پاسخ اجمالی:
روایات هشتگانه حیله هاي ربا از نظر سند، قابل قبول می باشند؛ اما از لحاظ دلالت چند مشکل دارند: اول این که اصحاب برجسته ائمه این روایات را نقل نکرده اند. دوم این روایات مخالف قرآن و روایات معتبر می باشند. سوم این که، اگر راه فرار از آن به اين سادگى است چرا اين قدر آيه و روايت در مذمّت آن بيان شده و تعبيرات شديد و گاهى منحصر به فرد در مورد آن گفته شده است؟!
پاسخ تفصیلی:
مجموعه روايات هشتگانه حیله هاي ربا، از نظر سند، به سه دليل قابل قبول است. الف) اگر چه اكثر اين روايات از نظر سند ضعيف بود، ولى در بين آنها دو روايت معتبر وجود دارد.(1) ب) روايات مذكور، به اصطلاح متعدّد و متضافر است، و به اعتقاد ما اگر روايات به حدّ تضافر برسد، حجّت است؛ اگر چه سند تك تك آنها ضعيف باشد. شرح اين مطلب را در بحث هاى اصول فقه گفته ايم.(2) ج) مشهور فقهاى ما به اين روايات عمل كرده اند، و مى دانيم كه شهرت فتوايى، يكى از راههاى جبران ضعف سند روايت است؛ يعنى اگر تنها يك روايت ضعيف داشته باشيم كه مشهور فقها به آن عمل كرده باشند، آن روايت پذيرفته مى شود؛ تا چه رسد به اين كه رواياتِ متعدّد و زيادى وجود داشته باشد. نتيجه اين كه روايات مذكور از نظر سند مشكلى ندارد.
اما از نظر دلالت در این روایات چند مشكل مهم وجود دارد. مشكل اوّل: اگر فرار از ربا، به اين سادگى باشد، چرا معاريف و چهره هاى برجسته اصحاب ائمّه(عليهم السلام)، اين روايات را نقل نكرده اند؟ افرادى مانند زرارة، ابان بن تغلب، ابوبصير، هشام بن سالم و مانند آنها؛ بلكه همه اين روايات را اصحاب درجه سوم و چهارم ائمّه(عليهم السلام) نقل كرده اند، در حالى كه مسئله مورد ابتلاى مردم بوده و قطعاً مردم مسلمان از آن سؤال مى كردند. اين مطلب، علامت سؤالى است كه ما را نسبت به محتواى اين روايات، دچار شكّ و ترديد مى كند! دومين مشكل اين است كه اين احاديث مخالف قرآن و روايات معروف و معتبر ائمّه هدى(عليهم السلام) است كه به ما دستور داده اند كه هر روايتى را كه با كتاب اللّه مخالف بود، آن را نپذيريد كه از ما نيست.(3)
توضيح اين كه: در قرآن مجيد آيات فراوانى در مذمّت ربا آمده است كه هر كدام تعبيرات شديدى در مورد اين بلاى اقتصادى و اجتماعى و اخلاقى دارد؛ در آيه 279 سوره «بقره» مى خوانيم: «وَ اِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُوُوسُ اَمْوالِکُمْ لاتَظْلِمُونَ وَ لاتُظلَموُن»؛ (اگر از رباخوارى توبه كنيد، اصل سرمايه براى شماست، نه ظلم كنيد [به واسطه رباخوارى و گرفتن زياده] و نه به شما ظلم مى شود [و اصل سرمايه به شما بازگردانده مى شود]). اين آيه شريفه، صريحاً دلالت دارد كه رباخوارى ظلم است. در صدر آيه مذكور آمده است: «فَاِنْ لَمْ تَفْعَلوُا فَاْذَنُوا بِحَرْب مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ»؛ (اگر دست از رباخوارى برنداشتيد، آماده جنگى از ناحيه خدا و پيامبرش باشيد!). طبق اين آيه شريفه، خداوند به رباخواران اعلان جنگ مى دهد، اين تعبيرى است كه در قرآن منحصر به اين مورد است و در مورد هيچ گناه ديگرى، تعبيرى به اين شدّت نيامده است.(4)
آرى رباخوارى جنگ با خداوند است. در آيه 278 همين سوره مى فرمايد: «يا اَيُّها اَلَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِىَ مِنَ الرّبا اِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ»؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد، تقوى پيشه كنيد و رباخوارى را رها سازيد، اگر ايمان داريد!). از اين كه ترك رباخوارى را مشروط به داشتن ايمان مى كند، معلوم مى شود كه «رباخوارى» با «ايمان» سازگار نيست. در آيه 130 و 131 سوره «آل عمران»، تعبير شديدترى آمده است، خداوند رباخواران را اين گونه تهديد مى كند: «وَ اتَّقُوا النّارَ الَّتى اُعِدَّتْ لِلكافِرينَ»؛ ([اى رباخواران] بپرهيزيد از آتشى كه براى كافران آماده شده است!). مضمون اين آيه نيز اين است كه رباخواران به همان سرنوشتى گرفتار مى شوند كه كافران گرفتار خواهند شد! و به همان عذابى دچار خواهند شد كه كافران دچار مى شوند! و شايد از اين آيه و آيات ديگر بتوان استفاده كرد كه رباخواران، كافر از دنيا مى روند!
