جايگاه رأفت و رحمت اسلامى در روايات اسلامي

در روايات اسلامي چه جايگاهي براي «رحمت و رأفت» اسلامى تعريف شده است؟

تبیین جایگاه رأفت و رحمت اسلامى در روايات فراوانى به چشم می خورد؛ اصولا محبت اساس دين اسلام است و به فرموده امام صادق(ع) دين چیزی جز محبّت و رحمت نیست تا جایی که این رحمت و رأفت در ميدان جنگ نيز بروز و ظهور دارد و در كانون خشونت و تندى، مسلمانان را نسبت به آن سفارش مى‌كند. رأفت و رحمت اسلامى علاوه بر تمام انسانها با قطع نظر از كيش و آيين شامل ساير جانداران نيز مى شود.

برتری محبّت بر عبادت!

آیا شاد کردن یک انسان با عمل بهتر از هزار بار عبادت نیست؟

🔹 در اسلام شاد کردن و رفع گرفتاری از دیگران، علاوه بر اینکه در برخی موارد واجب است (از جمله خمس، زکات، صدقات واجب و …)، به طور مطلق مستحب بوده و عبادت محسوب می شود.

🔹 در روایات نیز به این مسأله اشاره شده است؛ به عنوان مثال در روایتی اساس دین محبت دانسته شده است و در روایت دیگری شاد کردن دل مؤمن از بهترین مصادیق نیایش الهی شمرده شده است. همچنین سفارش شده بدی را با خوبی پاسخ دهیم.

🔹 اما این مساله نباید ما را از سایر روشهای پرستش الهی بازدارد چرا که هر کدام جایگاه خاص خودش را دارد.

روایات اسلامی و بیان «مقام عقل»

«مقام عقل» در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟

در روايات اسلامى بهای بسیار زیادی به گوهر عقل و خرد داده شده است و این گوهر به عنوان اساس دين، بزرگترين غنا، برترين سرمايه، فرمانده لشكر خداى رحمان، راهوارترين مركب، بهترين دوست، و معيار و ميزان براى تَقَّرب الى الله و كسب پاداش معرفى گرديده است؛ به عنوان نمونه: 1. پيغمبر اكرم(ص) مى فرمايد: «اساس موجوديت انسان عقل او است و آن كس كه عقل ندارد دين ندارد». 2. اميرمؤمنان على(ع) مى فرمايد: «هيچ بى نيازى همچون عقل نيست و هيچ فقرى همچون جهل!».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

الأجلُ مَساقُ النَّفْسِ، و الهَرَبُ مِنه مُوافاتُهُ

مدّت زندگانى (اجل) ميدان راندن جان است و گريز از مرگ رسيدن بدان

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 44