پاسخ اجمالی:
سرگذشت «اصحاب كهف» مسلماً در هيچ يك از كتب آسمانى پيشين نبوده، زيرا حادثه مربوط به قرون بعد از ظهور مسيح(ع) و زمان دقیانوس می باشد. هم چنین نقل شده، داستان اصحاب كهف براى نخستين بار در قرن پنجم ميلادى توسط يكى از دانشمندان مسيحى تشريح گرديد و اين خود مى رساند كه اين حادثه يكى دو قرن پيش از ظهور اسلام در ميان مسيحيان شهرت داشته اما پاره اى از مشخصات آن از جمله مقدار و مدت خواب آنها، با آنچه در منابع اسلامى آمده تفاوت دارد زيرا قرآن صريحاً مدت خواب آنها را 309 سال ذكر كرده است.
پاسخ تفصیلی:
سرگذشت اصحاب كهف مسلماً در هيچ يك از كتب آسمانى پيشين نبوده است - اعم از كتب اصلى و كتب تحريف يافته كنونى - و نبايد هم باشد؛ زيرا طبق نقل تاريخ اين حادثه مربوط به قرون بعد از ظهور مسيح(علیه السلام) است. اين جريان مربوط به زمان «دكيوس» (كه معرب آن دقيانوس است) مى باشد كه در عصر او مسيحيان تحت شكنجه سختى قرار داشتند و به گفته مورخان اروپائى اين حادثه ميان سالهاى 49 تا 251 ميلادى روى داده است، اين مورخان مدت خواب آنها را 157 سال مى دانند و آنها را به عنوان «هفت تن خفتگان اُفسوس» مى شناسند.(1) در حالى كه در ميان ما به عنوان «اصحاب كهف» شناخته مى شوند.
اكنون ببينيم «اُفسوس» كجاست و نخستين دانشمندانى كه در زمينه داستان اين خفتگان كتاب نوشته اند چه كسانى، و در چه قرنى بوده اند؟ «اُفسوس» يا «افسس» (به ضم الف و سين) يكى از شهرهاى آسيايى صغير (تركيه كنونى كه قسمتى از روم شرقى قديم است) بوده و در نزديكى رود كاستر در حدود چهل ميلى جنوب شرقى «ازمير» قرار داشته كه پايتخت پادشاه «ايونى» محسوب مى شده است. «اُفسوس» به خاطر معبد معروف و بتخانه «ارطاميس» كه از عجائب هفتگانه جهان بود نيز معروفيت جهانى دارد.(2)
مى گويند: داستان اصحاب كهف براى نخستين بار در قرن پنجم ميلادى بوسيله يكى از دانشمندان مسيحى به نام «ژاك» كه خليفه كليساى سوريه بود در رساله اى كه به زبان سريانى نوشته است تشريح گرديد. سپس شخص ديگرى به نام «گوگويوس» آن رساله را به زبان لاتين ترجمه نمود و نام «جلال شهداء» را بر آن گذاشت.(3) و اين خود مى رساند كه اين حادثه يكى دو قرن پيش از ظهور اسلام در ميان مسيحيان شهرت داشته و مورد توجه محافل كليسايى بوده است.
البته همان طور كه اشاره شد پاره اى از مشخصات آن - از جمله مقدار مدت خواب آنها - با آنچه در منابع اسلامى آمده تفاوت دارد؛ زيرا قرآن صريحاً مدت خواب آنها را 309 سال ذكر كرده است.
از طرفى طبق نقل «ياقوت حَمَوى» در كتاب «المعجم البلدان» (جلد دوم، صفحه 806) و «ابن خرداد به» در كتاب «المسالك و الممالك» (صفحه 106 تا 110) و «ابوريحان بيرونى» در كتاب «الآثار الباقية» (صفحه 290) جمعى از جهانگردان قديم در شهر «آبس» غارى يافته اند كه در آن چندين جسد خشك شده وجود داشته است و احتمال مى دهند كه اين موضوع مربوط به همين داستان باشد.
از لحن آيات قرآن در سوره «كهف» و شأن نزول هائى كه در اين زمينه در منابع اسلامى براى آيات مزبور وارد شده استفاده مى شود كه حادثه مزبور در ميان دانشمندان يهود نيز به عنوان يك حادثه تاريخى مشهور بوده است و به اين ترتيب روشن مى گردد كه ماجراى اين خواب طولانى در منابع تاريخى اقوام مختلف آمده است.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.