پاسخ اجمالی:
در سخنان معصومین(ع) به «پلورالیسم رفتاری» اشاره شده است. امام علی(ع) در نامه خود به مالک اشتر فرمود: «مهربانی بر و دوستی رعیت را برای دل خود پوششی گردان، و... چه رعیت دو دسته اند: دسته ای برادر دینی تواند و دسته دیگر در آفرینش با تو همانند می باشند». همچنین روایت شده امام علی(ع) با مشاهده پیر مرد فقیری از یهود یا نصارا فرمودند: چرا در زمان ناتوانی، حقوق او را نمی پردازید، سپس فرمودند از بیت المال بر او انفاق کنند. این روایات و روایات مشابه، نشانه «پلورالیسم رفتاری» در سیره ائمه(ع) می باشد.
پاسخ تفصیلی:
در روایات اهل بیت(علیهم السلام) به موضوع «پلورالیسم رفتاری» پرداخته شده است. از این رو در کتاب «وسائل الشیعه» بابی وجود دارد که دلالت بر جواز پرداخت حقوق به مستمندان اهل کتاب دارد.(1)
امام علی(علیه السلام) در نامه خود به مالک اشتر فرمود: «الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لَا تَکُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضَارِیاً تَغْتَنِمُ أَکْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْق»(2)؛ (و مهربانی بر رعیت را برای دل خود پوششی گردان و نیز دوستی ورزیدن و مهربانی کردن با آن ها را. و مباش همچون جانوری شکاری که خوردنشان را غنیمت شماری، چه رعیت دو دسته اند: دسته ای برادر دینی تواند و دسته دیگر در آفرینش با تو همانند می باشند).
همچنین از «جابر بن عبداللَّه انصاری» روایت شده؛ «روزی از مقابلمان جنازه ای را تشییع کردند. در این هنگام پیامبر(صلی الله علیه وآله) ایستادند و ما نیز به پیروی از پیامبر(صلی الله علیه وآله) به پا خاستیم. آن گاه به حضرت عرض کردیم: ای رسول خدا! این جنازه مربوط به شخص یهودی یا[نصرانی] است؟! حضرت در پاسخ فرمود: آیا جنازه یک انسان نیست. هر گاه جنازه ای را دیدید برای ادای احترام به پا خیزید».(3)
همچنین در روایات آمده؛ «روزی حضرت علی(علیه السلام) در راه با مردی از اقلیت های مذهبی [مسیحی یا یهودی] همسفر و هم صحبت شدند. آن مرد پرسید: شما به کجا می روید؟ حضرت(علیه السلام) فرمود: به کوفه می روم. هنگامی که به دو راهی رسیدند آن مرد به طرف مقصد خود حرکت کرد و در حین حرکت مشاهده نمود که حضرت با او می آید. با تعجّب پرسید مگر شما به کوفه نمی روید؟! حضرت(علیه السلام) فرمود: آری. مرد با تعجب بیشتر عرض کرد: پس چرا از راه کوفه نمی روید؟ حضرت(علیه السلام) فرمودند: این از حقوق هم صحبت و هم سفری است که انسان باید یار و رفیق خود را قدری مشایعت نماید، و این همان دستور پیامبر(صلی الله علیه وآله) است. تعجب و شگفتی آن مرد وقتی به اوج خود رسید که فهمید همسفرش خلیفه مسلمین علی بن ابی طالب(علیه السلام) است. سرانجام این عمل حضرت موجب شد که آن مرد در زمره بهترین افراد مؤمن و ایثارگر و از یاران با وفای حضرت علی(علیه السلام) قرار گیرد».(4)
در روایات وارد شده؛ «حضرت علی(علیه السلام) زره گمشده خویش را در دست یکی از یهودیان کوفه مشاهده کرد و لذا به او فرمود: این زره مال من است. یهودی انکار نمود و گفت: زره در دست من است، پس صاحب آن منم. اگر شما ادعای مالکیت آن را دارید باید بینه و دلیل بیاورید. چون آن حضرت بینه نداشتند مطابق رأی قاضی، حکم به نفع یهودی صادر شد. وقتی یهودی این رفتار عادلانه حضرت(علیه السلام) را مشاهده کرد، مسلمان شد و گفت: این زره مال امام علی(علیه السلام) است. آن گاه حضرت زره را به وی هدیه نمود».(5)
