پاسخ اجمالی:
تبیین جایگاه رأفت و رحمت اسلامى در روايات فراوانى به چشم می خورد؛ اصولا محبت اساس دين اسلام است و به فرموده امام صادق(ع) دين چیزی جز محبّت و رحمت نیست تا جایی که این رحمت و رأفت در ميدان جنگ نيز بروز و ظهور دارد و در كانون خشونت و تندى، مسلمانان را نسبت به آن سفارش مىكند. رأفت و رحمت اسلامى علاوه بر تمام انسانها با قطع نظر از كيش و آيين شامل ساير جانداران نيز مى شود.
پاسخ تفصیلی:
رأفت و رحمت اسلامى در روايات متعدّد و فراوانى منعكس شده كه به نمونههايى از آن اشاره مىكنيم:
1. اساس دين، محبّت است
امام صادق(عليه السلام) در روايت زيبايى چنين مىفرمايد: «آيا دين جز محبّت و رحمت چيز ديگرى است؟! [سپس دليل كلامش را اين گونه بيان مىكند: زيرا] خداوند متعال مىفرمايد: اگر خدا را دوست داريد از دستورات من [پيامبر(صلی الله عليه و آله)] اطاعت كنيد تا محبوب خداوند شويد».(1) در روايت ديگرى امام باقر(عليه السلام) مىفرمايد: «دين محبّت است و محبّت دين است».
گاه استدلال عقلى، انگيزه انسان براى انجام كارى مىشود و گاه عشق و محبّت، او را وادار به كارى مىكند. آيا اين دو انگيزه يكسان هستند؟ خداوند براى بقاء نسل بشر علاقهاى بين زن و مرد ايجاد كرد تا نسل بشر ادامه يابد؛ حال اگر قرار بود منطق و استدلالِ عقلى، انگيزه انسان براى بقاء نسل باشد، از هر 100 نفر چند نفر حاضر به ازدواج و تحمّل سختيها و ناكاميها و مشكلات فراوان زندگى مشترك و بچّه دار شدن مىشد؟ فكر نمىكنيم بيش از 10 نفرِ آنها حاضر به چنين كارى مىشدند؛ امّا جاذبه جنسى و عشق و محبّت، انسانها را با همه مشكلاتش به سمت ازدواج سوق مىدهد؛ به گونهاى كه آنها عاشقانه تمام سختيها را به جان مىخرند؛ بلكه تمام عمرشان را به پاى فرزندشان مىريزند تا نوزادشان كمكم بزرگ شود و راه رفتن بياموزد و سخن بگويد. آرى! انگيزه عشق و محبّت، اين قدرت و قوّت عجيب و خيره كننده را دارد.
همين مطلب در مورد برنامههاى دينى نيز صادق است و لهذا در روايات فوق بر عشق و محبّت تأكيد شده، نه بر راه پرسنگلاخ برهان منطقى و استدلالهاى عقلى، تا آدمى زودتر به سر منزل مقصود برسد.
2. رحمت اسلامى در ميدان نبرد!
رحمت و رأفت اسلامى بقدرى وسيع و فراگير است كه در ميدان جنگ نيز بروز و ظهور دارد. اسلام آن قدر به محبّت و عطوفت و رحمت اهمّيّت مىدهد كه حتّى در كانون خشونت و تندى، پيروانش را نسبت به آن سفارش مىكند! امام صادق(عليه السلام) مىفرمايد: «هنگامى كه رسول مكرّم اسلام(صلی الله عليه و آله) تصميم مىگرفت سربازان اسلام را به سوى ميدان جنگ روانه كند، آنها را فرا مىخواند و اين نكات(2) را به آنها گوشزد مىكرد: [به گونهاى كه اگر سربازى از اين آداب تخلّف مىكرد مورد مؤاخذه قرار مىگرفت] به سوى ميدان جنگ حركت كنيد، امّا نه از سر هوى و هوس، بلكه با نام و ياد خدا و براى رضاى او و با نيّتى پاك و خالى از هر گونه انگيزه غير خدائى و بر طبق برنامههاى اسلامى عمل كنيد. در جنگ هرگز خيانت نكنيد. پس از آنكه دشمن را از پاي درآورديد بر پيكر بيجان او هجوم نياوريد و او را مُثله [قطعه قطعه] نكنيد. اهل مكر و فريب و غدر و پيمان شكنى نباشيد. اگر با دشمن از درِ صلح وارد شديد و با او پيمان آتش بس امضا كرديد، عهد و پيمانتان را محترم بشمريد و آن را زير پا ننهيد.
به افراد ضعيف و ناتوان كه دخالتى در جنگ ندارند، حمله نكنيد و پيرمردهاى ناتوان و بچّهها و زنها را به قتل نرسانيد و درختان را قطع نكنيد، مگر اينكه ناچار شويد! هر گاه يكى از لشكريان اسلام، چه برترين مقام باشد و چه پايينترين سرباز، به يكى از دشمنان اسلام پناه داد، آن شخص در أمان است؛ بايد او را به پشت جبهه منتقل كنند و با صبر و حوصله و زبان خوش و سعه صدر، معارف اسلام و دستورات و احكام اسلامى را برايش بيان كنند، اگر اسلام را پذيرفت و به سلك مسلمانان وارد شد، او هم مسلمانى است همانند شما، و از تمام حقوق مسلمانان برخوردار خواهد شد و اگر اسلام را نپذيرفت، يا مهلتى براى تفكّر پيرامون دستورات اسلامى درخواست كرد، بايد او را صحيح و سالم به كشورش بازگردانيد و به هيچ عنوان حق نداريد او را اذيّت و آزار كنيد».
