پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) درباره ویژگی های حضرت مهدی(عج) می فرماید: «او خواسته هاى دل را پيرو هدايت قرار مى دهد زمانى که مردم قرآن را تابع فكر خود قرار مى دهند». در واقع انسانها قرآن را از طريق تفسير به رأى برخواسته هاى خويش تطبيق مى كنند. او فرمان وحى را معيار سنجش و برنامه كار خويش قرار داده و تفسير به رأى و توجيه گرى را كنار مى زند. از این رو تفسير به رأى يكى از دام هاى شيطان است كه وحى الهى را بی ارزش مى نماید، به همين دليل در احاديث اسلامى اين كار به منزله كفر شناخته شده است.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در نخستین فراز از خطبه 138 نهج البلاغه مطلبی را به عنوان پیشگوئی بیان می نماید که غالب شارحان نهج البلاغه آن را اشاره به حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشريف) مى دانند؛ حضرت مى فرمايد: (او خواسته هاى دل را پيرو هدايت قرار مى دهد در زمانى كه مردم هدايت را پيرو خواسته هاى دل قرار داده اند، و رأى و فكر را پيرو قرآن مى سازد در آن زمان كه مردم قرآن را تابع فكر خود قرار مى دهند)؛ «يَعْطِفُ(1)الْهَوَى عَلَى الْهُدَى، إذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى، وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ إذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْيِ».
آيا اين دو جمله داراى يك مفهوم و يك محتواست و در واقع تاكيد يكديگر است؟ يا اين كه جمله اوّل اشاره به هدايت هاى عقلانى و جمله دوّم ناظر به هدايت هاى قرآنى است؟
معنى دوّم صحيح تر به نظر مى رسد، يعنى در آن روز كه مردم به خاطر هواپرستى، منطق عقل و هدايت هاى خردمندانه را به فراموشى سپرده اند، پرده هاى هواپرستى را كنار مى زند و هدايت هاى عقلانى را حاكم مى كند، و آن روز كه توجيه گران براى رسيدن به خواسته هاى نادرست خويش قرآن را از طريق تفسير به رأى بر خواسته هاى خويش تطبيق مى كنند او فرمان وحى را معيار سنجش و برنامه كار خويش قرار مى دهد و تفسير به رأى و توجيه گرى را كنار مى زند.
اگر درست دقت كنيم ريشه همه بدبختى ها همين دو چيز است: حاكم كردن هواى نفس بر عقل و تطبيق خواسته هاى دل بر آيات قرآن از طريق تفسير به رأى، و اگر اين دو از ميان برود جادّه براى رسيدن به حكومت عدل الهى هموار مى گردد.
تمام مسائلى كه دامان مسلمين را از آغاز تاكنون گرفته بخاطر همين دو انحراف است و طريق اصلاح نيز اصلاح همين دو مى باشد.
دانشمندان در بحث شناخت و معرفت از جمله حجاب هاى معرفت را حجاب هواپرستى ذكر كرده اند، آن گونه كه قرآن مجيد مى فرمايد: «اَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إلهَهُ هَوَاهُ وَ اَضَلَّهُ اللهُ عَلَى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشاوَةً»(2)؛ (آيا ديدى كسى كه معبود خود را هواى نفس خويش قرار داده و خداوند او را با آگاهى بر اين امر كه شايسته هدايت نيست گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مهر زده و بر چشمش پرده افكنده است).
اميرمؤمنان على(عليه السلام) در خطبه نورانى 109 چه زيبا می فرماید: «مَنْ عَشِقَ شَيْئَاً أَعْشَى بَصَرَهُ»؛ (كسى كه به چيزى عشق ورزد چشم او را كم نور و يا بى نور مى كند).
تفسير به رأى و تطبيق آيات الهى به رأى، يكى ديگر از دام هاى بزرگ شيطان است كه جمله ها را از معنى واقعى خود تهى کرده و به شكل دلخواه در مى آورد، و وحى الهى را به كلى از ارزش مى اندازد، به همين دليل در احاديث اسلامى اين كار به منزله كفر شناخته شده، امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «مَنْ فَسَّرَ بِرَأْيِهِ آَيَةً مِنْ كِتابِ اللهِ فَقَدْ كَفَرَ»(3)؛ (كسى كه يك آيه قرآن را تفسير به رأى كند كافر شده).
و از آن جا كه مبارزه با اين دو انحراف به طور قاطع از برنامه هاى حضرت مهدى(ارواحنا له الفدا) مى باشد، شارحان نهج البلاغه معتقدند كه ضمير در عبارات بالا به حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشريف) باز مى گردد.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.