پاسخ اجمالی:
رهبری در اسلام، تفاوت اساسی با دیدگاه «مادیون» دارد. از این رو رهبری در نگاه «مادیون»، در محدوده اداره شئون زندگی مادی بشر خلاصه می شود؛ اما رهبری در اسلام، سبب گسترش نظم و عدالت، و رفع ظلم است. از این رو قرآن می فرماید: «چون میان مردم حکم کنید به عدالت داوری کنید». از سویی «مادیون»، تمام تلاش خود را به عالم دنیا معطوف داشته اند، اما اسلام، دنیا را مقدّمه ای برای عالم آخرت می داند. همچنین توجه «مادیون» به مسائل مادی، آنان را از اعتقاد به حقیقتی به نام روح و ارزش های اخلاقی باز می دارد ...
پاسخ تفصیلی:
«رهبری» در اسلام تفاوت اساسی و جوهری با دیدگاه «مادّیون» و «ملحدان» دارد. رهبری نزد مادّیون در محدوده اداره شئون زندگی مادی بشر خلاصه می شود، ولی در اسلام، رهبری در عرصه های مختلف مؤثر است که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
1- عمل برای دنیا
با قطع نظر از بهشت و دوزخ و عوالم دیگر، بشر در این دنیا نیاز به رهبری دارد تا امورش را نظام مند کند. این همان موردی است که «مادّیون» رهبری را در آن محصور کرده اند و اسلام نیز اگر به آن نظر و توجه دارد، با نگاهی استقلالی نیست، بلکه از آن جهت که دنیا پل و معبر و مزرعه ای است برای آخرت، دنیا را نگریسته و برای آن برنامه ریزی می کند. اهمیت اسلام به اداره شئون دنیوی بشر را می توان از دو زاویه نگریست:
الف) گسترش عدل و رفع ظلم؛ که خداوند متعال در این باره می فرماید: «وَإِذا حَکَمْتُمْ بَینَ النّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ»(1)؛ (و هنگامى که میان مردم داورى مى کنید، به عدالت داورى کنید).
ب) بهره مندی دنیوی؛ خداوند متعال در این ارتباط می فرماید: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَهَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّیباتِ مِنَ الرِّزْقِ»(2)؛ (بگو: چه کسى زینتهاى الهى را که براى بندگان خود آفریده، و روزیهاى پاکیزه را حرام کرده است؟!).
2- عمل برای آخرت
«مادّیون» از آنجا که عالم دنیا را از مبدأ و معاد جدا کرده اند، تنها توجه و کوشش خود را به عالم طبیعت معطوف داشته اند، ولی اسلام از آنجا که معتقد به مبدأ و معاد است، مردم را به عمل برای عالمی دیگر[که عظیم تر از عالم دنیاست] نیز دعوت می کند و دنیا را در حقیقت مقدّمه ای برای عالم آخرت می داند. قرآن به این حقیقت مهمّ اشاره کرده است؛ آنجا که می فرماید: «وَلَلْآخِرَهُ خَیرٌ لَکَ مِنَ اْلأُولی»(3)؛ (و به یقین آخرت براى تو از دنیا بهتر است) و نیز می فرماید: «وَما هذِهِ الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدّارَ اْلآخِرَهَ لَهِی الْحَیوانُ»(4)؛ (این زندگى دنیا چیزى جز سرگرمى و بازى نیست؛ و فقط سراى آخرت، سراى زندگى[واقعى] است). اسلام توجهی که به رهبری دارد، این جنبه را نیز در نظر گرفته و رهبر را راه گشای سعادت اخروی می داند.
3- کمال و ارتقای عملی
«مادّیون» غیر از مسائل مادی، هرگز چیزی را به عنوان ارزش های اخلاقی و روحی قبول ندارند، ولی اسلام به دلیل اصل قرار دادن اعتقاد به مبدأ و معاد و نیز باور به حقیقتی به نام روح، به ارزش های اخلاقی و معنوی، توجه خاصی کرده است. از همین رو رهبرانی الهی تربیت کرده تا بتواند مجتمع اسلامی را در این زمینه نیز رهبری نماید.
4- اجرای احکام
اسلام دینی است شمول گرا که در تمام زمینه ها حکم و دستورهایی دارد. یکی از دیدگاه های اسلام در خصوص رهبری این است که وظیفه رهبر را پیاده کردن احکام و دستورهای الهی در سطح کلّ جامعه بشری می داند و این مورد، تمام زمینه های پیشین را پوشش می دهد؛ زیرا تطبیق و پیاده کردن احکام موجب رفاه دنیوی، سعادت اخروی و کمال نفسانی انسان می گردد. از اینجا به خوبی روشن می گردد که روایات و دعاهای وارده از معصومین(علیهم السلام) تعبیرهای بلندی از امام و امامت نموده و برای رهبری در جامعه اسلامی وظایف سنگینی را در نظر گرفته اند. حال با در نظر گرفتن چنین وظایفی می توان امر امامت و رهبری جامعه را به مردم واگذاشت؟(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.