پاسخ اجمالی:
خطر عالم گمراه بر كسى پوشيده نيست؛ چراکه فجايع عظيم را در سطح جهان، جاهلان انجام نمى دهند بلكه ريشه تمام آنها به عالمان گمراهى برمى گردد كه با خدا و دين به كلّى بيگانه اند و يا دين را ملعبه دنياى خويش ساخته اند. لذا با توجّه به عظمت خطرات اين گروه، آيات قرآن و روايات اسلامى هشدارهاى فراوانى نسبت به آنها داده و مردم را از افتادن در دام آنها بر حذر داشته است.
پاسخ تفصیلی:
خطر عالم گمراه بر كسى پوشيده نيست و فجايع عظيم را در سطح جهان، جاهلان انجام نمى دهند؛ بلكه ريشه تمام آنها به عالمان گمراهى برمى گردد كه با خدا و دين به كلّى بيگانه اند و يا دين را ملعبه دنياى خويش ساخته اند. اميرمؤمنان على(عليه السلام) در بخشی از خطبه 87 نهج البلاغه، اين گروه را به دقيق ترين وجهى توصيف كرده است؛ سرمايه باطنى آنها را مشتى جهالت ها و اشتباهات و توهّمات و سرمايه ظاهرى آنها را تفسير به رأى و توجيه حقايق بر وفق اميال و هوس هاى خويش مى داند. برنامه آنها رياكارى و تكيه بر بدعتها و آزاد گذاردن هواپرستان در گناه و چراغ سبز نشان دادن به گنهكاران است؛ از انسانيّت فقط «صورتى» دارند، امّا از نظر «سيرت»، يك حيوان تمام عيارند.
با توجّه به عظمت خطرات اين گروه، آيات قرآن و روايات اسلامى هشدارهاى فراوانى نسبت به آنها داده است، و مردم را از افتادن در دام آنها بر حذر داشته است.
در حديثى از امير مؤمنان(عليه السلام) از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «وَ إِنَّ أَهْلَ النَّارِ لَيَتَأَذَّوْنَ مِنْ رِيحِ الْعَالِمِ التَّارِكِ لِعِلْمِهِ»؛ (دوزخيان از بوى بد عالمى كه علمش را رها ساخته [و بدان عمل ننموده] ناراحت مى شوند). خود او نيز گرفتار بدترين ندامتها است كه در ادامه همان حديث آمده است: «وَ إِنَّ أَشَدَّ أَهْلِ النَّارِ نَدَامَةً وَ حَسْرَةً، رَجُلٌ دَعَا عَبْداً إِلَىَ اللّهِ، فَاسْتَجَابَ لَهُ، وَ قَبِلَ مِنْهُ، فَأَطَاعَ اللّهَ، فَأَدْخَلَهُ اللّهُ الْجَنَّةَ، وَ أَدْخَلَ الدَّاعِيَ النَّارَ بِتَرْكِ عِلْمِهِ، وَ اتِّبَاعِهِ الْهَوَى، وَ طُولِ الاَمَلِ»(1)؛ (پشيمان ترين دوزخيان كسى است كه بنده اى را به سوى خدا دعوت نموده و او اجابت كرده و پذيرفته و اطاعت خدا نمود و خداوند او را وارد بهشت ساخته، و دعوت كننده را به خاطر عمل نكردن به علم و پيروى از هوا و هوس ها و آرزوهاى دراز، داخل جهنّم كرده است!).
در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه خداوند به داود(علیه السلام) وحى فرستاد: «لَاتَجْعَلْ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ عَالِماً مَفْتُوناً بِالدُّنْيَا، فَيَصُدَّكَ عَنْ طَرِيقِ مَحَبَّتِي؛ فَإِنَّ أُولئِكَ قُطَّاعُ طَرِيقِ عِبَادِيَ الْمُرِيدِينَ إِلَىَّ، إِنَّ أَدْنَى مَا أَنَا صَانِعٌ بِهِمْ، أَنْ أَنْزَعَ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِي مِنْ قُلُوبِهِمْ»(2)؛ (در ميان من و خودت عالم دنياپرستى را قرار مده كه تو را از راه محبّت من باز مى دارد؛ آنها راهزنان بندگان من اند! همان بندگانى كه قصد مرا دارند؛ كمترين كارى كه درباره آنها انجام مى دهم، اين است كه لذّت مناجاتم را از دل آنها برمى كَنَم).
نشانه اين عالِم نمايان گمراه در احاديث اسلامى آمده است كه مهمترين آنها ترك عمل به علم خويش است. همان گونه كه در حديث پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «لَايَكُونُ الْمَرْءُ عَالِماً حَتَّى يَكُونَ بِعِلْمِهِ عَامِلاً»(3)؛ (انسان، عالم نخواهد بود؛ مگر زمانى كه به علم خويش عمل كند).
و نشانه هاى بارز ديگر آنها گرايش به بدعتها و توجيه خلاف كارى ها و عشق به دنيا و ادّعاهاى واهى و غرور آميز است.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.