پاسخ اجمالی:
ابو محمد على بن احمد بن سعید بن حزم اندلسى (384 ـ 456 ق) یکى از شاخص ترین علماى اهل سنت به شمار مى رود که در قرطبه اندلس به دنیا آمد و به دلیل منزوى شدن از میان علماى شهرهاى اندلس به منطقه اى به نام لیله (از شهرهاى اندلس) گریخت و در همانجا وفات یافت او از فقها، مورخان و محدثان صاحب نام اهل سنت بوده و به «ابن حزم ظاهرى» شهرت دارد. وى در خانواده متمکن و دربارى رشد یافته بود؛ زیرا پدرش وزیر منصور بن محمد بن ابى عامر و مظفر بن منصور بود و پس از پدرش با خلفاى زمان همدم بود.
پاسخ تفصیلی:
ابو محمد على بن احمد بن سعید بن حزم اندلسى (384 ـ 456 ق) یکى از شاخص ترین علماى اهل سنت به شمار مى رود که در قرطبه اندلس به دنیا آمد و به دلیل منزوى شدن از میان علماى شهرهاى اندلس به منطقه اى به نام لیله (از شهرهاى اندلس) گریخت و در همانجا وفات یافت او از فقها، مورخان و محدثان صاحب نام اهل سنت بوده و به «ابن حزم ظاهرى» شهرت دارد. وى در خانواده متمکن و دربارى رشد یافته بود؛ زیرا پدرش وزیر منصور بن محمد بن ابى عامر و مظفر بن منصور بود و پس از پدرش با خلفاى زمان همدم بود اما براى کسب دانش از امور حکومتى کناره گرفت.
اساتید ابن حزم:
وی از محضر اساتید مهم زمان خود بهره برد که مهمترین آنها عبارتند از: ابوعمر احمد بن حسین، یحیى بن مسعود، ابوالخیار مسعود بن سلیمان ظاهرى، یونس بن عبدالله، محمد بن سعید بن سانى، عبد الله بن ربیع تمیمى، عبدالله بن یوسف نامى، ابو البرکات محمد بن عبد الواحد مکّى، ابوعبدالله بن دحّون، ابوعمر احمد بن محمد بن جسور، یونس بن عبدالله بن مغیث، احمد بن قاسم بن محمد بن قاسم بن اصبغ، و ابو القاسم عبد الرحمن بن ابى یزید ازدى، ابو عبد الله محمد بن حسن مذحجى.
شاگردان ابن حزم:
وى شاگردان زیادى تربیت کرد است که مهمترین آنها عبارتند از: ابوعبدالله محمد بن فتوح الحمیدى نویسنده کتاب جذوه المقتبس، سریج بن محمد بن سریج مقبرى، ابومحمد بن المغربى که وزیر حکومت بود، فرزندش ابو رافع فضل بن على که کتاب «الهادى الى معرفه النسب العبّادى» را نوشته است؛ عبدالله بن محمد اندلسى معروف به ابن عربى (پدر عارف شهیر)، ابوالحسن شُریح بن محمد.
عقیده و مذهب ابن حزم:
ابن حزم مذهب داود بن على بن خلف اصفهانى ظاهرى را بر گزیده بود و بر اساس نظرات او فتوا مى داد. بنابر این او با قیاس و استحسان، و تأویل مخالف بود و فقط بر پایه معانى ظاهرى قرآن و روایات حکم مى کرد و هر گونه استدلال، تعلیل، و تأویل درباره مسائل شرعى را رد مى نمود. در واقع او از لحاظ فقهى ابتدا فقه مالکى را فراگرفت و سپس به فقه شافعى گرایش یافت و سپس به فقه ظاهرى روى آورد. آثار او به دلیل در برداشتن مطالب مذهب ظاهرى مورد هجمه و مخالفت علماى سایر مذاهب واقع شد و بسیارى از کتاب هاى او را سوزاندند و از سوى حاکمان وقت زندانى و محدود شد تا به ترویج اندیشه هاى گمراه کننده ظاهرى نپردازد.
اخلاق و روش علمی ابن حزم:
او بسیارى از بزرگان قبل از خود، که مورد وثوق علماى اهل سنت بودند را مورد طعن قرار داد تا جایى که زبان او را با شمشیر حجّاج برابر دانسته اند. از این رو ذهبى و ابن حجر عسقلانى نقطه نظراتى را از او نقل و رد کرده و گفته اند که به دلیل ابتناى سخنان وى بر تعصب مذهبى (بر مذهب ظاهرى) ادعاهایش درباره شخصیت ها، علما، و روایان احادیث اعتبارى ندارد .او حتى درباره مسائل مختلف فقهى و عقیدتى اسلام نظرات بسیار عجیبى ارائه کرده است که علماى فرقه هاى مختلف اسلامى اعم از شیعه و سنى آنها را رد کرده و از آنها انتقاد نموده اند. آثار وى توسط بسیارى از علماى اهل سنت مورد نقد و ابطال واقع شده است.
نظریات شاذّ ابن حزم:
1 ـ قائل به حلال بودن موسیقى و غنا بوده و سماع را که رقص مخصوص محافل صوفیه است جایز مى دانست. در حالی که به اتفاق علماى اسلام این امور حرام است.
2 ـ تشیع را برخاسته از قیام هاى اسلام ستیزانه عرب مى دانست.
3 ـ پوست انسان مرده با دباغى پاک مى شود.
4 ـ او علاوه بر ابطال قیاس و استحسان، تقلید و تعلیل در احکام فقهى را نیز نادرست و باطل مى دانست.
البته ابن حزم در برخى موارد به طور ناخواسته به نفع عقاید یا تاریخ شیعه سخن گفته است؛ مثل آنکه احادیث مربوط به فضائل مطلق صحابه (غیر قابل انتقاد بودن آنها) را رد و انکار نموده است.
کتاب های ابن حزم:
او کتاب هاى فراوانى تالیف و تدوین کرده است که امروزه به عنوان مهم ترین منابع و مستندات سلفیان و وهابیون متعصب به شمار مى رود که مهمترین آنها عبارتند از: 1 ـ الفصل فى الملل و الاهواء و النحل؛ 2 ـ المجلّى؛ 3 ـ جمهره انساب العرب؛ 4 ـ الجامع فی صحیح الحدیث باختصار الاسانید؛ 5 ـ التقریب لحدود المنطق؛ 6 ـ الناسخ و المنسوخ؛ 7 ـ منتقى الاجماع؛ 8 ـ الامامه و السیاسه؛ 9 ـ الایصال الى فهم کتاب الخصال؛ 10 ـ فضائل الاندلس؛ 11 ـ کشف الالباس ما بین اصحاب الظاهر و اصحاب القیاس؛ 12 ـ جوامع السیره؛ 13 ـ نقط العروس؛ 14 ـ الاحکام فى اصول الاحکام؛ 15 ـ الاخلاق و السیر؛ 13 ـ المحلّى بالآثار که شرح المجلّى است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.