پاسخ اجمالی:
اسلام اهتمام فوق العاده به مسئله پرهيزكارى در برابر «شهوت شكم» و «شهوت جنسي» دارد تا جايى كه آن را نشانه شخصيت، غيرت، ايمان و پيروى از مكتب اهل بيت(ع) مي داند. به گواه تاريخ اين دو، سرچشمه بسيارى از گرفتارى هاى انسان هستند؛ زيرا شهوتِ شكم، به انسان اجازه تفكر مشروع را نمى دهد و او را به ارتكاب انواع گناهان وا مى دارد.
پاسخ تفصیلی:
بزرگان علم اخلاق همچون فيض كاشانى در «المحجة البيضاء» و محقق نراقى در «معراج السّعاده» و مرحوم شبّر در كتاب «الاخلاق»، شكم پرستى و شهوت جنسى را به صورت مستقل، مورد بحث قرار داده اند. در واقع از روايات اسلامى و اشاراتى كه در آيات قرآن مجيد است، پيروى نموده و براى اين دو بخش اهمّيّت ويژه اى قائل شده اند. مرحوم فيض كاشانى در كتاب «المحجة البيضاء» مى گويد: «بزرگترين عوامل هلاكت انسان، شهوت شكم است، همان بود كه آدم و حوّا را از بهشتى كه دارالقرار بود به دنيا كه دار نياز و افتقار است فرستاد...، در حقيقت شكم سرچشمه شهوات و منشأ دردها و آفات است؛ زيرا حتى شهوت جنسى نيز پيرو آن است و به دنبال اين دو، شهوت در جمع آورى مال و مقام است كه وسيله اى براى سفره هاى رنگين تر و زنان بيشتر محسوب مى شود و به دنبال آنها، تنازع در دسترسى به مال و مقام و كشمكش ها به وجود مى آيد و آفت ريا و خودنمايى و تفاخر و تكاثر و خود برتربينى از آن متولّد مى گردد؛ سپس اين امور عاملى براى حسد، كينه، عداوت و دشمنى مى شود و دارنده آن را به ارتكاب انواع ظلم ها و منكرات و فحشا مى كشاند...، حال كه چنين است، لازم است به شرح آفات آن پرداخته شود و طرق مبارزه با آن روشن گردد».(1)
از اين خطرناكتر آن است كه انسان هاى شكم پرست و شهوت پرست، دين و ايمان خود را در راه آن از دست داده اند. در ذيل آيه: «وَ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَكُم وَ لا تَكُونُوا اَوَّلَ كَافِر بِهِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآيَاتي ثَمَناً قَلِيلا وَ اِيّاىَ فَاتَّقُونِ»(2) كه خداوند در آن يهود را به خاطر فروختن آيات الهى به بهاى ناچيز، مذمّت مى كند؛ آمده است: جمعى از علماى بزرگ يهود، به خاطر تشكيل مجالس ميهمانى پر زرق و برقى از سوى يهوديان براى آنها، آيات الهى را تحريف كردند و عملا آنها را به بهاى ناچيزى فروختند (و پيامبرى را كه تورات وعده ظهورش را داده بود و آنها سالها در انتظارش بودند، انكار كردند). در روايات اسلامى نيز بحث گسترده اى درباره خطرهاى اين دو نوع از شهوت ديده مى شود كه در ادامه به برخى موارد اشاره مى شود:
1. رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى فرمايند: «ثَلاثٌ اَخَافُهُنَّ بَعدِي عَلَى اُمَّتِي ألضَّلالَةُ بَعْدَ المَعْرِفَةِ وَ مُضِلّاتُ ألْفِتَنِ وَ شَهْوَةُ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ»(3)؛ (سه چيز است كه از آنها بر امّتم بعد از خودم مى ترسم، گمراهى بعد از آگاهى و آزمايش هاى گمراه كننده و شهوت شكم و شهوت جنسى). منظور از گمراهى بعد از آگاهى، اين است كه انسان بر اثر وسوسه هاى منحرفان و ايجاد شبهات گوناگون، راه راستى را كه شناخته، رها كند و در راه انحراف در آيد كه اين موضوع در هر زمان ـ مخصوصاً در زمان ما ـ وجود داشته و دارد. منظور از «مضلاّت فتن» امتحاناتى است كه خداوند براى بندگانش پيش مى آورد كه گاهى انسان ها به خاطر پيروى هواى نفس از عهده آن برنمى آيند؛ و منظور از «شهوت بطن و فرج»، شكم پرستى و افراط در شهوت جنسى است. مفهوم حديث نشان مى دهد، خطرى كه از ناحيه اين سه امر، مردم را تهديد مى كند، بسيار جدى است.
2. پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) در جاى ديگر مى فرمايند: «اَكْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ اُمَّتِي اَلنَّارَ اَلاَجْوَفَانِ اَلْبَطْنُ وَ الْفَرْجُ»(4)؛ (بيشترين چيزى كه سبب دوزخى شدن امّت من مى شود، دو چيز ميان تهى است، شكم و فرج).
