد، معلوم نیست که خداوند احکام ارتداد بر آن بار کند، معلوم نیست که تعریف ارتداد شامل آن بشود. بنابراین، ارتداد یعنی کسی که یقین معرفت شناختی دارد، با این حال دین را بازی بگیرد و از آن اعلام بیزاری نماید».(9)،(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.