پاسخ اجمالی:
«دعا» و «نیایش» می تواند آثار و برکات متعددی در فرد و اجتماع داشته باشد. همانند: ارتباط با خداوند متعال، که سبب آرامش روح و اطمینان قلب انسان می شود. در واقع دعا و نیایش با خداوند یکی از شیوه های مؤثّرِ در کاهش اضطراب خاطر و روح است. از این رو روان شناسان، دعا و نیایش را عاملی مهم در پیش گیری از جنون و خودکشی می دانند. زیرا انسان نیایشگر هرگز خود را تنها و بی پناه نمی بیند. از سویی دعا موجب تهذیب اخلاق، تحول در اندیشه، و تقویت اراده می شود.
پاسخ تفصیلی:
«دعا» و «نیایش» در فرد و اجتماع آثار متعددی بر جا می گذارد که می توان به این موارد اشاره کرد:
1- ارتباط با خداوند متعال
یکی از آثار و برکات «دعا» و «نیایش» ارتباط تنگاتنگ با خداوند متعال در همه زمینه هاست. برای روشن تر شدن مطلب مثالی آورده می شود: در بیابانی نزدیک دریا حوضچه ای است؛ این آب اگر همین طور بماند بعد از مدتی به جهت میکروب ها می گندد و یا به جهت شدت گرمای آفتاب معدوم گشته و تبخیر می شود. ولی اگر درصدد وصل به دریا برآید و خود را هیچ ببیند، کم کم برایش راهی به دریای بی کران حاصل می گردد، و بعد از آن که به دریا متصل و در آن، فانی شد دیگر برکه نیست، هر چه هست، دریایی بی کران است که در آن فانی شده است. و همان گونه که آب بی کران نگهدارنده است و متنجس نمی شود او نیز چنان خواهد شد، و ... حال در مورد امور معنوی[که همان دعا و نیایش باشد] اگر انسانی که در تمام زمینه ها محدود است، از راه باطن، خود را به نامحدود متصل کند، مظهر صفات کمال و جمال او خواهد شد، و دیگر در تلاطم روزگار مضطرب نخواهد گشت ...
2- آرامش روح و روان
یکی دیگر از آثار مهم «دعا» و «نیایش»، آرامش روح و اطمینان قلب است. بی تردید جهان متمدّن با تمام پیشرفت های اعجاب آفرین و چشمگیرش در زمینه معنویات چندان پیشرفتی نداشته و قوس نزول را پیموده است. حال «دعا» و «نیایش» با خداوند متعال یکی از راه های مؤثّرِ درمان نگرانی و اضطراب خاطر و روح است. انسان نیایشگر هرگز خود را تنها و بی پناه نمی بیند، و با استقامتی شگفت آفرین، غم و تشویش را از خود دور کرده و هیچ گاه به خود اجازه نمی دهد که لشکر نگرانی در سرزمین دل و مغزش خیمه زند. «دیل کارنگی» می گوید: «در صورتی که ایمان به مذهب تا این درجه صبر و شکیبایی می بخشد، پس چرا وقت اضطراب و نگرانی به سوی خداوند نرویم؟. چرا به دستور «کانت» فیلسوف آلمانی توجه نکنیم که می گوید: «به خدا توسل پیدا کنید؛ زیرا احتیاج به چنین چیزی دارید. حتّی اگر شما طبیعتاً و یا در اثر تربیت، آدم بی دینی باشید، باز دعا به حال شما مفید است. منظور من از اثرات عملی دعا چیست؟ مقصودم این است که به سوی خدا رفتن و دعا کردن، سه اصل روان شناسی را که همه [چه مشرک و چه دیندار و خداشناس] به آن نیازمندند در آن ها زنده می کند:
