پاسخ اجمالی:
از ديدگاه امام علي(ع) برترین هدیه الهی به انسان، رسيدن به «مقام يقين» است كه آن هم مراتبى دارد و در قرآن تحت عنوان «علم اليقين»، «عين اليقين» و «حقّ اليقين» به آن اشاره شده است و آخرين مرحله آن (حقّ اليقين) همان مرحله شهود كامل است كه انسان، جهان غيب را همچون نور آفتاب ببيند و به مرحله اي برسد كه اگر پرده ها كنار برود، چيزى بر ايمانش افزوده نشود.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در بخش از سخنان خود در خطبه 87 نهج البلاغه، به چيزى اشاره فرموده كه خمير مايه تمام سعادت ها است و نيروى محرّك انسان به سوى همه خوبى ها است؛ تحمّل شدايد را بر انسان، آسان مى دارد و او را به يك وجود شكست ناپذير مبدّل مى كند. در يك جا با تعبير «فَظَهَر مِصْبَاحُ الْهُدَى فِي قَلْبِهِ»؛ (چراغ هدايت در قلبش روشن شده) و در تعبير ديگر با جمله «فَهُوَ مِنَ الْيَقِينِ عَلَى مِثْلِ ضَوْءِ الشَّمْسِ»؛ (ايمان او همانند نور آفتاب است) به آن اشاره فرموده و آن، رسيدن به مقام يقين است كه آن هم مراتبى دارد كه در «قرآن مجيد» تحت عنوان «علم اليقين»، «عين اليقين» و «حقّ اليقين» به آن اشاره شده است و آخرين مرحله آن (حقّ اليقين) همان مرحله شهود كامل است كه انسان، جهان غيب را همچون نور آفتاب ببيند و به مرحله «لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً»(1)؛ (اگر پرده ها كنار برود، چيزى بر ايمان من افزوده نمى شود) برسد.
در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «أَلَا إِنَّ النَّاسَ لَمْ يُعْطَوْا فِي الدُّنْيَا شَيْئاً خَيْراً مِنَ الْيَقِينِ وَ الْعَافِيَةِ، فَاسْئَلُوهُمَا اللّهَ»(2)؛ (آگاه باشيد! كه چيزى بهتر از يقين و سلامتى به انسانها داده نشده است؛ پس شما اين دو را از خدا بخواهيد! كه همه سعادتها در آن نهفته شده است).
اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد: «مَا أَعْظَمَ سَعَادَةُ مَنْ بُوشِرَ قَلْبُهُ بِبَرْدِ الْيَقِينِ»(3)؛ (چه بزرگ است سعادت كسى كه قلبش با يقين در تماس است).
بديهى است براى رسيدن به اين مقام والا، انسان بايد راه طولانى و پرفراز و نشيبى را بپيمايد و تقواى الهى را در حدّ بالا داشته باشد و پيوسته به خودسازى ادامه دهد و دست به دامان اولياء اللّه بزند و آنها را در پيشگاه حقّ، به شفاعت بطلبد و پيوسته با زبان حال يا زبان قال، اين جمله هاى دعاى شعبانيّه را تكرار كند: «إِلهِي هَبْ لِي كَمَالَ الاِنْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ، حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ، فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ»؛ (خداوندا! كمال انقطاع به درگاهت را به من ببخش و ديده دل هاى ما را به تابش نظرش بر تو روشن كن تا ديده هاى قلوب، پرده هاى نور را بشكافد و به معدن عظمت ذات پاكت برسد و ارواح ما به مقام عزّت و قدست وابسته گردد).
سخن درباره يقين بسيار است، اين بحث را با حديث ديگرى از اميرمؤمنان(عليه السلام) كه راه تحصيل يقين را به ما مى آموزد، پايان مى دهيم؛ فرمود: «أَيْنَ الْمُوقِنُونَ؟ اَلَّذِينَ خَلَعُوا سَرَابِيلَ الْهَوَى وَ قَطَعُوا عَنْهُمْ عَلَائِقَ الدُّنْيَا»(4)؛ (كجا هستند ارباب يقين؟ آنان كه جامه هاى هواپرستى را از تن به در كرده و علاقه هاى دنياپرستى را بريده اند).(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.