با توجّه به آياتى كه ذكر شد ـ كه رباخوارى با ايمان سازگار نيست، و موجب كفر و ظلم است، و جنگ با خدا است ـ آيا مى توان با حيله هايى به اين سادگى، از رباخوارى فرار كرد؟ آيا با تمسّك به اين حيله ها، و فروختن چيز كوچكى به هزاران هزار برابر قيمت واقعى، ديگر ظلمى نخواهد بود؟ ظلم ناشى از رباخوارى كه اكنون جامعه جهانى را آزار مى دهد و روز به روز ابعاد تازه اى به خود مى گيرد و فاصله طبقاتى را بيشتر مى كند، آيا با اين حيله هاى ساده و بى اثر و حفظ صورت بدون محتوا، از بين مى رود؟! به اين دو مثال توجّه كنيد:
الف) اگر صاحب خانه اى به نوكر و خادمش بگويد: فلان اشخاص دشمنان من و خانواده ام هستند، به هيچ وجه آنها را به خانه ام راه نده؛ چون اگر آنها به منزل من بيايند، به جان و مال و آبروى ما رحم نمى كنند، و همه چيز ما، با آمدن آنها به خطر مى افتد. بعد بگويد: ولى اگر از درِ كوچكِ عقبِ منزل بيايند اشكالى ندارد! آيا يك انسان حكيم چنين سخنى مى گويد؟ دشمن، دشمن است، چه از در بزرگ وارد شود، يا در كوچك.
ب) اگر طبيب و دكتر حاذقى به مريض خود بگويد: اين، يك مادّه سمّى و كشنده است، به گونه اى كه اگر آن را مصرف كنى، تمام اعضاى بدنت را از كار مى اندازد، مبادا آن را بخورى! سپس بگويد: امّا اگر آن را درون كپسول ساده اى بريزى و بخورى هيچ مانعى ندارد! آيا هيچ پزشكى چنين سخنى مى گويد؟ سم، كشنده است، چه مستقيماً خورده شود، يا توسّط كپسول. ربا نيز ظلم است، چه مستقيماً گرفته شود و چه در قالب بعضى از حيله هاى پيش پا افتاده صورى. بنابراين، رباخوارى ظلم فاحش و علّت فاصله طبقاتى و موجب ضعيف تر شدن ضعيفان است، و تفاوتى نمى كند كه بدون صورت سازى انجام شود و يا اين كه در قالب صورت سازى، مانند فروش يك قوطى كبريت به قيمت آلاف و الوف باشد و به يقين معصومين(عليهم السلام) چيزى برخلاف كتاب اللّه نگفته و نمى گويند. پس احاديث فوق بايد طورى تفسير شود كه با كتاب اللّه مخالف نباشد.
به تعبير ديگر: ما معتقديم احكام الهى تابع مصالح و مفاسد است، و خداوند حكيم بدون مصلحت و مفسده، حكمى را بيان نمى كند. از طرفى مى دانيم كه ربا داراى مفاسد اجتماعى فراوانى است، كه در آيات قرآن و روايات معصومين(عليهم السلام) به آن اشاره شده، و اين مفاسد، با ضميمه كردن يك سير نبات يا يك قوطى كبريت، به يقين از بين نمى رود؛ پس اگر روايت يا رواياتى چنين چيزى را تجويز كند، بايد توجيه و تفسير مناسب شود. به عبارت سوم: كارى كه راه فرار از آن به اين سادگى باشد، چه معنى دارد كه اين قدر آيه و روايت در مذمّت آن بيان شود و چنين تعبيرات شديد و گاهى منحصر به فرد در مورد آن گفته شود؟(دقّت كنيد!).(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.