البتّه انجام اين دستورات كار سهل و آسانى نيست و سينهاى گشاده و ايمانى قوى مىطلبد. بدين جهت پيامبر خدا(صلی الله عليه و آله) در پايان سخنرانى به سربازانش دستور مىدهد كه براى انجام اين دستورات ـ كه بيانگر اوج رأفت و رحمت اسلامى است ـ از خداوند بزرگ و قادر كمك بطلبند.
آيا دنيايى كه دم از رعايت حقوق بشر مىزند و شعارهاى بشر دوستانهاش گوش جهانيان را كر كرده، هيچ يك از اين امور را در ميدان جنگ رعايت مىكند! در جنگ اسرائيل و فلسطين، نه تنها اين امور رعايت نمىشود؛ بلكه اين جنايتكاران بى رحم و سنگدل، خانههاى مردم فلسطين را ويران، بيمارستانهاى آنها را بر سر بيمارانش خراب و مزارع را به آتش كشيده و درختان را نابود مى كنند و به كوچك و بزرگ، پيرزن و پيرمرد ترحّم نمىكنند و با اين حال، مدّعيان حقوق بشر از آنها دفاع و ما را متّهم به خشونت مىنمايند!
3. رحمت اسلامى و ساير جانداران!
رأفت و رحمت اسلامى نه تنها تمام انسانها را ـ با قطع نظر از كيش و آيين آنها ـ شامل مىشود؛ بلكه ساير موجودات و جانداران را نيز در بر مىگيرد!
بر همين اساس در تعاليم اسلامى، رواياتى(3) وجود دارد كه پيرامون حقوق حيوانات سخن مىگويد، براي نمونه پيامبر گرامى اسلام(صلی الله عليه و آله) براى چهارپايان شش حق بيان فرموده(4) كه صاحبان اين حيوانات بايد اين حقوق را محترم بشمارند و آن را رعايت كنند: «هنگامى كه به منزل مىرسد، اوّل به سراغ آب و غذاى حيوان برود؛ آن را سيراب كند و غذايش دهد؛ سپس به فكر غذاى خويش باشد. به هنگام سفر و در بين راه، هر جا به نهر آبى رسيد، حيوان را به كنار آب ببرد [تا اگر تشنه بود آب بخورد]. [اگر مىخواهد حيوان با سرعت بيشتر حركت كند] با تازيانه بر سر و صورتش نزند؛ زيرا حيوانات نيز به ذكر و تسبيح خداوند مشغول هستند و سزاوار نيست بر سر و روى حيوانى كه تسبيح خدا مىگويد تازيانه زده شود.(5) بر پشت حيوانِ متوقّف، سوار نگردد، مگر در راه خدا [مثلا در ميدان جنگ، كه در آنجا سوار بودن بر حيوان در حال توقّف هم اشكالى ندارد؛ چون اگر به خاطر رعايت حال حيوان پياده شود، احتمال غافلگيرى توسّط دشمن مىرود]. حيوانات هم قدرت و تحمّل محدودى دارند، بايد توانايى حيوان را در نظر بگيرد و بيش از توانش بر او حمل نكند. نه تنها در مورد باركشى، بلكه در طىّ مسافتها و سفرها نيز بايد مراعات حيوانات را نمود و به اندازه طاقت و تحمّلشان از آنها سوارى گرفت».
اين امور، دستورات ظريفى است كه در دنياى امروز به آن عمل نمىشود و كسى به آن توجّهى نمىكند؛ بلكه بسيارى قدرت درك و تحليل آن را ندارند؛ امّا آيين رحمتگستر اسلام به تمام اين ريزهكاريها توجّه دارد و پيروانش را به آن دعوت مىكند. آيا چنين آيين مقدّسى، آيين خشونت است؟
4. دعاهاى مسلمانان براى همه انسانها!
دعاهاي ماه مبارك رمضان كه بعد از نمازهاى واجب زمزمه مىشود نشانهاى ديگر از رحمت و عطوفت اسلامى است. بدين شكل كه مسلمانان براى رفع مشكلات همه انسانها (نه فقط مسلمانها) دست نياز به سوى آن احد بىنياز دراز مىكنند. در بخشى از اين دعاها ميخوانيم: «خداوندا! بر تمام مردگان شادى و سرور نازل كن! خداوندا! تمام نيازمندان و محتاجان جامعه انسانى را بىنياز كن! خداوندا! تمام گرسنگان جهان را سير بگردان! خداوندا! همه برهنگان عالم را بپوشان! خداوندا! وام همه وامداران جهان هستى را ادا كن! خداوندا! گره از كار همه اندوه ناكان باز فرما! خداوندا! تمام دور از وطنان را [سالم] به اوطانشان باز گردان! خداوندا! تمام اسيران را [در هر كجاى دنيا هستند] آزاد فرما! خداوندا! همه بيماران را شفا ده!»
حقيقتاً انسان از اين رحمت گسترده اسلامى لذّت مىبرد و بر اين سعه صدر مسلمين، آفرين مىگويد و از اين كه بيشترين دعاهاى مسلمانان، جهانگير و عام است و شامل تمام انسانهاى نيازمندِ دعا، با هر نوع گرايش فكرى مىگردد، خوشوقت مىشود.
آيا اين دعاهاى جالب و عام و فراگير، نشانه رحمت و عطوفت اسلامى نيست؟! آيا هيچ انسان بى غرض و با انصافى به خود اجازه مىدهد كه چنين آيينى را آئين خشونت معرّفى كند!(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.