الف) دعا و نیایش به ما کمک می کند تا ناراحتی ها و گرفتاری هایی که داریم به زبان آوریم. ب) در اثر نیایش این احساس به ما دست می دهد که شریکِ غمی پیدا کرده و تنها نباشیم. ج) دعا و نیایش انسان را به کار و کوشش وامی دارد، و نخستین گام به سوی عمل است. من نمی توانم به خود بقبولانم که کسی برای انجام منظور خود به درگاه خداوند نیایش نماید و نتیجه نگیرد؛ به عبارت دیگر، در راه هدف خود گامی برندارد. الکسیس کارل می گوید: نیایش بزرگ ترین نیرویی است که انسان می تواند تولید کند، پس چرا از آن بهره برداری ننماییم؟»(1)
دکتر «الکسیس کارل» می گوید: «عباداتی است که باید طی مراسم خاصی انجام شود، ولی جای نیایش هر کجا باشد خدا با انسان سخن نمی گوید، مگر هنگامی که آرامش بر درونش مستولی شود؛ در سکوت این پناه گاه ها انسان می تواند در حالی که اندیشه اش به سوی خدا در پرواز است، عضلات و اعضایش را آرامش بخشد، روحش را سبک بار کند و نیروی سنجش و تشخیص را خلوص و جلا دهد، و قدرت تحمل زندگی دشواری که تمدن جدید بر دوش او بار کرده و به زانویش درآورده است به دست آورد».(2)
همچنین وی در جای دیگر می گوید: «نیایش خصوصیات خود را با علامات بسیار مشخص و منحصر به فردی نشان می دهد، صفای نگاه، متانت رفتار، انبساط و شادی بی دغدغه، چهره ای پر از یقین، استعداد هدایت و نیز استقبال از واقعه ها، به سادگی در آغوش گرفتن یک سرباز یا یک شهید مرگ را. چنین به نظر می رسد که نیایش، انسان ها را آن چنان رشد می دهد که جامه ای که وراثت و محیط به قامتشان دوخته است برایشان کوتاه می گردد. ملاقات پروردگار آن ها را از صلح و آرامش درون لبریز می سازد، به طوری که شعشعه پرتو این صلح از چهره هاشان نمودار است، و آن را هر جا که روند با خود می برند».(3)
3- جلوگیری از جنون
سومین اثر «نیایش»، پیش گیری از جنون است. گفتنی است که فشار افکار پریشان و ناراحتی فکری در دنیای امروز سرانجامی جز جنون و ناراحتی های روانی ندارد، ولی بهترین دارو[به تصریح روان پزشکان] برگشت به سوی خدا و نیایش و ارتباط با اوست. دانشمند و روان شناس معروف «دیل کارنگی» می گوید: «هزاران نفر از کسانی که اکنون در گوشه تیمارستان به سر می برند، اگر به قدرت مافوق «خدا و نیایش با او» رجوع کرده بودند و تنها به جنگ نگرانی نرفته بودند، به چنین روزی گرفتار نمی شدند».(4)
4- پیش گیری از انتحار
یکی دیگر از آثار «نیایش»، جلوگیری از انتحار و خودکشی است. همان گونه که اشاره شد، هجوم لشکر اندوه و نگرانی ها در میدان نبرد زندگی، تا کنون تلفات فراوانی داشته و در این نبرد خونین فقط تعدادی اندک مغلوب و اسیر آن نشده اند. دانشمندان برای رهایی از چنگال آن، راه هایی را پیشنهاد کرده اند، ولی نیایش را یگانه تکیه گاه و پشتوانه ای شگفت انگیز دانسته اند. «دیل کارنگی» می گوید: «وقتی که دردها و مصایب خود را می توانیم با خدای خود در میان گذاریم، چه لزومی دارد که از مشکلات خود نگران شویم...».(5)
5- «نیایش» و تهذیب اخلاق
