پاسخ اجمالی:
در روايات اسلامى به طور گسترده به مسئله «يقظه» اشاره شده، از جمله اين كه: «خداوند پيامبرى به سوى شما فرستاد تا بيماري هاى شما را برطرف سازد و شما را از خواب غفلت بيدار كند». «آيا كسى نيست كه از خواب غفلتش بيدار شود، قبل از مدت پايان عمرش؟». «با نور يقظه و بيدارى، چشم و گوش و قلب را روشن سازيد» و ....
پاسخ تفصیلی:
در روايات اسلامى به طور گسترده به مسئله «يقظه» و «بيداري» اشاره شده است، از جمله:
1. اميرمؤمنان علي(عليه السلام) در خطبه اى كه اشاره به هدف بعثت پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) دارد، مى فرمايند: «اَيُّهَا النَّاسُ اِنَّ اللّهَ اَرْسَلَ اِلَيْكُمْ رَسُولاً لِيُزِيحَ بِهِ عِلَّتَكُمْ وَ يُوقِظَ بِهَا غَفْلَتَكُمْ»(1)؛ (خداوند پيامبرى به سوى شما فرستاد تا بيماري هاى [روحى و اخلاقى و اجتماعى] شما را برطرف سازد و شما را از خواب غفلت بيدار كند). نه تنها پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله)؛ بلكه تمام انبيا، براى همين منظور مبعوث شده اند يا حدّاقل يكى از اهداف اصلى آنها، ايجاد حالت «يقظه» مى باشد.
2. امام حسن مجتبى(عليه السلام) در خطبه اى كه براى مردم كوفه خواند، چنين فرمود: «اَيُّهَا النَّاسُ تَيَقَّظُوا مِنْ رَقْدَةِ الْغَفْلَةِ وَ مِن تَكَاشُفِ الظُّلْمَةِ، فَوَ الَّذي خَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَءَ النَّسَمَةَ وَ تَرَدّى بِالْعَظَمَةِ، لَئِن قَامَ اِلَىَّ مِنْكُم عُصْبَةٌ بِقُلُوبٍ صَافِيَةٍ وَ نِيّاتٍ مُخلِصَةٍ، لا يَكُون فِيها شَوْبُ نِفاقٍ وَ لا نِيّةَ اِفْتِرَاقٍ لاَجاهِدنَّ السَّيفَ قَدَماً قَدَماً وَ لَاُضَيِّقَنَّ مِنَ السُّيُوفِ جَوَانِبِها وَ مِنَ الرِّماحِ اَطرافَهَا وَ مِنَ الْخَيْلِ سَنابِكَها فَتَكَلَّمُوا رَحِمَكُمُ اللّهُ»(2)؛ (اى مردم! از خواب «غفلت» بيدار شويد و از تراكم ظلمت بى خبرى بپرهيزيد. سوگند! به كسى كه دانه را در زير خاك شكافته و بندگان را آفريده و رداى عظمت پوشيده، هرگاه گروهى از شما با دل هاى پاك و نيّت هاى خالص كه در آن آلودگى به نفاق نباشد و قصد افتراق در آن راه نيابد، بپاخيزند [و مرا يارى كنند]، من با شمشير، گام به گام جهاد مى كنم و با ضربات شمشيرهاى خود، عرصه را بر آنها تنگ مى سازم و نوك سرنيزه ها را بر پيكرشان كُند مى كنم و سُم اسبها را در اين راه، فرسوده مى سازم؛ پس سخن بگوييد، خدا رحمتتان كند [و از دشمن نترسيد]). امام مجتبى(عليه السلام) اين سخن را در حالى بيان داشتند كه خواب «غفلت» بر كوفيان غلبه كرده بود و آن حضرت هر چه آنان را دعوت به جهاد با غارتگران شام و لشكر معاويه مى فرمودند، آنها اجابت نمى كردند.
3. در كتاب «فلاح السّائل» دعايى كه مورد تأييد امام صادق(عليه السلام) نيز قرار گرفته، پيرامون جبران خطاها و غفلت هاى نماز، چنين بيان مى دارد: «فَصَلِّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ مَكَانَ نُقْصَانِها تَماماً وَ عَجِّلْني تَثَبُّتاً وَ تَمَكُّناً وَ سَهْوِى تَيَقُّظاً وَ غَفْلَتِي تَذَكُّراً وَ كَسَلِى نَشاطاً»(3)؛ (پس درود بر محمد و آلش بفرست و هر نقصانى در نماز من رخ داده، كاملش فرما و به زودى به من ثبات قدم و توانايى عنايت كن [تا كاستى ها را جبران كنم] و سهو مرا به بيدارى و غفلتم را به يادآورى و كسالتم را به نشاط مبدّل فرما).
4. اميرمؤمنان علي(عليه السلام) در «نهج البلاغه» خطاب به انسان هاى بى درد مى فرمايند: «اَمَا مِنْ دائكَ بُلُولٌ اَمْ لَيْسَ مِنْ نَوْمِكَ يَقْظَةٌ»(4)؛ (آيا درد تو را درمان و خواب تو را بيدارى نيست).
5. در حديث ديگرى، همان بزرگوار مى فرمايند: «اَلَا مُسْتَيْقِظٌ مِنْ غَفْلَتِهِ قَبْلَ نَفَادِ مُدَّتِهِ»(5)؛ (آيا كسى نيست كه از خواب غفلتش بيدار شود، قبل از مدت پايان عمرش؟). در تمام اين روايات، «غفلت» به نوعى خواب و گاهى به مستى و «تذكّر» به نوعى بيدارى و هشيارى تشبيه شده است. اميرمؤمنان علي(عليه السلام) در اين زمينه مى فرمايند: «سُكْرُ الْغَفْلَةِ وَ الْغُرُورِ اَبْعَدُ اِفاقَةً مِنْ سُكْرِ الْخُمُورِ»(6)؛ (مستى «غفلت» و غرور، هشياريش از مستى شراب دورتر است).
6. اين بحث را با حديث ديگرى از امام اميرمؤمنان(عليه السلام) كه «يقظه» را به چراغ نورانى تشبيه فرموده، پايان مى دهيم: «فَاسْتَصْبِحُوا بِنُورِ يَقَظَةٍ فِى الاَبْصَارِ وَ الاَسْماعِ وَ الاَفْئِدَةِ»(7)؛ (با نور يقظه و بيدارى، چشم و گوش و قلب را روشن سازيد).(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.