همچنین نقل شده؛ «معاویه» به فرمانده لشکر خود «سفیان بن عوف» دستور می دهد تا به سرزمین هایی که تحت حکومت حضرت علی(علیه السلام) است حمله نماید و با قتل و کشتار آنان، در بینشان ایجاد رعب و وحشت کند. آن فرمانده نیز چنین می کند و در این پیکار و درگیری عده ای از مردان و زنان اقلیت های مذهبی که در پناه اسلام بودند نیز صدمه و آسیب می بینند. هنگامی که خبر این واقعه به گوش حضرت رسید، بسیار ناراحت و نگران شدند و در حالی که اندوه و غم بر چهره مبارکشان نمایان بود در ضمن خطبه ای فرمودند: «به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام به خانه زنی غیر مسلمان که در پناه اسلام بود وارد شده و خلخال، دستبند و گردنبند و گوشواره او را به غارت برده است، اگر برای این حادثه فجیع و تلخ، مسلمانی از روی تأسف بمیرد، ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است. و به خدا سوگند! این واقعیت قلب انسان را می میراند و دچار غم و اندوه می کند».(6)
فارس، شهری است در ایران که در صدر اسلام زرتشتیان جمعیت زیادی را در آن شهر تشکیل می دادند. در زمان خلافت امام علی(علیه السلام)، فردی به نام «عمر بن ابی سلمه ارحبی» از طرف آن حضرت استاندار فارس بود. این فرد نسبت به زرتشتیان کمی بدرفتاری می نمود، هنگامی که این خبر به حضرت رسید در نامه ای به او چنین نوشت: «پس از نام خدا و درود، همانا دهقانان و... از خشونت و قساوت و تحقیر کردن مردم و سنگدلی تو شکایت کرده اند... شایسته و سزاوار آنان نیست که بدرفتاری نمایی؛ زیرا که با ما هم پیمانند، پس در رفتار با آنان نرمی و درشتی را به هم آمیز، و رفتاری توأم با شدت و نرمش داشته باش، اعتدال و میانه روی را در نزدیک کردن یا دورکردن، رعایت کن».(7)
همچنین روایت شده؛ روزی حضرت علی(علیه السلام) در ایام حکومتش از کوچه ای عبور می کرد که چشمش به فقیری از یهود یا نصارا افتاد که در کنار کوچه گدایی می کند. حضرت(علیه السلام) به اطرافیانش فرمود: «در روزگار خوش جوانی از وی تا می توانستید کار کشیدید و اکنون که پیر و ناتوان شده او را از حقّ مسلّم خویش محروم ساخته اید. سپس به مسؤول بیت المال دستور داد تا از بیت المال بر او انفاق کند».(8)
امام زین العابدین(علیه السلام) درباره حقوق اهل ذمّه می فرماید: «وَ أَمَّا حَقُّ أَهْلِ الذِّمَّةِ فَالْحُکْمُ فِیهِمْ أَنْ تَقْبَلَ مِنْهُمْ مَا قَبِلَ اللَّهُ وَ تَفِیَ بِمَا جَعَلَ اللَّهُ لَهُمْ مِنْ ذِمَّتِهِ وَ عَهْدِهِ وَ تَکِلَهُمْ إِلَیْهِ فِیمَا طُلِبُوا مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أُجْبِرُوا عَلَیْهِ وَ تَحْکُمَ فِیهِمْ بِمَا حَکَمَ اللَّهُ بِهِ عَلَى نَفْسِکَ فِیمَا جَرَى بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ مِنْ مُعَامَلَةٍ وَ لْیَکُنْ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ ظُلْمِهِمْ مِنْ رِعَایَةِ ذِمَّةِ اللَّهِ وَ الْوَفَاءِ بِعَهْدِهِ وَ عَهِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص حَائِلٌ فَإِنَّهُ بَلَغَنَا أَنَّهُ قَالَ مَنْ ظَلَمَ مُعَاهِداً کُنْتُ خَصْمَهُ فَاتَّقِ اللَّهَ وَ لَا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه»(9)؛ (و در مورد حقّ اهل ذمه، حکم درباره آنان این است که آنچه را خدا قبول کرده از آن ها قبول نمایی و وفا کنی به آنچه خداوند از ذمّه و عهد خود برای آنان قرار داده است و در آنچه از خود آن ها طلب کرده و بر آن مجبور نموده آنان را به خودشان واگذاری. و حکم کنی در میان آنان به آنچه که خداوند به آن بر تو حکم نموده است در آنچه از معامله بین تو و آنان جاری می شود. و در ظلمی که از ناحیه آنان به تو می شود باید رعایت ذمه خدا و وفای به عهد او و عهد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) حایل باشد؛ زیرا به ما رسیده که پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: هر کس به شخصی که در ذمه اسلام است ظلم کند من دشمن اویم. پس از خدا بترسید و حول و قوه ای جز به خدا نیست).(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.