پاسخ اجمالی:
ما انسانها جزئى از اين عالم پهناور و بزرگ هستيم، كه نظم در سراسر آن موج می زند و لذا نمى توانيم بر خلاف نظام حاكم بر جهان هستى، بى نظم بوده و بدون رعايت نظم زندگى كنيم. آری انسانها تنها در سایه نظم به موفقیت خواهند رسید؛ اما برخی برخلاف نظم حاکم بر طبیعت زندگی می کنند که اين بى نظمى منشأ بيمارى ها و مشکلات بسیاری برای آنها شده است.
پاسخ تفصیلی:
ما انسانها جزئى از اين عالم پهناور و بزرگ هستيم، كه نظم در سراسر آن به چشم مى خورد. آيا مى توانيم برخلاف نظام حاكم بر جهان هستى، بى نظم بوده و بدون رعايت نظم زندگى كنيم؟ اگر نظم را حاكم بر زندگى خود نكنيم، آيا وصله ناهمرنگى نخواهيم شد؟ و در نتيجه محكوم به فنا نخواهيم شد؟
يكى از موارد بى نظمى حاكم بر زندگى بعضى از افراد، بى نظمى در ساعات خواب و بيدارى است. خداوند متعال طبق آنچه در قرآن مجيد آمده روزها را براى فعاليّت و تلاش، و شبها را جهت استراحت و آسايش قرار داده است.(1) امّا متأسّفانه برخى از مردم برخلاف اين قانون تا پاسى از شب، و گاه تا نزديك اذان صبح بيدار مى مانند، و از آن طرف تا نزديكى هاى ظهر مى خوابند! که اين بى نظمى در فعاليّت و استراحت، منشأ مشكلات و بيمارى هاى متعدّدی مى شود.
چرا در برخى از ادارات حكومت اسلامى نظم حاكم نيست، و با گذشت يكى دو ساعت از وقت شروع كار، هنوز نه كارمندها آمده اند و نه رييس اداره بر كرسى رياست نشسته است؟
طبق آمارى كه اداره راهنمايى و رانندگى مى دهد، كشور ما از جمله كشورهايى است كه بيشترين تلفات حوادث رانندگى را دارد. متأسّفانه آمار تلفات جادّه اى ما در سال 27/000 نفر است، در حالى كه آمريكا در جنگ چهار ساله اش در عراق تنها 4000 كشته داده است! آرى ما به خاطر بى نظمى حاكم در استفاده از وسايل نقليه و مراعات نكردن قوانين و مقررات راهنمايى و رانندگى، ساليانه چند برابر يك جنگ تلفات مى دهيم!
بى نظمى حاكم بر تردّد و رفت و آمد موتورسيكلت ها، و ناديده گرفتن قوانين و مقرّرات راهنمايى و رانندگى توسّط برخى موتورسواران، و استفاده نابجا و بى مورد بعضى از راكبين اين وسيله نقليّه، هم امنيّت رفت و آمد وسائط نقليّه را سلب كرده، و هم تلفات جانى و مالى جبران ناپذيرى بر جاى گذاشته است، تا آنجا كه بعضى از شعراى معاصر آن را همكار و بلكه رقيب عزرائيل شمرده اند!(2)
از همه مهمتر بيمارى نظام اقتصادى دنياى امروز است كه ثروت آن تنها در اختيار مردم؛ و ثروت باقيمانده در اختيار مردم است! اين تقسيم ناعادلانه و غير منطقى ثروت و منابع مالى محصول بى نظمى اقتصادى است. و هنگامى كه دولتها تصميم مى گيرند اموال دولتى را به بخش خصوصى واگذار كنند، باز همان خاص هستند كه آن را تصاحب مى نمايند.
اينجاست كه انسان با تمام وجود احساس مى كند كه بايد همه چيز به سوى نظم حركت كند. نظمى كه حتّى در عبادتهاى ما حاكم است، به گونه اى كه اگر يك دقيقه قبل از ورود وقت نماز يا يك دقيقه پس از انقضاى وقت، نماز بخوانيم پذيرفته نخواهد شد. و البتّه تا زمانى كه مردم از درون وجودشان اين قانون الهى را باور نكنند، با مأمور و دادگاه و مجازات و زندان مشكل حل نمى شود. باور كنيم كه بدون نظم به هيچ جا نمى رسيم، و در سايه نظم به همه چيز دست مى يابيم.
حضرت على(عليه السلام) در آخرين ساعتهاى عمر شريفش در بستر شهادت خطاب به فرزندان بزرگوارش امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) و ديگر فرزندان و بستگان و تمام كسانى كه وصيتنامه آن حضرت به آنها مى رسد، سفارش به نظم مى كند. «اُوصيكُما وَ جَميعَ وَلَدى وَ اَهْلى وَ مَنْ بَلَغَه كِتابى بِتَقْوَى اللّهِ وَ نَظْمِ أَمرِكُمْ».(3)
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) در تشييع جنازه سعد بن معاذ حاضر شد. پس از مراسم تغسيل و تكفين و نماز ميّت و تلقين، سنگ لحد نهاده شد، و خاك هاى اطراف قبر را به داخل قبر ريختند. حضرت نگاه كرد، مشاهده نمود كه قبر صاف و منظّم نشده، لذا زانو زد و با دستان مبارك خويش سطح قبر را صاف و مسطّح كرد، و فرمود: «خداوند دوست دارد بنده اى را كه اگر كارى انجام مى دهد كارش مستحكم و منظم باشد».(4) آرى پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) به استحكام قبر مردگان اهميّت مى داد، امّا چگونه است كه برخى از بساز و بفروشها با سست ترين مصالح، آپارتمانهاى چندين طبقه ساخته، و در اختيار مردم قرار داده و با جان آنها بازى مى كنند، به گونه اى كه در يك مورد با بسته شدن در اطاق، ديوار خانه فرو ريخت!
حال جای این سؤال باقی است که با توجّه به اين دستورات متعالى و مترقّى، كه در قرآن مجيد و سيره پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) و كلمات حضرت على(عليه السلام) و ديگر حضرات معصومين(عليهم السلام) به چشم مى خورد، چرا مسلمانان در بسيارى از امور از ديگران عقب مانده اند، و آنها روز به روز پيشرفته تر مى شوند؟
پاسخ اين سؤال روشن است؛ علّت اين مسأله آن است كه ما مسلمانان به اين دستورات مترّقى و نجات بخش عمل نكرده ايم، و ديگران با عمل كردن به آن راه ترقّى و تكامل را پيموده اند. اگر مسلمانان با خلوص نيّت به اين دستورات از جمله نظم و پشتكار و اخلاص عمل مى كردند بدون شك اكنون وضع مناسب ترى داشتند.
اسلام به ذات خود ندارد عيبى *** هر عيب كه هست از مسلمانى ماست(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.