یکی دیگر از آثار «نیایش»، تهذیب اخلاق و تزکیه نفس است. گفتنی است که دعا قلب و روح انسان را پاک و باصفا می کند و از انحراف ها و ناپاکی ها پیش گیری می کند؛ یعنی اگر با شرایط ویژه، «دعا» و ارتباط با خدا درست صورت گیرد؛ همچنین همگان به این امر حیاتی و زندگی ساز توجه کامل بکنند و پیوسته به ارتباط با آفریدگار جهان و «نیایش» و کسب تکلیف از خدا اهتمام ورزند، مدینه فاضله ای که آرزوی «سقراط» و «ارسطو» و رهبران دینی بوده است به وجود خواهد آمد. و به عکس، در صورت قطع رابطه با خدای بزرگ و ترک نیایش در منجلاب فساد و انحراف غرق شده و در اجتماع جز سقوط، بدبینی، کینه توزی، اختلاف و هزاران نکبت اخلاقی دیگر، بهره ای نخواهد داشت. راستی چرا «زلیخا» نتوانست «یوسف»(ع) زیبا و جوان را از پای درآورد؟ آیا میل و هوس و نفس سرکش، فقط در اندرون زلیخا بود؟ حضرت یوسف(علیه السلام) نیز همانند سایر افراد دارای این غریزه سرکش و خانمان برانداز بود، ولی به خدا پناه برد، «دعا» و «نیایش» کرد، به نفس و غریزه جنسی خود لجام زد، چندین سال زندان و تنهایی و رنج را بر پیروی از هوس های زودگذر مقدم داشت و بدین صورت بر هوای نفس پیروز گشت.
6- «نیایش» و تحول اندیشه
از آثار چشم گیر «نیایش»، ارتباط مستقیم مغز و فکر نیایشگر با مبدأ بی نهایت علم و قدرت و آفریدگار فکر و خرد است. دعا به ما کمک می کند صحیح تر و دقیق تر بیندیشیم و از لغزش و اشتباه و درماندگی و تردید مصون مانده و راه صواب را از خطا تشخیص دهیم و به دنبال آن، مشکلات فردی و اجتماعی را حل نماییم. «گلن کلارک» نویسنده مسیحی می گوید: «دعا سطح عملیاتش عمیق تر از انتقال فکر است؛ یعنی دعا سطح عمیق تری است که در آنجا همه ما به ندای پدر[پروردگار] متوجه و متمایل می گردیم».(6)
بنابراین «نیایش» ها درهایی به روی فکر و قلب انسانی بازنموده و اندیشه هایی تازه و بی سابقه در مغز نیایش گر پدید می آورد. اینجاست که در برابر پیشامدها، مرض ها، مشکلات علمی، جواب ها و راه حل های آسان و مفیدی می یابد و هرگز درمانده و حیران نمی شود. و از کج اندیشی و کج روی مصون می گردد. دکتر «لاباخ» می گوید: «وقتی دعا می کنید کاغذ و قلم را دم دست داشته باشید، وقتی خدا فکری را در ذهن شما خطور می دهد آن را یادداشت کرده و در مدّ نظر داشته باشید تا بتوانید به مرحله عمل درآورید».(7)
7- «نیایش» و تقویت اراده
یکی دیگر از آثار «دعا» و «نیایش»، تقویت اراده و تلقین به نفس نیایشگر است. اساساً انسان به هر یک از مراتب ترقی (مادی و معنوی) بخواهد برسد احتیاج به قوه اراده[که آخرین مرتبه ملکات روحی است] دارد. ناگفته پیداست که اگر اراده کسی ضعیف یا نابود شود دیگر فرصت های ارزشمند به رایگان از کف او بیرون رفته و روز به روز قوس نزول را می پیماید. لذا ملّتی که از اراده ای قوی و متین اجتماعی محروم باشد، مانند کشتی بی بادبان و بی کشتیبان می شود که دست خوشِ حوادث ایام و بادهای مخالف گردیده و در هم می شکند. دکتر «الکسیس کارل» می گوید: «عبادت بزرگ ترین نیرویی است که انسان می تواند تولید کند، نیرویی چون قوه جاذبه در عالم پزشکی، کسانی را دیده ام که بعد از این که تمام معالجات در آن ها سودمند واقع نمی شد، بیماری آن ها با داروی عبادت و دعا التیام می یافت».(8)،(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.