پاسخ اجمالی:
به گفته بعضى از مفسران، نامه اعمال انسان همان روح و جسم اوست؛ زیرا بنابر منابع دینی، اعمال انسان در این دو اثر می گذارد؛ و از آن بالاتر، محیطی كه در آن اعمال خود را انجام مى دهد؛ چرا كه اعمال انسان گذشته از اينكه در روح و همه ذرات پيكر او نقش مى بندند، در هوا و زمين نیز منعكس مى شوند. اما اینکه چرا در قرآن و روایات از این نامه بصورت مفصل سخن گفته شده است، بايد گفت: این بيان گسترده، جنبه تربيتى دارد و به انسانها تاکید می کند كه همه چيز چه خوب و چه بد ثبت مى شود.
پاسخ تفصیلی:
در سوره «اسراء» آيه 13 مى خوانيم: «وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ في عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُورا»؛ (اعمال هر انسانى را به گردنش قرار داده ايم ما روز قيامت كتابى براى او بيرون مى آوريم كه آن را در برابر خود گشوده مى بيند [اين همان نامه اعمال اوست به او مى گوئيم: كتابت را بخوان...]). در اينجا اين سؤال مطرح مى شود كه اين نامه چيست و هدف از آن چه مى باشد؟
از مجموع آيات و روايات استفاده مى شود كه همه اعمال آدمى با تمام جزئيات در نامه اى ثبت مى شود و روز رستاخيز اگر نيكوكار باشد نامه اعمالش بدست راست او و اگر بدكار باشد به دست چپ او مى دهند. اين نامه بدون شك از جنس كتاب و دفتر و نامه هاى معمولى نيست و لذا بعضى از مفسران گفته اند: اين نامه عمل، چيزى جز «روح انسان» نمى باشد كه آثار همه اعمال در آن ثبت است(1)؛ زيرا ما هر عملى انجام مى دهيم خواه ناخواه اثرى در روح و جان ما مى گذارد، يا اينكه اين نامه عمل، اعضاى پيكر ماست، قرآن می فرماید: «الَّذينَ يَاْكُلُونَ اَمْوالَ الْيَتامَى ظُلْماً اِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً»(2)؛ (كسانى كه اموال يتيمان را از روى ظلم و ستم مى خورند، فقط در شكم خود آتش داخل مى كنند) و این نشان می دهد اعمال ما بر جسممان نیز اثر می گذارد؛ و از آن بالاتر زمين و هوا و فضائى است كه در آن اعمال خود را انجام مى دهيم؛ چرا كه اعمال ما گذشته از اينكه در همه ذرات پيكر ما نقش مى بندند، در هوا و زمين نیز منعكس مى شوند. گرچه اين آثار براى ما در اين دنيا محسوس و درك كردنى نيست، امّا بدون شك وجود دارد و روزى كه در آن ديد تازه اى پيدا مى كنيم همه اينها را مى بينيم و مى خوانيم.
تعبير به «خواندن» هرگز نبايد ما را از آنچه در تفسير بالا ذكر شد، منحرف سازد؛ زيرا خواندن نيز مفهوم وسيعى دارد كه هرگونه مشاهده را در معنى وسيعش جاى مى دهد، مثلاً در تعبيرات روزمرّه گاه مى گوئيم در چشم هاى او خواندم كه چه تصميمى دارد و يا فلان عمل را كه از فلانى سر زد، بقيه اش را خواندم، همچنين تعبير به خواندن، در مورد عكس هائى كه از بيماران مى گيرند نيز امروز رائج است. روى همين جهت است كه در آيات قرآن مى خوانيم خطوط اين نامه عمل به هيچ وجه قابل انكار نيست؛ زيرا كه آثار واقعى و تكوينى خود عمل است، درست مانند صداى ضبط شده انسان يا عكسى كه از او گرفته اند و يا اثر انگشت او.(3)
امّا فلسفه «نامه اعمال»
بدون شك بيان گسترده و شرحِ نامه اعمال در آيات قرآن و روايات، مخصوصاً با توجه به اينكه تمام جزئيات اعمال و سخنان و نيات در آن ثبت مى شود در درجه اول به منظور آثار تربيتى آن است و قرآن، شرح تمام معارف واقعى را وسيله اى براى تهذيب نفوس، تكامل ارواح و تقويت مبانى اخلاق و تقوا، قرار داده و به انسانها هشدار مى دهد كه همه چيز چه خوب و چه بد ثبت مى شود و يكجا در قيامت بى كم و كاست ارائه داده خواهد شد. درست است كه احاطه علمى پروردگار، مافوق همه اينها است و كسى كه ايمان كامل به احاطه علمى خداوند و حضور وجودى او در همه جا و هر زمان دارد، نيازى به نامه اعمال ندارد؛ ولى در غالب مردم، توجه به اين حقيقت مى تواند منشأ آثار فراوانى باشد. كسى كه مى داند دائماً نوار ضبط صوتى همراه او است و يك دستگاه كاملا مجهز فيلمبردارى در خلوت و اجتماع از باطن و ظاهر و درون و بيرون او، فيلمبردارى مى كند و سرانجام تمام اين فيلمها و آن نوارها، به صورت پرونده زنده و گويا و غير قابل انكارى در يك دادگاه عدل بزرگ مطرح مى شود، به طور يقين چنين انسانى كاملاً مراقب اعمال و رفتار و گفتار خويش خواهد بود و تقواى نيرومندى بر درون و برون وجود او حاكم مى شود. ايمان به مسأله نامه عمل كه هر صغير و كبيرى در آن ثبت شده است و فرشتگانى كه شب و روز با انسانند و مأمور ثبت و ضبط اين اعمالند و ايمان به اين حقيقت كه در صحنه محشر، نامه اعمال در برابر ديده همگان گشوده مى شود و تمام گناهان مستور در آن نمايان مى گردد و مايه رسوائى در ميان دوست و دشمن است عامل بازدارنده عجيبى از گناهان است.
به عكس نامه اعمال نيكوكاران سبب آبرو و اعتبار و افتخار آنها مى گردد، حتى از آنچه در مثال نوار و فيلم گفته شد برتر و بالاتر و مؤثرتر است و اين، انگيزه مهمى بر اعمال نيك خواهد بود، منتها گاه ايمانها ضعيف است و گاه حجابِ غفلت، مايه دورى انسان از اين حقايق مهم مى گردد؛ وگرنه ايمان به اين اصل قرآنى براى تربيت هر انسانى كافى است.(4)،(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.