پاسخ اجمالی:
برخی از دانشمندان خود را مافوق مذهب دانسته و عقیده دارند مذهب ابزار تربيتى مؤثرى براى مردم سطوح پايين جامعه است و خود را از اين تعليمات بى نياز می دانند. اما همین دانشمندان و متفكران هستند كه با فروش استعدادهاى خود به قدرت های جهنمی، زمینه هاى استعمار و خودكامگى آنها را فراهم مىسازند و گويا توجه ندارند كه هميشه جنايات بزرگ را شخصيتهاى بزرگ انجام مىدهند. بنابراين نياز دانشمندان و افراد سطح بالا، به كنترل مذهب بیش از مردمى است كه در سطوح پايين جامعه قرار دارند.
پاسخ تفصیلی:
يك عالم تحصيل كردهاى مى گفت: «من فكر مىكنم از وجدان نيرومندى برخوردارم و با داشتن يك وجدان نيرومند به اصول حق و عدالت پايبندم و به اين ترتيب نيازى به مذهب و تعليمات مذهبى در خود نمى بينم؛ زيرا آنچه را مذهب در پرتو ايمان به خدا و ترس از كيفر و مجازات جهان ديگر به انسان مى بخشد من در پرتو وجدانِ بيدار دارم. آيا با اين حال فكر نمى كنيد كه ضرورت مذهب براى كسانى باشد كه در سطوح پايين ترى قرار دارند و بدون يك ايمان نيرومند مذهبى اصلاح نمى شوند و گوشت و پوست يكديگر را مى خورند. تازه ايمان مذهبى نيز با تمام قدرتش گاهى نمى تواند آنها را اصلاح كند؛ بلكه با كلاه بازىهاى شرعى از همان قوانين در مسير غلط كارهايشان، بهره بردارى مى كنند».
مى دانيم اين طرز تفكر مخصوص به اين فرد نيست، در ميان فلاسفه و دانشمندان نيز بعضى خود را به اصطلاح «مافوق مذهب!» مى دانند و عقيده دارند مذهب وسيله تربيتى مؤثرى براى مردمى است كه در سطوح پايين قرار دارند، اما خودشان به كلى از اين تعليمات بى نيازند! ولى گويا اينها توجه ندارند كه هميشه جنايات بزرگ را شخصيتهاى بزرگ و دانشمندان بزرگ، و همان افراد سطوح بالا انجام مى دهند؛ بمبهاى اتمى و هيدروژنى را آنها مى سازند، طرح جنگهاى الكترونيكى را آنها مى ريزند، نقشههاى استعمار سياسى و اقتصادى كشورها را آنها مى كشند.
خلاصه همين «دانشمندان و متفكران» هستند كه همواره در اختيار «قدرتهاى جهنمى» دنيا بوده و هستند و با فروش معلومات و ابتكارات و استعدادهاى سرشار خود پايههاى استعمار، استبداد و خودكامگى آنها را محكم مى سازند.
اين موضوع منحصر به دنياى امروز نيست، در گذشته تاريخ نيز همواره در كنار فرعونها، صفى از هامان هاى باهوش، و قارونهاى دانشمند و ثروتمند كه هم پسر عموى موسى(علیه السلام) است، و هم نماينده فرعون در بنى اسرائيل، و هم ثروت كلانى دارد كه معتقد است با علم و دانشش آنها را به دست آورده است، و در كنار دست معاويهها عمرو عاص ها و ابوهريرهها نشسته بودند.
بنابراين نياز دانشمندان و باهوشها و با استعدادها و افراد سطح بالا، به كنترل مذهب از همه بيشتر است؛ چرا كه اينها مى توانند دنيا را به آتش بكشند و يا به سوى صلح رهبرى نمايند! و مردمى كه در سطوح پايين هستند غالباً سر بر فرمان آنهايند و مهره هايى در دست آنها كه ضررشان به هنگام انحراف به مراتب كمتر و ضعيف تر است.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.