پاسخ اجمالی:
مى توان محرميّت را بين دختر بچّه و پدرخوانده، از طريق شيرِ مادرِ آن مرد، يا خواهر يا خواهرزاده هايش، يا زن برادر، يا برادرزاده هايش ايجاد كرد؛ مشروط بر اين كه زمان شيرخوارگى بچّه نگذشته باشد. امّا اگر زمان آن گذشته باشد، و پدر خوانده فرزند يا نوه اى نداشته باشد، تنها راه آن است كه عقد موقّت آن دختر را براى پدرِ پدرخوانده بخوانند، تا آن دختر حكم زن پدرش را پيدا كند، و براى هميشه بر او، و برادران و برادر زاده ها و خواهرزاده هايش محرم گردد.
پاسخ تفصیلی:
خانوادههايى هستند كه بنا به عللى، بچّهدار نمىشوند. برخى از اين خانوادهها براى اين كه هم خلأ فرزند را در زندگى خود پر كنند، و هم سايه مهر و عطوفت و سرپرستى را بر سر فرزندان بىسرپرست بيندازند، به سراغ بچّههاى بىسرپرست مىروند و آنها را از مراكز نگهدارى چنان بچّههايى گرفته و بزرگ مىكنند. مشكلى كه عموماً در اينجا وجود دارد، مسأله محرميّت اين فرزندان است. اگر دختر باشد نسبت به پدر خانواده نامحرم خواهد بود، و اگر پسر باشد نسبت به مادر. براى رفع اين مشكل مىتوان از حيله های شرعى استفاده كرد.
حال اگر فرزند مذكور دختر باشد، البتّه مشكلى از جهت محرميّت با مادرخوانده ندارد؛ امّا بر مرد خانه (پدر خوانده) نامحرم است، ولى مى توان از طرق زير براى محرميّت آنها اقدام كرد:
الف) اگر مادر آن آقا شير داشته باشد، به اندازه لازم و با رعايت شرايط معتبر ـ كه در مسأله 2116 رساله توضيح المسائل نوشته ايم ـ به آن نوزاد شير مى دهد، سپس آن پسر بچّه حكم فرزند رضاعى او را پيدا كرده، و به آن آقا نيز محرم مى گردد؛ زيرا خواهر رضاعى او خواهد شد و نه تنها به آن آقا، بلكه به برادران، خواهرزاده ها، برادرزاده ها، عمو ها، دایی ها، پدربزرگ و تمامى نوه هاى مادر بزرگ محرم خواهد شد.
ب) اگر مادر آن آقا شير نداشته باشد، ولى خواهر، يا خواهر زاده، يا نوه خواهرش شير داشته باشد و به طور كامل به آن دختر بچّه شير دهد، در اين صورت نيز به آن آقا محرم شده، و حكم خواهرزاده يا فرزند خواهرزاده او را پيدا مى كند و علاوه بر اين به پدر و ساير برادران و برادرزاده ها و خواهرزاده ها و عمو ها و دایی ها و پدربزرگ و نوه هاى پدربزرگ نيز محرم مى گردد.
ج) اگر يكى از برادرهاى آن آقا، يا دختر يكى از برادرهايش، و يا حتّى نوه يكى از برادرهايش، طبق آنچه در بالا آمد، به آن نوزاد شير دهد، به آن آقا و تمام افرادى كه در بالا گفته شد محرم مى گردد، و آقای مذكور عموی رضاعى او به شمار مى رود.
بنابراين مى توان محرميّت را بين دختر بچّه و پدرخوانده، از طريق شيرِ مادرِ آن مرد، يا خواهر يا خواهرزاده هايش، يا زن برادر، يا برادرزاده هايش ايجاد كرد؛ مشروط بر اين كه زمان شيرخوارگى بچّه نگذشته باشد.
امّا اگر زمان آن گذشته باشد، و پدر خوانده فرزند يا نوه اى نداشته باشد، تنها راه آن است كه عقد موقّت آن دختر را براى پدرِ پدرخوانده بخوانند، تا آن دختر حكم زن پدرش را پيدا كند، و براى هميشه بر او، و برادران و برادر زاده ها و خواهرزاده هايش محرم گردد. در اين جا دخول شرط نيست؛ ولى چنين عقدى بايد داراى شرايط زير باشد:
اوّلاً: بايد به مصلحت دختر بچّه باشد كه غالباً هست.
ثانياً: با اجازه حاكم شرع صورت گيرد.
ثالثاً: زمان عقد موقّت به قدرى باشد كه در آن زمان امكان بهره گيرى جنسى از دختر باشد، البته لازم است پس از ساعتى باقيمانده مدّت را ببخشند، تا در آينده آن دختر با مشكلى مواجه نشود.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.