3. امام باقر(عليه السلام) نيز در اين رابطه مى فرمايند: «اِذا شَبَعَ البَطْنُ طَغَى»(5)؛ (هنگامى كه شكم سير شود، طغيان مى كند).
4. آن حضرت در جاى ديگر مى فرمايند: «مَا مِنْ شَىءٍ اَبْغَضُ اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ بَطْنٍ مَمْلُوءٍ»(6)؛ (هيچ چيزى نزد خداوند، منفورتر از شكم پر[و بيش از اندازه خوردن] نيست).
5. اميرمؤمنان علي(عليه السلام) مى فرمايند: «لا يُفْسِدُ التَّقوَى اِلَّا بِغَلَبَةِ الشَّهْوَةِ»(7)؛ (تقوا و پرهيزكارى را چيزى جز غلبه شهوت از بين نمى برد).
6. حديث ديگرى از همان حضرت(عليه السلام) نقل شده است: «لا تَجْتَمِعُ الحِكْمَةُ وَ الشَّهْوَةُ»(8)؛ (دانش و حكمت با شهوت پرستى جمع نمى شود).
7. همان حضرت(عليه السلام) در جاى ديگر فرموده اند: «مَا رَفَعَ اِمرَءاً كَهِمَّتِهِ وَ لا وَضَعَهُ كَشَهْوَتِهِ»(9)؛ (هيچ چيز مانند همّت، انسان را بالا نمى برد و هيچ چيز مانند شهوت، انسان را بر زمين نمى زند).
اسلام اهتمام فوق العاده به مسئله پرهيزكارى در برابر شهوت شكم و بى بند و بارى جنسى دارد تا جايى كه آن را نشانه شخصيت، غيرت، ايمان و پيروى از مكتب اهلبيت(عليهم السلام) معرفى مى كند. تاريخ نيز سرچشمه بسيارى از گرفتارى هاى انسان را از همين دو امر (شهوت شكم و شهوت جنسى) مى داند؛ زيرا شهوتِ شكم، به انسان اجازه تفكر مشروع را نمى دهد تا به وسيله آن، حقوق انسان ها را رعايت كند و در مسير عدالت گام بردارد. به همين علت، انسان را به ارتكاب انواع گناهان وامى دارد. علاوه بر اينها، شهوت شكم، سرچشمه بسيارى از بيمارى هاى جسمانى و اخلاقى است تا آنجا كه گاهى، شكم به بت خطرناكى مبدّل شده و انسان را به پرستش و اطاعت خويش در همه زمينه ها وادار مى سازد. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نيز، در اين رابطه، درباره مردم آخر الزمان فرموده است: «يَأْتِى عَلَى النّاسِ زَمانٌ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ وَ نِسَائُهُم قِبْلَتُهُمْ وَ دَنَانِيرُهُمْ دِينُهُمْ، وَ شَرَفُهُمْ مَتَاعُهُمْ، لا يَبْغى مِنَ الايمَانِ اِلَّا اِسْمَهُ وَ لا مِنَ الاْسلامِ اِلاّ رَسْمَهُ وَ لا مِنَ القُرآنِ اِلاّ دَرْسَهُ، مَسَاجِدُهُمْ مَعْمُورُةٌ مِنَ الْبَنَاءِ وَ قُلُوبُهُمْ خَرَابٌ عَلَى الْهُدى»(10)؛ (زمانى بر مردم فرا مى رسد كه شكم هاى آنها بت هاى آنهاست و زن هاى آنها قبله آنهاست و دينارهايشان دينشان و شرفشان متاعشان است، در آن زمان از ايمان جز نامى و از اسلام جز رسمى و از قرآن، جز درسى باقى نمى ماند، مساجدشان از نظر ساختمان آباد و دل هايشان از نظر هدايت خراب است). در ذيل اين حديث آمده است: «خداوند در چنان شرايطى، آنان را به چهار بلا مبتلا مى كند، جور سلطان و قحطى زمان و ظلم واليان و حاكمان».
فرق ميان ظلم و جور (كه در بسيارى از روايات در برابر هم قرار گرفته اند) ممكن است از اين جهت باشد كه واژه جور، در اصل به معنى انحراف از مسير حق است؛ بنابراين جور سلطان به انحرافات صاحبان سلطه و فرمانروايان اطلاق مى شود، در حالى كه ظلم به معنى بى عدالتى است. در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است: «اِيّاكَ وَ اِدْمَانَ الشَّبَع فَاِنَّهُ يُهَيّجُ الاَسْقَامَ وَ يُثيرُ العِلَلَ»(11)؛ (از پرخورى بپرهيز كه انواع بيمارى ها را تحريك كرده و سرچشمه مرض هاست). پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نيز فرموده است: «هركس از شرّ شكم و زبان و آلت جنسى خود در امان بماند، از همه بدى ها محفوظ مانده است».(12)،(13)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.