پاسخ اجمالی:
يكى از مشكلات بزرگ در عصر و زمان ما، نكاح در حال عدّه است. اين حادثه ناميمون با كمال تأسّف، بر اثر ناآگاهى نسبت به موضوع و حكم فراوان است، و گاه با توجّه به حكم شرعى، ولى غفلت از موضوع رخ مى دهد. به اين ترتيب كه زنى از همسرش طلاق مى گيرد، هنوز عدّه تمام نشده، به عقد مرد ديگرى درمى آيد، و آميزش نيز صورت مى گيرد. اين زن چه بسا كه زندگى خوبى را با شوهر دوّم، پس از ناكامى در ازدواج اوّل آغاز كرده، و از ازدواج جديد خويش كاملاً راضى و خرسند است، و گاه خداوند به آنان فرزندانى نيز عنايت مى كند.
پاسخ تفصیلی:
يكى از مشكلات بزرگ در عصر و زمان ما، نكاح در حال عدّه است. اين حادثه ناميمون با كمال تأسّف، بر اثر ناآگاهى نسبت به موضوع و حكم فراوان است، و گاه با توجّه به حكم شرعى، ولى غفلت از موضوع رخ مى دهد. به اين ترتيب كه زنى از همسرش طلاق مى گيرد، هنوز عدّه تمام نشده، به عقد مرد ديگرى درمى آيد، و آميزش نيز صورت مى گيرد. اين زن چه بسا كه زندگى خوبى را با شوهر دوّم، پس از ناكامى در ازدواج اوّل آغاز كرده، و از ازدواج جديد خويش كاملاً راضى و خرسند است، و گاه خداوند به آنان فرزندانى نيز عنايت مى كند. پس از مدّتى، ناگهان متوجّه مى شوند كه ازدواج باطل بوده، و حتّى بر آن شوهر حرام ابدى شده؛ چون در عدّه ازدواج كرده، و آميزش نيز حاصل شده است، زيرا ازدواج در عدّه ديگرى در دو صورت موجب حرمت ابدى است: چنانچه عالم به حرمت ازدواج وعدّه باشد، و در صورتى كه جاهل بوده، ولى دخول حاصل شده باشد. بنابراين چاره اى جز جدايى هميشگى ندارند!
اين حكم شرعى خانواده هاى بسيارى از مبتلايان به اين مسأله را از هم پاشيده، و شكست خوردگان در ازدواج اوّل را با شكستى ديگر مواجه نموده است ! زيرا نه خودشان مسائل شرعى را فرا گرفته، و نه با عالمى مشورت نموده اند (خود كرده را تدبير چيست؟!)
در اين هنگام زندگى در نظرشان تيره و تار گرديده، و خواب و خوراك را از آنها مى ربايد. خوانندگان محترم اگر نتوانند عُمق اين فاجعه را درك كنند، حق دارند. ولى براى مبتلايان به آن، و ما كه از نزديك با نمونه هاى متعدّدى از آن در تماس بوده، و يا سرگذشت آنها را در نامه هاى جانكاهشان خوانده ايم، يا در تماسهاى تلفنى به درد دل آنها گوش فرا داده، و حتّى صداى گريه آنان را شنيده ايم، عمق اين حوادث تلخ به خوبى قابل درك است.
برخى از زنان مومنه كه با هزاران مشكل از شوهر اوّل، كه احتمالاً معتاد به موادّ مخدّر بوده، يا به علل مختلف همواره در زندان به سر مى برده، طلاق مى گيرند، و بر اثر جهل به مسأله در حال عدّه با شخص ايده آل خود، به اميد زندگى خوب و خوشى ازدواج، و حتّى قبل از پايان عدّه عروسى مى كنند، هنگامى كه متوجّه حكم شرعى آن شده، و خانه سعادت خويش را ويران مى بينند، از ترس آبرو جرأت ابراز آن را حتّى به شوهر دوّم خود نيز ندارند. و از سوى ديگر، براى فرار از گناه در خانه خود همچون فردى بيگانه با شوهر برخورد مى كنند. راستى براى حلّ اين معضل هيچ راه حلّى وجود ندارد؟(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.